• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4270 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۰ دي

اصالت لذت در تيم خوب و شاد و هيجان‌انگيزليورپول

تو هرگز تنها قدم نخواهي زد

علي ولي‌اللهي

 

 

ليورپول اين روزهاي كلوپ تمام آن چيزي است كه يك عشق فوتبال از تماشاي فوتبال طلب مي‌كند. شور و حرارت، خلاقيت، جنگندگي، سرعت، زيبايي و خنده. شايد چند كلمه ديگر را هم بتوان به ليست اضافه كرد كه همگي جزو كلمات كيفي و توصيفي هستند. كلماتي كه كارشناسان زيادي در موردش صحبت مي‌كنند. منتها آن چيزي كه اين روزها در ليورپول نمود جالبي پيدا كرده «خنده» است. خنده به اين معنا كه در فوتبال قرمزهاي آنفيلد، هميشه فرصتي پيدا مي‌شود كه در اوج جنگ و تلاش تماشاچي بخندد. البته اگر طرفدار حريف ليورپول نباشيد! چرا كه مثلا اگر كسي در بازي ليورپول مقابل آرسنال طرفدار توپچي‌ها بوده باشد، هيچ عسلي نمي‌تواند تا مدت‌ها كامش را شيرين كند، چه رسد به بخش فان بازي تيم تحت هدايت يورگن كلوپ.

بازيكنان ليورپول اين روزها در مستطيل سبز زندگي مي‌كنند. آن‌قدر با بودن در شرايط مسابقه عجين شده‌اند كه هر روز فرم بهتري براي ادامه كار پيدا مي‌كنند و جزييات بيشتري را وارد سير طبيعي فوتبال بازي كردنشان مي‌كنند. قطعا در هر زندگي نرمالي علاوه بر كار كردن و مبارزه و دويدن و همه آن چيزي كه به نام جديت شناخته مي‌شود، فرصتي هم براي شوخي و ابراز احساسات پيدا مي‌شود. در مقاطع متفاوت مي‌توان ردپايي از تلاش آدم‌ها براي خنديدن در زندگي‌شان پيدا كرد و ليورپولي‌ها در زمين بازي همين تلاش را دارند. انگار آنها به بُعد جديدي از يگانگي با فوتبال دست پيدا كرده‌اند كه اين امكان را دارند كه در پرفشارترين شرايط چاشني خنده را نيز اضافه كنند. خنده‌اي كه از لذت عميق بازيكنان و كادر فني ليورپول از بازي كردن ناشي مي‌شود. ليورپولي‌ها وقتي در زمين بازي حضور دارند مشخصا با تمام وجود از كارشان با توپ، از گل زدن، از حركات تركيبي، از دريبل‌ها كيف مي‌كنند. اين همان چيزي است كه مي‌توان گفت كلوپ به تيمش هديه داده.

هر چه در ذهنم جست‌وجو مي‌كنم، تيمي را به ياد نمي‌آورم كه بازيكنانش با چنين لذتي بازي كرده و در حين بازي خنديده باشند. بازيكن البته داشتيم. نمونه‌اش رونالدينيو؛ شاعر فوتبال كه وقتي پا به توپ مي‌شد در ريزترين حركاتش هم مي‌شد، كيفور شدن را مشاهده كرد. با آن ميميك هميشه در حال لبخندش كه مضاعف مي‌شد به آن لذت دروني تا ما نمود واقعي فوتبال را بتوانيم در رقص هنرمندانه‌اش ببينيم. شايد يكي از دلايل حجم علاقه زياد طرفداران فوتبال به رونالدينيو همين باشد. بازيكني كه وقتي به رئال در سانتياگو برنابئو گل مي‌زد، هواداران رئال تشويقش مي‌كردند. رونالدينيو در بازي جدي بود. اما اين جدي بودن فرق داشت با جدي بودن بقيه بازيكنان. فرق داشت با جدي بودن مورينيو و رونالدو و ژاوي و سايرين. براي همين رونالدينيو وقت داشت بعضي وقت‌ها هنگام بازي كردنش شيطنت هم بكند تا بيشتر بخندد و بيشتر لذت ببرد. ما هم همين ‌طور. وقت داشت زماني كه مي‌توانست يك بار از بازيكن حريف با دريبل سر پا عبور كرده، اين كار را چند بار ديگر تكرار كند. اين جور كارهاي رونالدينيو چيزي جز لذت مضاعف نبود و كاركرد تاكتيكي نداشت. مثل رقص پاي چند ثانيه‌اي‌اش جلوي كارواليو در بازي بارسا مقابل چلسي و بعد آن ضربه به گوشه دروازه پيتر چك. ليورپول هم همين شكلي است. خيلي از كارها را در زمين بازي مي‌كند صرفا براي لذت بيشتر از فوتبال.

