درگذشت كلاوس كينكل
سعيد عابدپور
حزب ليبرالدموكرات آلمان درگذشت كلاوس كينكل هشتاد و دو ساله را - كه در دهه 90 ميلادي وزير خارجه اين كشور بود - اعلام كرد. مرگ اين سياستمدار بار ديگر نقش آلمان و ديگر كشورهاي غربي را در بحران يوگسلاوي باز ميكند. كينكل در دهه هشتاد ميلادي، رييس اداره اطلاعات آلمان بود، مدت كوتاهي رهبري حزب ليبرال را به دست گرفت و در 1991 به عنوان وزير خارجه آلمان منصوب شد. او در اين منصب به عنوان نخستين شخصيت سياسي، تشكيل دادگاهي را براي محاكمه جنايتكاران جنگي در منطقه يوگسلاوي پيشنهاد كرد. در اين سال ارتش يوگسلاوي همراه با نيروهاي شبهنظامي چتنيك به اسلووني و سپس كرواسي حمله كرد. او در دوران خدمت خود سياست خارجي آلمان را در منطقه يوگسلاوي با اولويت حمايت از اسلووني و كرواسي و سپس بوسني و هرزگوين معطوف ساخت. از او به عنوان سياستمداري موقر و باشخصيت صحبت ميشود. كينكل چند سال قبل طي مصاحبهاي با راديو دويچهوله درباره نسلكشي مسلمانان بوسنيايي ابراز داشت: «خود را نسبت به حادثه سربرنيتسا مسوول ميداند.» او گفت: «من به عنوان وزير امور خارجه آلمان نتوانستم كاري بكنم؛ ما اطلاعات كافي نداشتيم و وزراي خارجه ديگر اطلاعات كافي از روزهاي وحشت سقوط سربرنيستا در جولاي 1995 و قتل عام مردم آن نداشتند.» كينكل به جلسات شوراي امنيت اشاره ميكند و ميگويد: «ما در آن شرايط حساس، جلسه شوراي امنيت سازمان ملل، جلسه ناتو، اتحاديه اروپا و جلسه كاري در وزارت خارجه آلمان برگزار كرديم، ولي راهي به دانستن واقعيتهاي كامل جنايتهاي راتكو ملاديچ با راهنمايي رادوان كاراجيچ (رهبر صربهاي بوسني) نيافتيم. من نميدانم چرا ژنرال برنارد يانيوار، فرمانده فرانسوي نيروهاي سازمان ملل در بوسني و هرزگوين از ناتو براي جلوگيري از نسلكشي در سربرنيتسا درخواست نكرد.
ما همه دير كرديم و به خاطر همين تاخير در سربرنيتسا نسلكشي رخ داد. اينكه ناتو براي جلوگيري از قتلعام كاري نكرد يك اشتباه است.» كينكل ميداند اطلاعات دقيق از لحظات سقوط سربرنيتسا هر لحظه از طريق راديو آماتور شهرداري سربرنيتسا و ارتباط با دو نماينده مجلس آلمان، شيلينگ و شوارتز به جهان مخابره ميشد. جهان در جريان لحظه به لحظه واقعه سربرنيتسا قرار داشت و كينكل نيز به ندانمكاري، عدم اتخاذ هر گونه اقدامي از سوي سازمان ملل و ناتو اذعان دارد. غرب براي جلوگيري از نسلكشي مسلمانها كاري انجام نداد و از زير بار مسووليت شانه خالي كرد.
موضع كينكل با وجود حمايتش از كرواسي، انتقادي نسبت به حمايت حكومت كرواسي از راديكالهاي كروات بود. كينكل بعدها در كتاب خاطرات خود تحت عنوان «خاطراتي از گوشه سياست» كه در سال 2005 منتشر شد، به اين دوران اشاره ميكند. او رابطه خوبي با مته گرانيچ، وزير امور خارجه كرواسي در دهه 90 ميلادي داشت ولي اين مانعي نبود تا كينكل به سياست كرواسي در منطقه هرزگوين بوسني و هرزگوين انتقاد كند و جناياتي كه نظاميان دولت به اصطلاح كرواتهاي بوسني و هرزگوين مرتكب شدند. مته گرانيچ درباره كلاوس كينكل مينويسد: «وزير امور خارجه آلمان در جلسهاي كه به سال 1993 در بن برگزار شد، دو بار برخاست و درباره مشكلات بوسني و هرزگوين بهويژه موستار صحبت كرد. او گفت كرواسي با تبهكاران بر موستار حاكم است و شما (اشاره به وزير خارجه كرواسي) مسوول اين وضعيت هستيد. كينكل اطلاعات دقيقي از وضعيت داشت؛ كينكل در عقد تفاهم بين كرواتها و مسلمانان و خاتمه جنگ بوسني و هرزگوين نقش اساسي ايفا كرد. توافق واشنگتن (بين كرواتها و بوشنياكها) نخستين گام در ايجاد صلح و توافق بين علي عزت بگوويچ (رييسجمهور بوسني و هرزگوين) و فرانيو توجمان (رييسجمهور كرواسي) بود. تاكنون كينكل تنها سياستمدار غربي است كه مسووليت خود را در ايجاد حادثه سربرنيتسا اذعان دارد.