• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4310 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۳۰ بهمن

كارشناسان از پيامد دستكاري در طبيعت مي‌گويند

حمله ملخ‌ها به مزارع

فرناز حيدري

 

 

اين روزها موضوع هجوم ملخ‌ها به جنوب كشور بسيار داغ شده؛ به طوري كه هر چند وقت يك‌بار شايعات جديدي هم شنيده مي‌شود. خبرهاي گوناگوني از حمله ملخ‌ها به زمين‌هاي كشاورزي و عرصه‌هاي بكر منتشر شده، اما بسياري از اين گزارش‌ها نامعتبر و صرفا در حد شايعه هستند. محمدرضا درگاهي، رييس سازمان حفظ نباتات كشور در تاريخ ۱۶ بهمن ماه سال جاري در مصاحبه با مهر اعلام كرد كه ملخ‌هاي صحرايي به 6 استان كشور (هرمزگان، بوشهر، خوزستان، كرمان، سيستان و بلوچستان و فارس) وارد شده‌اند و به‌شدت تخم‌ريزي مي‌كنند و در مدت كوتاهي از هر ملخ، هزار ملخ توليد مي‌شود. كانون‌هاي اين بحران ظاهرا بندر لنگه استان هرمزگان، بوشهر و جنوب استان فارس است و گزارش‌ها از استان‌هايي مانند خوزستان و كرمان هنوز پراكنده است.

كارشناسان محيط‌زيست هنوز در مورد وضعيت و گونه ملخ‌ها قطعيت ندارند، اما عنوان مي‌كنند كه بر اساس تجربيات پيشين و گزارش‌هاي مردمي، اين گونه مي‌تواند ملخ دريايي با نام علمي (Schistocerca gregaria) باشد. يكي از نگراني‌هاي جدي كارشناسان محيط‌زيست در حال حاضر فروش گسترده سم توسط برخي از افراد سودجو است كه نه‌تنها براي محيط‌زيست كشور آسيب‌رسان است بلكه در عين حال مي‌تواند شايعات و نگراني مردم را هم دامن بزند.

 

از ملخ‌هاي دريايي چه مي‌دانيم؟

ملخ‌هاي دريايي يا صحرايي براي نخستين‌بار در سال ۱۷۷۵ ميلادي توسط محققي به نام فورسكال (Forskål) شناسايي و ثبت علمي شدند. اين‌گونه تاكنون در قاره آسيا، آفريقا، امريكاي مركزي و كاراييب، امريكاي جنوبي و اروپا ديده شده است. اگر بخواهيم با جزييات بيشتر بگوييم اين‌گونه تا به امروز در آسيا در كشورهاي افغانستان، ارمنستان، بحرين، چين، تبت، هندوستان، ايران، عراق، بحرين، كويت، لبنان، عمان، پاكستان، فيليپين، عربستان، سوريه، تاجيكستان، تركيه، تركمنستان، امارات متحده عربي، ازبكستان و يمن و در قاره آفريقا در كشورهاي الجزاير، بوركينافاسو، كامرون، چاد، كنگو، مصر، اريتره، اتيوپي، گامبيا، گينه، كنيا، ليبي، مالي، مراكش، ناميبيا، نيجريه، نيجر، سنگال، سومالي، آفريقاي جنوبي، سودان، تانزانيا، تونس، اوگاندا و صحراي غربي و در قاره امريكا در كشورهاي كاراييب و ونزوئلا و در نهايت در قاره اروپا در كشورهاي فرانسه، پرتغال و اسپانيا مشاهده شده است.

كارشناسان مي‌گويند كه اين گونه در مناطق خشك زندگي مي‌كند و اغلب پس از يك دوره خشكسالي گسترده، با بارش‌هاي دوره‌اي مناسب وارد فاز تهاجمي مي‌شود. ملخ‌هاي صحرايي يك نوع آفت مهاجم هستند كه گسترش جمعيت آنها در نواحي دورافتاده بايد به دقت پايش شود تا بتوان جلوي شيوع (Outbreak)، افزايش فوري و ناگهاني جمعيت (Upsurge) و تبديل شدن آنها به آفت (Plague) را گرفت. اگر بتوان محدوده بررسي و تحقيق را تنها به سايت‌هايي كه احتمال افزايش جمعيت دارند، محدود كرد آنگاه كار پايش و نظارت بسيار راحت‌تر خواهد بود در حالي كه مشكل اصلي در شرايط كنوني عدم تمركز و تحقيقات پراكنده است.

محققان خارجي بر اساس تحقيقات متمركزي كه بيش از ۳ سال در دشت‌هاي ساحلي درياي سرخ انجام داده‌اند، به اين نتيجه رسيده‌اند كه عوامل زيستگاهي مانند جامعه گياهي، بافت خاك، رطوبت خاك و نوع كاربري زمين در شكل‌گيري اين آفت موثر هستند. از سوي ديگر تراكم ملخ‌ها بسته به ميزان و پراكنش بارندگي و در ضمن طول عمر پوشش گياهي سالانه متغير خواهد بود اما مشخص است كه اين آفت به صورت بالقوه در فصول خشك مشاهده نمي‌شود بلكه پس از يك دوره خشكسالي گسترده و با بارش‌هاي دوره‌اي مناسب است كه وارد فاز تهاجمي مي‌شود.

كارشناسان محيط زيست بر اين باور هستند كه در حال حاضر بزرگ‌ترين عامل گسترش اين گونه در ايران، بارندگي‌هاي اخير بوده كه پس از يك دوره خشكسالي طولاني مدت اتفاق افتاده است.

روايت يك هجوم

تا به امروز حدود ۱۲ گروه يا دسته از ملخ‌هاي صحرايي شناسايي شده و بر اساس تحقيقات انجام شده اين گروه‌ها مي‌توانند در طول يك روز بيش از ۸۰ مايل (۱۳۰ كيلومتر) پرواز كنند. يك دسته از ملخ‌هاي صحرايي مي‌توانند بالغ بر ۴۰ ميليارد عضو داشته باشند. ملخ ماده صحرايي با ناحيه شكمي خود زمين را وارسي كرده و با كمك پاهاي عقبي‌اش گودالي حفر مي‌كند و در آن بالغ بر ۱۰۰ تخم مي‌گذارد. نوزادان تازه متولدشده اين مادر طي ۵ مرحله به بلوغ مي‌رسند كه البته هر مرحله از مرحله پيشين طولاني‌تر است. طول دوره حيات اين ملخ‌ها را حدود ۳ الي ۵ ماه تخمين مي‌زنند.

ملخ‌ها زندگي خود را بي‌بال آغاز مي‌كنند و در نتيجه به آنها گاهي ملخ‌هاي بي‌بال «جهنده» (hopper) هم گفته مي‌شود. ملخ‌هاي بي‌بال جهنده ممكن است كه تا زمان بلوغ به تنهايي تغذيه كنند اما اگر تعداد ملخ‌هايي كه از تخم خارج مي‌شوند، زياد باشد و از مواد غذايي‌ محدود تغذيه كنند، آنگاه رنگ عوض كرده و به دسته‌هاي متعدد تبديل مي‌شوند. دسته‌هاي ملخ اغلب همچون موجي سياه از زمين به هوا بلند شده و هر آنچه در مسيرشان باشد را مي‌خورند تا اينكه در نهايت به ملخ‌هاي بال‌دار بالغ تبديل مي‌شوند و آنگاه به سمت آسمان پرواز مي‌كنند. رنگ صورتي در اين ملخ‌ها نشان مي‌دهد كه به مرحله بلوغ رسيده‌اند و همچنان كه ملخ‌ها بالغ مي‌شوند، رنگ آنها نيز به زرد روشن تغيير مي‌كند.

يك ملخ صحرايي بالغ درست همانند ملخ‌هاي علفزار، بال دارد. بال‌ها به دسته‌هاي ملخ‌ اين امكان را مي‌دهند كه مسافت‌هاي طولاني را بر فراز خشكي‌ها و زمين‌هاي باير طي كنند. ضمن اينكه ملخ‌ها اغلب با باد پرواز مي‌كنند و اين باد است كه آنها را به جلو مي‌راند. باد به سمت جاهايي مي‌وزد كه فشار هوا در آنها كم است و اين دقيقا همان جايي است كه احتمال بارش باران و رشد گياهان در آن وجود دارد، يعني ملخ‌ها به دنبال گياهاني مي‌روند كه بتوانند به عنوان منبع غذايي از آنها استفاده كنند.

هجوم ناگهاني ملخ‌هاي صحرايي تنها در ظرف چند ساعت مي‌تواند پوشش گياهي يك مزرعه را كلا نابود كند. اما ملخ‌ها هميشه هم اين اندازه خانمان‌برانداز نيستند. برخي از آنها ممكن است كه تمام طول عمر خود را در تنهايي به سر ببرند و البته حشرات بي‌زياني هم باشند. منتها اگر سرعت تكثيرشان زياد باشد و بالطبع آن منابع غذايي هم محدود و كم باشد، آنگاه گروه‌هاي ويرانگري تشكيل مي‌دهند كه در نوع خود بي‌نظيرند.

ملخ‌ها از برگ كه از الياف گياهي سخت تشكيل شده، تغذيه مي‌كنند. آنها يك جفت آرواره تيز براي تكه‌تكه كردن برگ‌ها دارند و با جويدن برگ‌ها، شيره مواد غذايي آنها را آزاد و از آن استفاده مي‌كنند. آرواره‌ها نيز يك سري زوايد متحرك كوتاه دارند كه از آنها براي لمس و چشيدن غذا و اينكه آيا اصلا مناسب هست يا خير، استفاده مي‌كنند.

دسته‌‌جات ملخ پديده‌هاي نادري هستند اما زماني كه پديدار مي‌شوند، به معناي واقعي كلمه دهشتناك هستند. يك دسته ملخ مي‌تواند شامل ميلياردها ملخ گرسنه باشد كه هر كدام به تنهايي قادر هستند به اندازه وزن بدن‌شان در يك روز غذا بخورند. اگر دسته‌ها بر روي يك درخت بنشينند، هر برگ خورده مي‌شود اما اگر دسته‌جات ملخ بر يك مزرعه غلات فرود بيايد، آنگاه آن مزرعه به طور كامل نابود خواهد شد. در آفريقا و آسيا، گاهي همه محصولات توسط دسته‌جات ملخ‌ها غارت مي‌شوند كه نتيجه آن قحطي‌هاي فاجعه‌بار است.

 

عواقب دست‌ بردن در طبيعت

بررسي خبرها نشان مي‌دهد كه مديران جهاد كشاورزي علت ورود اين ملخ‌ها به كشور را مهاجرت سالانه‌شان مي‌دانند و معتقدند كه اين ملخ‌ها بعد از عبور از صحراي آفريقا، امارات و عربستان خود را به استان‌هاي فارس، هرمزگان، بوشهر، خوزستان، سيستان و بلوچستان و كرمان رسانده‌اند. با اين وجود كارشناسان محيط زيست معتقدند كه عامل اصلي زيانباري كنوني اين گونه را بايد در عواملي نظير افزايش چراي بي‌رويه و تغيير كاربري اراضي از طبيعي به كشاورزي جست‌وجو كرد چرا كه اين مهاجرت و روند طبيعي، سال‌هاست كه وجود داشته اما در شرايط كنوني اين ملخ‌ها به واسطه كمبود جدي غذا به مزارع و شهرها حمله‌ور شده‌اند. نبايد فراموش كرد كه در ظرف سال‌هاي اخير بسياري از دشمنان طبيعي اين ملخ‌ها كه مي‌توانستند جمعيت آنها را كنترل كنند، از بين رفته‌اند كه از آن جمله مي‌توان به جمع‌آوري بي‌رويه عقرب‌ها نيز اشاره كرد.

در اين قسمت شايد بد نباشد كه اشاره‌اي هم به تبليغات و موجي كه در ظرف دو سال و نيم گذشته در مورد عقرب‌ها ايجاد شده، داشته باشيم. متاسفانه اين موج، يك ضرر جبران‌ناپذير به جمعيت عقرب‌هاي كشور وارد كرده. حدود دو سال پيش يك خبر به ظاهر ساده در رسانه‌ها منتشر شد مبني بر اينكه زهر عقرب بسيار گرانبها است و امكان گرفتن زهر عقرب وجود دارد.

اين خبر به سرعت در فضاي مجازي منتشر شد و متاسفانه چند ده هزار نفر در كشور باور كردند كه مي‌توانند از اين طريق كسب درآمدهاي كلان داشته باشند. زهر عقرب يك ماده تحقيقاتي بسيار باارزش است و موسسات تحقيقاتي سال‌هاست كه در اين زمينه فعاليت داشته‌اند. به عنوان مثال موسسات تحقيقاتي مي‌توانند فقط با يك قطره زهر يا حتي يك گرم از زهر عقرب كارهاي بسيار باارزشي از نظر علمي و مطالعاتي انجام دهند. با وجود اينكه بارها عنوان شده خريد زهر عقرب توسط موسسات تحقيقاتي صرفا توسط افراد حرفه‌اي صورت مي‌گيرد اما همچنان دلالان بي‌شماري هستند كه در فضاي مجازي تبليغاتي خلاف واقع انجام مي‌دهند و مردم را به گرفتن عقرب و پرورش آن ترغيب مي‌كنند.

در اين مورد خاص چند مساله وجود دارد؛ نخست اينكه گرفتن زهر عقرب كار هر كسي نيست چرا كه گونه‌ها و جمعيت‌هاي مختلف عقرب‌ها، زهرهاي متفاوتي دارند بنابراين پادزهر يك عقرب در آذربايجان، ممكن است براي يك عقرب در بوشهر جوابگو نباشد. دوم اينكه شناسايي عقرب‌ها به هيچ‌وجه كار آساني نيست، ممكن است كه برخي از عقرب‌ها را بتوان راحت شناسايي كرد اما اكثر عقرب‌ها شامل اين قاعده نمي‌شوند و براي شناسايي آنها متخصصان بايد بر اساس فرمول‌هاي خاص فرضا تعداد موهاي پاهاي يك عقرب را شمارش كنند. شناسايي صحيح يكي از نكات مهم است كه اگر به درستي انجام نشود، مي‌تواند باعث تلفيق چند نوع زهر مختلف عقرب شود و بديهي است كه آن ماده به دست آمده براي هيچ‌كاري موثر نخواهد بود. سوم اينكه زهر عقرب برخلاف شايعات ۴ الي ۸ ميليارد تومان نيست. درست است كه زهر عقرب باارزش است اما به اين مبلغ‌ها كه دلالان تبليغ مي‌كنند، خريد و فروش نمي‌شود و در نهايت اينكه زهر عقرب برخلاف شايعات خريدار ندارد يعني اگر فرضا يك فرد عامي بتواند زهر را هم استخراج كند، باز هم خريداري براي آن پيدا نخواهد كرد.

متاسفانه تاثير همه اين دستكاري‌هاي غيرعلمي بشر در طبيعت، جايي ديگر نمودار مي‌شود. چنانچه در حال حاضر برخي از كارشناسان محيط‌زيست معتقدند كه جمعيت ملخ‌هاي دريايي هم به واسطه از بين بردن همين دشمنان طبيعي نظير عقرب‌ها است كه به اين مرز از انفجار رسيده.

 

بلندپروازها

ملخ‌هاي صحرايي يكي از گروه‌هاي كوچك ملخ‌ها (Grasshoppers) هستند كه گاهي تغيير رفتار مي‌دهند و به ملخ‌هاي مهاجم در دسته‌جات متعدد تبديل مي‌شوند. دشمنان طبيعي متعددي براي ملخ‌هاي دريايي شناسايي شده‌اند كه نام دو مورد از آنها كه در ايران شناسايي شده‌اند را در جدول شماره1 مي‌بينيد.

هنوز بررسي جامعي بر روي ميزان دقيق خسارات اقتصادي كه اين گونه مي‌تواند ايجاد كند، صورت نگرفته اما آنچه مشخص است تاثيرات ويران‌كننده آن در تك‌تك مزارعي است كه مورد هجوم قرار گرفته‌اند. هيچ حشره‌اي به اندازه ملخ‌هاي صحرايي، ويرانگر و خانمان‌برانداز نيست.

كارشناسان محيط زيست معتقدند كه بهترين روش كنترل اين حشره، پيشگيري است كه در بسياري از كشورها با همكاري نهادهاي دست‌اندركار و پايش‌هاي مستمر انجام شده. مبارزه با جمعيت‌هاي كوچك نوظهور آسان‌تر از مقابله با دسته‌جات بالغ بر ۴۰ ميليارد عضوي است.

در حال حاضر متولي اصلي كنترل حشرات از نوع آفت، سازمان حفظ نباتات كشور است و در مقابل سازمان حفاظت محيط‌زيست تنها متولي حفاظت از گونه‌هاست. اميد مي‌رود كه با همكاري نهادهاي مسوول در اين بحران بتوان تا حد امكان كمتر از سموم شيميايي استفاده كرد و به جاي آن اولويت بر استفاده از سموم بيولوژيكي و مبارزه مكانيكي باشد.


ملخ صحرايي بالغ درست همانند ملخ‌هاي علفزار، بال دارد. بال‌ها به دسته‌هاي ملخ‌ اين امكان را مي‌دهند كه مسافت‌هاي طولاني را بر فراز خشكي‌ها و زمين‌هاي باير طي كنند. ضمن اينكه ملخ‌ها اغلب با باد پرواز مي‌كنند و اين باد است كه آنها را به جلو مي‌راند. باد به سمت جاهايي مي‌وزد كه فشار هوا در آنها كم است و اين دقيقا همان جايي است كه احتمال بارش باران و رشد گياهان در آن وجود دارد، يعني ملخ‌ها به دنبال گياهاني مي‌روند كه بتوانند به عنوان منبع غذايي از آنها استفاده كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون