علي ماجدي سفير پيشين ايران در آلمان:
اروپا منتظر توافق با امريكا بر سر اسپيوي است
علي ماجدي سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در آلمان روز گذشته گفتوگويي با خبرگزاري ايسنا داشت كه به بخشهايي از آن در ادامه اشاره خواهد شد. ماجدي در بخش نخست اين گفتوگو عنوان كرد: در اروپاييها اراده سياسي براي حمايت و حفظ برجام وجود دارد اما اجراي اين اراده سياسي بايد با توافق امريكا همراه باشد؛ لذا تا آنجايي كه من اطلاع دارم اروپاييها تلاش دارند كه ساز و كار SPV را با توافق امريكاييها تدوين كنند و در همين چارچوب مذاكراتي را به صورت منظم با دولت واشنگتن انجام دادهاند. آنها ميخواهند دولت امريكا را متقاعد كنند سازوكاري ايجاد شود كه اروپاييها بتوانند با ايران همچنان بده بستان مالي داشته باشند؛ البته نه به گستردگي سابق و اگر تاكنون SPV اجرايي و عملياتي نشده به اين علت است كه اروپاييها در مذاكراتشان با امريكا به توافق نرسيدهاند. وي در ادامه افزود: باتوجه به اين موضوع اروپاييها ميخواهند سازوكار SPV را به نحوي طراحي كنند كه اين سازوكار اجرايي و عملياتي شود و شركتها بتوانند در چارچوب اين سازوكار فعاليت كنند، در همين راستا موافقت ضمني امريكا را لازم دارند. آنها به خوبي ميدانند كه اگر اين توافق حاصل نشود اجراي SPV مشكل خواهد بود. سفير پيشين ايران در آلمان درخصوص محدود شدن مبادلات تجاري ايران گفت: عملا دامنه اختيارات ما بهخصوص در بحث ساز و كارهاي مالي و انجام مبادلات تجاري مرتبا در حال محدود شدن است. طرفهاي مقابل سعي ميكنند ساز و كار مالي ما را كاناليزه و محدود كنند و ايران را در تنگنا قرار دهند. اين سياست اصلي امريكاييهاست و اروپاييها نيز نميتوانند بهراحتي در برابر اين موضوع ايستادگي كنند؛ چراكه محدوديتهاي خاص خود را دارند، ولي من معتقدم كه اين ساز و كار صرفا به موضوع نفت در برابر غذا خلاصه نخواهد شد.
وي درخصوص عدم بهرهبرداري يك سال اول اجراي برجام گفت: يك سال اول اجراي برجام فرصت بسيار خوبي بود، ولي متاسفانه اين فرصت را از دست داديم. كندي دستگاههاي مالي و دولتي باعث شد كه ما نتوانيم در سال اول كه همچنان دموكراتها در امريكا روي كار بودند بهرهبرداري لازم را از اين توافق داشته باشيم. در مقطعي كه ترامپ روي كار آمد، خيليها ميگفتند كه ايران نبايد خود را برابر امريكا قرار دهد، ولي كساني كه ايران را به اين سمت بردند براساس يك تفكر اشتباه فكر ميكردند كه اين به نفع كشور است. ماجدي همچنين تصريح كرد: متاسفانه ما فقط ياد گرفتهايم دشمني كنيم. بايد بپذيريم كه امريكا هژموني برتر دنيا است. ما چه دوست داشته باشيم و چه نداشته باشيم اين يك حقيقت است. در زمان اوباما او سعي ميكرد كه با توافق و يارگيري امور را در صحنه جهاني به پيش ببرد ولي ترامپ تلاش دارد كه با قلدري كار را انجام دهد. وي درخصوص نگاه اروپا و امريكا به حضور ايران در منطقه نيز گفت: اروپاييها و امريكاييها به ما ميگفتند كه ما قبول داريم ايران يكي از قدرتهاي اصلي منطقه است، اما اين قدرت بايد سازنده باشد. بايد در منطقه احساس امنيت ايجاد كند. آنها ميگفتند ايران حالت تهاجمي در منطقه دارد و رفتارش بايد سازندهتر از وضعيت كنوني باشد. درست است كه بودجه دفاعي ما كمتر از ديگر كشورهاي منطقه است يا اينكه دو قرن است كه ايران در حمله به هيچ كشوري پيشقدم نبوده است، ولي در اينجا بحث امنيت و احساس امنيت مطرح است. خيلي از اروپاييها به ما ميگفتند كشورهاي عربي به آنها گفتهاند كه ما از ايران ميترسيم چون حالت تهاجمي دارد. در واقع از ما اين احساس امنيت را دريافت نميكردند. در حالي كه ما بهتر از اين ميتوانيم در دنيا عمل كنيم. ما بايد بپذيريم كه دنيا با نوع نگاه ما مشكل دارد. ما بايد نوع نگاهمان به دنيا را باتوجه به وضعيت بينالمللي تغيير دهيم و تا زماني كه نوع نگاهمان تغيير نكند، اين مشكلات همچنان وجود خواهد داشت. ماجدي درمورد ورود به مذاكره نيز عنوان كرد: به نظر من مشكلي نداشت كه ما وارد مذاكره شويم. ما هميشه نشان دادهايم كه وقتي دچار اجبار ميشويم مذاكره ميكنيم چرا بايد اينگونه باشد؟ ما حتي نتوانستيم طي اين مدت اعتماد اروپاييها را جلب كنيم. اروپاييها با ما كار ميكنند ولي به ما اعتمادي ندارند. ميبينيم كه طي اين چند وقت چه مسائلي بين ايران و اتحاديه اروپا رخ داده است. من نميخواهم مسائل را بازگو كنم ولي اين اتفاقات باعث شده كه اعتماد اروپاييها به ايران از بين برود. با دو، سه عمل اشتباه، اعتمادي كه در حال ايجاد شدن بود از بين رفت. بايد به كساني كه معتقدند با انجام برخي از عملياتها يا خودسريها ميتوان منافع ملي كشور را تامين كرد، به صراحت گفت تصور آنها اشتباه است و اقدامات آنها نه در راستاي افزايش قدرت ايران بلكه ضدقدرت است. ماجدي درخصوص نشست ورشو نيز گفت: اين موضوع احتياج به سياستگذاري منسجمي دارد. در بحث برجام نيز يكي از كشورهاي اروپايي كه با اين توافق بينالمللي مشكل داشت، لهستان بود. البته عوامل مختلفي در مخالفت اين كشور با توافق بينالمللي موثر بود و فقط موضوع ايران نبود. از ديگر سو بايد به اين موضوع نيز توجه داشت كه امريكاييها در امور داخلي اتحاديه اروپا دخالت ميكنند. آنها تلاش دارند كه اين اتحاديه را از هم بپاشند. حتي در امور داخلي آلمان نيز دخالت ميكنند و تلاش دارند كه راستگراها كه به نوعي مخالف اتحاديه اروپا هستند در اين كشور تقويت شوند. در حال حاضر يكي از مهمترين چالشها بين آلمان و امريكا همين موضوع است، گرچه آنها اين اختلافات را رسانهاي نميكنند. در بحث ورشو نيز به جاي اينكه اين موضوع را تبديل به چالش و يك موضوع حيثيتي كنيم بايد آن را مديريت كنيم.