دست سينماگران باز و دست نمايشيها بسته است
ماجراي بهداشتيسازي در جشنواره تئاتر فجر
بابك احمدي
سالها قبل در يكي از روزنامههاي سراسري كار ميكردم. فضاي سياسي-اجتماعي مملكت بعد از برگزاري انتخابات رياستجمهوري ملتهب شده بود و روزنامهها و خبرگزاريها نيز به طور طبيعي از شرايط پيش آمده مستثني نبودند. توصيهها! و خواستههاي خارج از روزنامه هم به روال مرسوم ابتدا به دست مديرمسوول و سپس به سردبيري ميرسيد. سردبير محترم هم براي آرام كردن و تعديل يادداشتهاي ما -كه آن روزگار بادي در سر داشتيم- روش و كليدواژه خاصي داشت. با آرامش در تحريريه قدم ميزد و سر ميز هر كدام از گروهها و خبرنگاران كه ميرسيد احوالي ميپرسيد، اينطور بود كه حس رفاقت بين خبرنگاران و او تقويت ميشد و همه ناخودآگاه متوجه ميشديم در يك كشتي نشستهايم. زماني كه يادداشتها و گزارشها را براي تاييد نهايي يك به يك ميخواند، اگر حس ميكرد امكان دارد نويسندهاي اصطلاحا تند رفته باشد، يك جمله ميگفت: «استاد احمدي؟ مطلب بهداشتي هست؟» يعني رفيق تند رفتي؟ حالا مشابه همين وضع در جشنواره تئاتر فجر سيوهفتم هم به وجود آمده. نادر برهانيمرند، دبير جشنواره بينالمللي تئاتر فجر در فاصله دو هفته مانده تا آغاز جشنواره، در دو گفتوگوي جداگانه با خبرنگار اعتماد به صراحت اعلام ميكند از سوي هيچ نهاد و سازمانِ خارج از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي كنترل محتواي آثار نمايشي زير فشار قرار ندارد. ولي اين اظهارات در شرايطي بيان ميشود كه همه دستاندركاران دولتي و غيردولتي در گفتوگو با رسانهها اعتراف كردهاند تئاتر ايران چه در زمينه بودجه و چه از منظر امنيت شغلي فعالان اين عرصه، سال دشواري
از سر گذرانده است.
حال اين پرسش پيش ميآيد كه چطور امكان دارد تماميت تئاتر ايران در سال 97 زير فشار خارج از عرف انواع نهادها قرار بگيرد، دو مدير و هنرمند تئاتر بازداشت شوند، اجراي بسياري از نمايشها با وجود دريافت مجوز در سالهاي گذشته متوقف شود، اما وقتي به جشنواره تئاتر فجر ميرسيم همه چيز آرام باشد؟ پرسشي كه در نشست رسانهاي جشنواره با برهاني مرند در ميان گذاشتم و او دوباره بر نظر خود پافشاري كرد. درست چند روز بعد رييس شوراي ارزشيابي و نظارت اداره كل هنرهاي نمايشي در صفحه شخصي خود تصويري منتشر ميكند كه كليد حل ماجرا است. مديركل هنرهاي نمايشي در اين تصوير بين رييس حراست معاونت هنري و رييس شوراي ارزشيابي و نظارت اداره كل نشسته و دورتادور ميز جمعي حضور دارند كه به گفته سيدوحيد فخرموسوي تعدادشان به 60 نفر ميرسد و قرار است وظيفه نظارت و كنترل نمايشهاي حاضر در جشنواره را برعهده بگيرند.
پس ماجرا پشت پرده دبيرخانه جشنواره حل ميشود. خودمان چنان سخت ميگيريم كه كار به «جاي ديگر» نكشد! درحالي كه همه باور داريم نظر تمام آن «جاهاي ديگر» غيركارشناسي و غيرفني است. اگر تعداد ناظران غيررسمي را كه به آمارهاي رسمي راه نمييابد نيز مدنظر قرار دهيم، به نتيجه ميرسيم با شرايط خاصي مواجه هستيم. دوستان! هنر و هنرمند در وضعيتي چنين «بهداشتي» دچار رخوت، نگراني، سكوت و سكون ميشود.