بازي ليورپول و آرسنال و برد 5 گله مقابل تيم بخت‌برگشته امري نشان داد كه تاكتيك تنها بخشي از پشتوانه خط حمله وحشتناك ليورپول است، نشان داد، گگن پرسينگ فوق‌العاده يورگن كلوپ وقتي به اوج كارايي مي‌رسد كه بازيكنان با تمام وجودشان بخشي از آن باشند و نه صرفا مهره‌هايي براي انجام. بازيكناني كه وقت گلزني در حساس‌ترين لحظه بازي مي‌توانند با شوخ‌طبعي فراوان به دروازه نگاه نكنند و ضربه را به گل تبديل كنند. مثل كاري كه فرمينو كرد و البته بار اولش نبود. فرمينويي كه بعد از هر گلش با يك شكلك جديد و خنده‌دار، موفقيتش را جشن مي‌گرفت و تماشاچي‌ها را به وجد مي‌آورد. بازيكناني كه مي‌توانند در مقابل چشم هزاران هوادار و ميليون‌ها بيننده تلويزيوني از قيد زدن ضربه پنالتي بگذرند و حساب كتاب كنند پيش خودشان كه الان هم‌‌تيمي من مي‌تواند هت‌تريك كند و اين فوق‌العاده خواهد بود. محمد صلاح حق داشت خودش پنالتي را بزند و 14 گله بشود و برود صدر جدول گلزنان اما پنالتي را داد به رفيقش. چرا؟ براي اينكه دور هم حال كنند و لذت ببرند. ما لبخند بزنيم از اين حركت و كلوپ خودش گريه‌اش بگيرد. گريه شوق البته. مخصوصا وقتي دو ساعت قبلش در بازي فولام و هادرسفيلد كامارا را ديده بوديم كه سر زدن پنالتي چه دعوايي راه انداخت. با اينكه رانيه‌ري، سرمربي فولام، گفته بود ميترويچ ضربه را بزند، كامارا با قلدري توپ را برداشت و ضربه زد و پنالتي را خراب كرد تا وضعيت فولام بحراني‌تر شود و رانيه‌ري بعد از بازي درباره بازيكن تيمش بگويد:«مي‌خواستم كامارا را بكشم!» البته كامارا شانس آورد كه دقيقه 91 تيمش گل زد و بازي را بردند وگرنه هواداران فولام قطعا ماموريت ناتمام رانيه‌ري را به اتمام مي‌رساندند. حالا اظهارنظر سرمربي ايتاليايي فولام در مورد پنالتي تيمش را مقايسه كنيد با واكنش كلوپ به پنالتي فرمينو.

قرمزهاي آنفيلد اين روزها بيشتر از هر زمان ديگري به شعار اصلي باشگاه‌شان نزديك هستند:«تو هرگز تنها قدم نخواهي زد». ليورپول يك خانواده است كه فوتبال بازي كردن بخشي از فرآيند خانواده بودن و لذت بردنش به حساب مي‌آيد. تيمي كه حتي پيش‌بيني‌هاي اين فصل را هم به طور كامل زير سوال برده. پيش‌بيني‌هايي كه گاردين و سايرين از قهرماني راحت‌الوصول سيتيزن‌ها با گوارديولا ارايه داده بودند فعلا زير سوال رفته و اين بندرنشينان هستند كه با صلابت و قدرت به جلو حركت مي‌كنند. در باكسينگ‌دي كه چوب مي‌گذارد لاي چرخ همه تيم‌ها، ليورپول در حال عبور بدون تلفات است و مانده بازي فوق حساس آنها با منچسترسيتي در روز پنج‌شنبه. ليورپول در اين فصل مقابل هيچ كدام از تيم‌هاي هميشه صدرنشين ليگ شكست نخورده. 3 تا برد و 3 تا تساوي به دست آورده و همه مي‌دانند نتايج خوب گرفتن مقابل TOP6 از اوجب واجبات يك تيم براي رسيدن به مقام قهرماني است. ليورپول بدون شكست بعد از 20 بازي 17 برد و 3 تساوي دارد. 3 تساوي در مقابل تيم‌هاي قدر ليگ جزيره. ليورپول تا اينجاي فصل دومين خط حمله قدرتمند ليگ بعد از منچسترسيتي را دارد و از آن طرف در خط دفاع بي‌نظير كار كرده و تنها 8 بار دروازه‌‌اش باز شده. ليورپول در 10 سال اخير هيچ‌گاه بعد از 20 بازي اين تعداد امتياز را نداشته و در صدر نبوده. اما اين فصل به نظر مي‌رسد، زمان آن رسيده كه هواداران اين تيم به همراه تيمشان، هفته به هفته لذت ببرند و روز به روز به روياي چندين ساله‌شان نزديك بشوند.


بازيكنان ليورپول مي‌توانند در مقابل چشم هزاران هوادار و ميليون‌ها بيننده تلويزيوني از قيد زدن ضربه پنالتي بگذرند و حساب كتاب كنند پيش خودشان كه الان هم‌‌تيمي من مي‌تواند هت‌تريك كند و اين فوق‌العاده خواهد بود. محمد صلاح حق داشت خودش پنالتي را بزند و 14 گله بشود و برود صدر جدول گلزنان اما پنالتي را داد به رفيقش. چرا؟ براي اينكه دور هم حال كنند و لذت ببرند. ما لبخند بزنيم از اين حركت و كلوپ خودش گريه‌اش بگيرد. گريه شوق البته.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون