درباره احمد آرام و آثارش
ادبيات جنوب هميشه حرف براي گفتن دارد
فرشته احمدي
سالها پيش داستاني ازاحمد آرام خواندم كه به دليل استفاده او از فضاهايي كاملا بكر در داستاننويسي، هنوز در ذهنم مانده است و همين نشان ميدهد كه نويسنده توانايي آن را دارد تا دانش روايتپردازي خود را در ذهنيت مخاطبش ماندگار كند. يكي از مواردي كه ميتوانم درباره كارهاي احمدآرام به آن اشاره كنم، استفاده بسيار صحيح از جهان افسانهها و مولفههاي بومي است.
نوعي استفاده مدرن از عناصري كه شايد از ديد منتقدان ادبيات داستاني امروز، كهنه و تاريخ گذشته به نظر برسد.
شايد نتوان گفت كه نوع استفاده اين نويسنده از رسم و رسوم جنوب براي اولين بار در داستان اتفاق افتاده اما به راحتي ميتوان اين را گفت كه آرام توانسته به نوعي بازسازي نگاه بومي در داستان دست پيدا كند، نگاهي كه بدون شك منحصر به جهان داستاني خود اوست. يكي از شانسهاي اين نويسنده اين است كه در دياري داستانخيز متولد شده و ادبيات جنوب به لحاظ دارا بودن پتانسيل روايتي هميشه حرف براي گفتن دارد. احمد آرام مانند يك پژوهشگر عمل ميكند و در لابهلاي باورها و افسانهها به دنبال مواردي ميگردد كه با ساختار ادبيات مدرن همخواني داشته باشد. فضاي كلي داستانهاي اين نويسنده مانند اكثر نويسندگان جنوب، ريشه در نوعي از رئاليسم جادويي دارد. نوعي از ادبيات كه علاوه بر توجه به عناصر بومي به جهان مدرن در ادبيات هم مربوط ميشود. من داستاني از آرام خواندم كه فضاي كلياش هنوز در ذهنم مانده. اين داستان روايت يك پدر و يك پسر بود كه هردو گويي متعلق به جهاني از باورهاي بومي هستند.
به گونهاي كه شخصيت پدر نوعي ناميرايي دارد و بارها ميميرد اما در كسوتي ديگر به زندگي ادامه ميدهد. ادبيات بومي شايد در بخشهاي مختلف ايران نويسندگان خاص خود را داشته باشد اما آرام از جنوب مينويسد. يعني جهان دريا و پريان و افسانه و روايت. به نظر من نويسندگان جنوبي با تكيه بر همين داشتهها ميتوانند تا مدتهاي طولاني بنويسند و نوشتههايشان هيچگاه رنگ كهنگي به خود نگيرد.
ديار جنوب از نگاه هر ايراني، دياري گرم و دلنشين به حساب ميآيد و بر همين اساس ادبيات جنوب هم هميشه به دل خوانندگان اقصينقاط ايران چسبيده و احمد آرام هم از اين امر مستثني نيست. ديار جنوب به دليل حوادثي كه از گذرانده، محلي براي گفتن و نوشتن است و نويسندگان با استعدادي چون آرام به خوبي اين مساله را درك كردهاند و به خوبي ازداشتههاي خود استفاده ميكنند.
كوتاه سخن اينكه احمد آرام نويسندهاي براي نسل جديد داستانخوان ايراني است. نويسندهاي كه هيچگاه از قافله رشد ادبيات داستاني عقب نمانده و با سرعتي قابل ملاحظه به خلق آثار بديع دست زده است. گرچه موفق نشدهام همه كارهاي اين نويسنده را بخوانم اما هماناندازه از كارهايش هم توانسته او را به عنوان نويسندهاي مهم در ذهنم ماندگار كند.