• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4300 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۵ بهمن

متن كامل گفت‌وگوي نيويورك تايمز با امير نزار زعبي، كارگردان فلسطيني

گلاويز شدن با امر معمول

احسان صارمي

 

 

الكسيس سولوسكي خبرنگار نيويورك تايمز در گفت‌وگو با امير نزار زعبي، كارگردان فلسطيني ساكن امريكا به دنياي اين كارگردان ورود كرده است. آنچه مي‌خوانيد متن كامل گزارش - گفت‌وگويي است كه سولوسكي در رسانه خود منتشر كرده است.براي «صخره خاكستري» اثر امير نزار زوعبي، پيش از تمرين‌ها مي‌توانست شروع شود: اردوگاه‌هاي پناهندگان بازديد شده بودند، آپارتمان‌ها اجاره داده شده بودند؛ پست‌هاي بازرسي مجوز داده بودند و ويزاي نامشخص و به دست آمده پس از ماه‌ها، كامل نشده بودند.«صخره خاكستري»، كه پنجشنبه در la mama در منهتن اجرا مي‌شود، داستان مردي فلسطيني است كه تصميم دارد در خفا موشكي به قصد ماه بسازد. نمايشنامه توسط بازيگران فلسطيني - همگي به عنوان فلسطيني شناخته مي‌شوند، هرچند برخي از گذرنامه‌ها حاكي از آن است آنان اهالي اسراييل يا اردن هستند- و همكاري remote theater project اجرا مي‌شود و سفر بدون توقف به نيويورك داشته است.آقاي زوعبي با چهره‌اي خشك و بي‌روح درباره يك بعدازظهر، حوالي همين روزها مي‌گويد «تقريبا به اندازه متروي نيويورك اعصاب‌خردكن است، تقريبا.»در حالي كه كمپاني‌ها و نمايش‌هاي اسراييلي حضور گسترده‌اي در نيويورك دارند، نمايش‌ها و كمپاني‌هاي فلسطيني يا نمايش‌هايي با موضوعات فلسطيني كمياب هستند و اغلب محل مناقشات. در سال 1989، public theater، يك نمايش فلسطيني را با ادعاي جو پاپ، لغو كرد. جو پاپ كه بعدها كارگردان هنري كمپاني شد، گفته بود «من در آن لحظه خاص نمي‌خواستم با اجراي نمايش مناقشه جهان عرب- اسراييل از نقطه نظر يك فلسطيني، بيانيه‌اي صادر كنم.»در سال 2006، new york theater workshop به‌طور موثري توليد «نام من راشل كوري است» را لغو كرد، نمايشي در مورد يك فعال امريكايي است كه در نوار غزه كشته مي‌شود. در سال 2017، زماني كه در دانشگاه نيويورك «محاصره» اجرا شد، در آن زمان به طور رسمي اعتراضات ليگ مبارزه با تقلب و كنگره جهاني يهودي به the public theater انتشار يافت.«صخره خاكستري» داستان ساده و تا حدودي تلخي دارد، به شكل مشهود از هر يك از نمايشنامه‌هاي مذكور كمتر سياسي‌تر است. آقاي زوعبي مي‌گويد «اين يك دعوتنامه براي نگاه كردن به كساني است كه واقعا هستيم.»در پاييز گذشته، با گذراندن تمرين‌ها در رام‌الله، در كرانه باختري، آقاي زوعبي و گروه بازيگري‌اش براي تمرين نمايش در طبقه پنجم ساختماني در خيابان great jones فعال مي‌شوند: سقف‌هاي غژغژكن، شيرواني‌ها، پنجره‌هايي كه در نور زمستاني لكه‌هايش روي شيشه‌هايش ساطع مي‌شود. آخرين نمايش آقاي زوعبي «اوه سرزمين شيرين من»، بر توليد كبه‌هاي خوشمزه (يك نوع غذاي عربي) تمركز داشت؛ اما در اينجا ميز غذا اغلب حاوي شيريني‌هاست، شامل دو كيك حلقه‌اي براي جشن گرفتن دو تولد مختلف. يك فيلتر چكه كنان قهوه درون فلاسك. بازيگران شكايت كردند كه به اندازه كافي قهوه قوي نيست.بازيگران جملات را به زبان انگليسي مي‌گويند و آقاي زوعبي به زبان عربي دستور مي‌دهد. مي‌گويد: «چيزي درباره صميميت و دقيق بودن است كه من با عربي به دستش مي‌آورم.» فيدا زايدان، بازيگر زن كه رابطه همسري با الكساندرا آرون، تهيه كننده امريكايي نمايش دارد، مي‌خواست بداند آيا بايد بگويد «كباب مرغ» يا «مرغ كبابي».پس از كار روي چندين صحنه و استراحتي براي دست به سيگار شدن - «مدت 10 دقيقه وقت داريد. دقيقه‌هاي امريكايي، نه دقيقه‌هاي فلسطيني»، آقاي زوعبي بازيگران جداشده‌اش را را فرامي‌خواند - آنها در دايره‌اي نامرتب با خانم آرون نشسته‌اند و چالش‌هاي خاصي را شرح مي‌دهند كه نمايش قرار است نشان دهد.