صدور حكم تازه در اداره كل هنرهاي نمايشي
شوراي راهبردي تئاتر پس از مرگ سهراب
بابك احمدي
يك شوراي ديگر به شوراهاي تئاتر اضافه شد. تيتري كه بعضي خبرگزاريها بعد از انتشار خبر اقدام جديد اداره كل هنرهاي نمايشي در تشكيل «شوراي راهبردي تئاتر» انتخاب كردند. در نگاه اول نكتهاي كه از اين تيتر برميآيد، نقد زيرپوستي و آرام رسانهها نسبت به تصميم اخير شهرام كرمي، مديركل هنرهاي نمايشي است. كرمي كه در بدو ورود به اداره كل با چالش جمعآوري 3 هزار امضا از سوي هنرمندان تئاتر در حمايت از ابقاي مدير سابق مواجه شد در گفتوگويي از اين كنش جامعه تئاتري به عنوان پشتوانه مديريتي خود ياد كرد. شايد اينجا نوعي مصادره صورت گرفت اما شكل مواجههاي كه تا حدي بيراه هم نبود در آن مقطع پاسخ داد. چراكه 3 هزار امضا جز درخواست تئاتريها براي ادامه روند ثبات معناي ديگري نداشت در عين حال نشاندهنده حساسيت به موقع فعالان هنرهاي نمايشي نسبت به وضعيت بود. مديركل تازه از راه رسيده هنرهاي نمايشي هم با درك درست از موقعيت پيش آمده و علاوه بر آن به واسطه مقبوليتي كه بين اهالي جامعه تئاتر داشت، سعي كرد اين سيگنال را ارسال كند كه من نيز با دغدغه شما همراهم.
او براي عبور از گردنه 3 هزار امضا و نارضايتيهاي احتمالي آينده، ابتدا به هيات مديره «خانه تئاتر» نزديك شد و هر از چندي شاهد تقدير و تشكرهاي پشت تريبون اعضاي اين تشكيلات بود. در گام دوم جمعي از فعالان تئاتري را به عنوان مشاور كنار خود نشاند؛ بعضي با حكم و بعضي بدون حكم كه مجيد گياهچي(گزينه اصلي او براي مديريت مجموعه تئاتر شهر) و شهرام گيلآبادي، مديرعامل خانه تئاتر در گروه دوم صورتبندي ميشوند بنابراين ميتوانم بگويم «شوراي راهبردي تئاتر» از مدتها قبل تشكيل شده و كارش را آغاز كرده است.
از آن تاريخ تا امروز هر چه زمان گذشت، تغيير خاصي مثلا در شيوه مديريت مجموعههاي زير نظر اداره كل هنرهاي نمايشي مانند(تئاترشهر، تالار محراب و تماشاخانه سنگلج) رخ نداد. علاوه بر اين خانه تئاتريها و بخشي از هنرمندان نقد جدي به وضعيت سالنهاي خصوصي داشتند كه موجب شد، كرمي بحث «درجهبندي كيفي سالنهاي تئاتر» را مطرح كند؛ آنجا هم اتفاقي رخ نداد. در ادامه بحران ناشي از قيمتگذاري بليت نمايشهاي «بينوايان» و «ميسيسيپي نشسته ميميرد» پيش آمد كه او اين بار نيز قول داد «شوراي تعيين قيمت بليت تئاتر» تشكيل شود.
گرچه از اين مرحله به بعد فضا رفته رفته رنگ و بويي متفاوت به خود گرفت ولي دود تغيير مناسبات از مدتها قبل در آسمان قابل مشاهده بود. شايد از همان زمان كه مجتبي حسيني، معاون امور هنري كار خود را در ساختمان مجاور بنياد رودكي آغاز كرد. روندي كه در جريان برپايي جشنواره تئاتر فجر با وزير ارشاد در ميان گذاشتم اما ايشان نيز به ماجرا نگاهي متفاوت داشت. بعدتر و با ورود قوه قضاييه به ماجراي اجراي نمايشها يك نكته براي همه روشن شد اينكه ديگر خبري از آرامش و ثبات نيست. حال با وجود تمام افت و خيزها و امنيت مخدوش شده صحنهها، اين شوراي «راهبردي» قرار است دقيقا چه چيز را راهبري كند؟