آقاي زوعبي شروع به صحبت در مورد يك قطعه سفارشي مي‌كند. خانم آرون مي‌گويد «مساله اين است كه ايالات متحده چه تاثيري بر فلسطين گذاشته است، بر تفكر و آگاهي و نه صرفا رويه سياسي.» آقاي زوعبي فرياد مي‌زند «گستاخ نشو. اين يك رابطه يك‌طرفه نيست.» (همان‌طور كه بعدها در ايميل برايم توضيح داده است «سرزمين ما قطعات بنيادي تمدن غربي را توليد كرده است. ايده يك خدا در سرزمين ما حك شد.» روش‌هاي مستقيم براي دست‌يابي به اين روابط وجود دارد. آقاي زوعبي مي‌گويد «شما به اشغالگران با پول و سلاح بسيار كمك مي‌كنيد»؛ اما ادامه مي‌دهد «من به‌شدت ضداسراييل هستم، من اشغال شده‌ام و من اسراييل را دوست ندارم»، مجادلات هنرمندانه علاقه‌اي به او ندارد. «چه چيزي براي يك مرد فلسطيني معنا دارد؟» از آغاز دسامبر 2016، آقاي زوعبي در حيفا، بيت‌لحم، جنين و رام‌الله با هدف يافتن گروهي متنوع از بازيگران فلسطيني كارگاه‌هاي آموزشي راه مي‌اندازد و بداهه‌سازي‌هايي را مي‌آفريند. هنگامي كه فهرستي از بازيگران شكل مي‌گيرد، روند ويزا براي آمدن به ايالات متحده آغاز مي‌شود.در ماه نوامبر، پنج بازيگر، با ويزاي ايالات متحده، به رام‌الله مي‌روند. براي جلوگيري از جابه‌جايي سفر به واسطه ايستگاه‌هاي بازرسي رژيم صهيونيستي، هم‌اتاق مي‌شوند و شروع به تمرين مي‌كنند.آقاي زوعبي نمايشنامه را به زبان انگليسي نوشته است تا داستان و شخصيت‌هاي آن را براي مخاطبان نيويورك قابل‌دسترس‌تر سازد. اگرچه بازيگران به زبان انگليسي مسلط هستند، از آنها خواسته مي‌شود تا نمايش را آن‌گونه كه خواسته شده اجرا كنند، با دست‌هاي بسته از پشت و پاهاي اسير وزنه شنا كنند. او مي‌گويد «اما قدري هنوز شناور هستند.»خانم زيدان مي‌گويد ابتدا بايد سخنراني‌هايش را به زبان عربي بياموزد و احساسات و تصورات ذهني خود را با واژگاني بياميزد. تنها چيزي كه مي‌تواند بازي كند به زبان انگليسي است.علا شحاده، بازيگر با خنده مي‌گويد «براي ما واقعا عجيب بود. در عربي ما روي همه‌چيز تأكيد مي‌كنيم! در انگليسي، نه.»اما حتي به زبان انگليسي، بازيگران مشتاقانه روي نمايشنامه‌اي كار مي‌كنند كه شخصيت‌هاي فلسطيني را مشغول زندگي در صلحي نسبي نشان مي‌دهد. آقاي شحاده مي‌گويد «در مقام يك فلسطيني، شما همواره هراس داريد از اينكه به عنوان يك مبارز يا يك تروريست شناخته شويد.»آقاي زوعبي افزود: «يا يك قرباني اشغال شده.»مرتضي ملحيز، بازيگر مي‌گويد: «در اينجا، خبر از هيچ بمب‌گذاري نيست، هيچ تيراندازي در كار نيست. همين الان چيزي نبوغ‌آميز وجود دارد.»نمايش حقايق اشغال فلسطين را ناديده نمي‌گيرد. به پست‌هاي بازرسي اشاره شده است و همچنين بحث ويزا آمده است. احتمال حمله نظامي اسراييل وجود دارد؛ اما اين دغدغه‌هاي فرعي است. آقاي زوعبي مي‌گويد «آنها در نمايش حضور دارند، همان‌طور كه در زندگي ما حضور دارند. ما در اين سرمقاله‌هاي سياسي زندگي نمي‌كنيم. ما زندگي خسته‌كننده و عادي داريم.»او ادامه مي‌دهد «اين يك نمايش در مورد مردم است.» درباره رابطه بين پدر و يك دختر، يك مربي و يك شاگرد، يك زن و پسرانش است. او مي‌گويد «حقيقت آن است كه ما نماينده هيچ هستيم.»اما ساخت يك موشك نيز تمثيل روشني براي خلق هنر است، براي خلق چيزي بسيار غيرمعمول كه تمام جهان بايد توجه كند. يوسف، سازنده موشك در نمايش مي‌گويد: «اگر كسي بتواند از فلسطين يك موشك به ماه برساند، جشن آفرينش ما، ابتكار ما است. اين ثابت مي‌كند ما مي‌توانيم چيزي باشيم.»آقاي زوبي استعاره را مجاز شمرده است. او مي‌گويد «ساخت تئاتر در فلسطين» - با داشتن زيرساخت محدود و عدم بودجه دولتي - «گاهي اوقات احساسي شبيه به ساختن موشك است. اما زماني كه فرود مي‌آيد، مايه افتخار است.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون