ظرافتهاي تعامل با عراق
محمد شريعتيدهاقان
عراق در دو دهه اخير در شرايط بسيار ويژهاي قرار گرفته است، بهويژه در موقعيتي كه رويكرد خصومتآميز ايالات متحده امريكا به عنوان يكي از اصليترين قدرتهاي ذينفوذ در امور عراق، باعث ايجاد تناقضهاي جدي در روابط خارجي عراق شده است. عراقيها، قهرا با دخالت امريكا بود كه توانستند از سيطره دههها استبداد بعثي رها شوند...
اما در نهايت اين دخالت خارجي باعث شد كه تمامي بافتهاي اجتماعي، سياسي و روابط خارجي عراق دچار آسيبهاي جدي شود. بافت عشايري، بافت مذهبي، بافت سياسي و اجتماعي عراق بر اساس تصميمهاي نابجاي قدرتهاي خارجي دچار مشكلات جدي شده است. در شرايط گذار كنوني كه بغداد در حال پشت سر گذاشتن دو وضعيت استبداد بعثي و رهايي از اشغالگري خارجي است، ايجاد توازن ميان روابط خارجي اين كشور به يك چالش عمده براي بغداد تبديل شده است. ايران مهمترين همسايه عراق به لحاظ فرهنگي، مذهبي، سياسي و مرزهاي مشترك محسوب ميشود. مرز 1450 كيلومتري ميان ايران و عراق، طولانيترين مرز دو كشور با همسايگان است. اماكن مقدس شيعيان در خاك عراق، ارتباط فرهنگي كهن مردم دو كشور و اقوام مشترك باعث شده است كه جايگاه تهران و بغداد در سياست خارجي دو كشور ويژه و خاص باشد. تضادي كه در سالهاي جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق عليه ايران ميان دو كشور ايجاد شد و بعد از آن وفاقي كه در مبارزه با تروريسم با حضور به موقع ايران براي دفاع از مردم عراق در برابر گسترش داعش، تروريسم و افراطيگري در اين كشور شكل گرفت، نشاندهنده اهميت روابط اين دو همسايه است.
اما حضور ايالات متحده امريكا، به عنوان يك عنصر تعيينكننده در روابط خارجي عراق، بعد از سرنگوني صدام به عنوان مانعي در برابر روابط عادي ميان دو كشور تبديل شده است. عراق به دليل حضور نظامي و امنيتي امريكا در اين كشور، به شدت به رابطه با واشنگتن براي حفظ ثبات اجتماعي، امنيتي و اقتصادي خود وابسته شده است. عقد پيمان امنيتي ميان دو كشور باعث شده است كه در محدوده اين پيمان، نوعي رابطه استراتژيك ميان بغداد و واشنگتن ايجاد شود كه چه در حوزه حضور نظاميان و چه در حوزههايي مانند انرژي و ثبات ارز عراق اهميت دارد. در شرايط كنوني چه حضور نظامي امريكا و چه تعارض منافع امريكا و ايران، باعث ايجاد پيچيدگيهاي جدي در سياست عراق شده است. مسووليت مديريت اين پيچيدگيها و ايجاد توازن در روابط خارجي عراق، بر عهده سياستمداران بغداد است. از سال 2003 و سرنگوني حكومت صدام تاكنون برخي رهبران عراق توانمنديهاي قابل قبولي در مديريت اين تضادها نشان دادهاند. به عنوان مثال نخستوزير پيشين عراق، حيدر عبادي، كفايت، تدبير و استقلال راي قابل پذيرشي در مديريت و توازن روابط با تهران و واشنگتن از خود نشان داد. هر چند قصورهايي نيز از سوي او انجام شد و شوربختانه در نهايت ايران شكيبايي و گذشت كافي در مقابل خطاهاي او از خود نشان نداد. عادل عبدالمهدي، به عنوان نخستوزير جديد عراق بايد در برابر تضادهاي جديدي كه بر اثر تحريمهاي ناعادلانه دولت ترامپ عليه شركاي تجاري ايران اعمال شده است، مديريت و كفايت خود را نشان دهد. عبور از اين پيچيدگيها و گرفتاريها بسيار مشكل است. امريكا با ارعاب و تهديد تلاش كرده است تا دولت عراق را از روابط با تهران نهي كند. در آستانه اعزام سفير جديد امريكا به بغداد كه ديپلمات كهنهكار امريكايي است و قبلا در يمن هم سفير بوده است، دولت عراق مجبور است تا برخي ملاحظات را در رابطه با تهران مدنظر قرار دهد. همزمان سفر پيش روي رييسجمهور اسلامي ايران، حسن روحاني به بغداد، براي عراقيها از اهميت ويژهاي برخوردار است. تاكنون سفرهايي در سطح معاون اول رييسجمهور، اسحاق جهانگيري و وزير امورخارجه، محمدجواد ظريف، براي ارزيابي روابط دوجانبه انجام شده است. اما سفر رييسجمهور به بغداد از اهميت ويژهاي برخوردار است. اميد اين است كه ايران سختگيري زيادي در مورد روابط خارجي عراق انجام ندهد. تهران لازم است با درك پيچيدگيهاي موجود در روابط خارجي عراق به بغداد كمك كند تا امكان مديريت روابط خارجي براي اين كشور ايجاد شود. عراق به دلايلي مدتها از روابط با كشورهاي عربي منطقه محروم شده بود. در سالهاي جاري بغداد توانسته است، اندكي روابط خود را با كشورهايي مانند عربستان سعودي و اردن را بهبود بخشد. جمهوري اسلامي ايران هم بر اساس رويه هميشگي كه در گذشته نيز رعايت كرده است، نبايد عراق را تحت فشار قرار بدهد كه روابط ديگرش را قرباني روابط با تهران كند. طبيعتا مردم عراق زيرك و هوشمند هستند و به خوبي از اينكه چه كسي در روزهاي سخت هجوم تروريستهاي داعش به آنها كمك كرده است، با خبرند. اگر فرض كنيم كه مسوولان عراقي مرتكب تقصيرها و قصورهايي در رابطه با كشورهاي دوست و مهم به ويژه ايران شوند، قطعا مردم عراق اين اشتباهات را تذكر ميدهند و با وجود تنوع رسانهها و آزاديهاي موجود ابراز عقيده سياسي در عراق، سياستمداراني كه بر خلاف منافع مردم عراق نسبت به ايران دچار اشتباه شوند، از سوي شهروندان بازخواست خواهند شد. بغداد به هر حال در شرايط سختي قرار دارد كه مجبور است روابط با كشورهاي عربي، روابط با تركيه، مناسبات با كردها، تضادهاي ميان امريكا و ايران و مشكلات متعدد از جمله مساله تروريسم و افراطيگري و بحران سوريه را مديريت كند. جمهوري اسلامي ايران، هر چند كه ممكن است گهگاه به دليل تنوع دستگاههاي دستاندركار در مساله عراق، ناهماهنگيهايي در سياستش وجود داشت، اما توانسته است تعادل مناسبي را در مناسبات دوجانبه ايجاد كند. گرچه مواردي هم وجود دارد كه اشتباههايي در سياست خارجي ايران نسبت به بغداد پيش آمده و گاهي توقعهاي بيش از حدي از طرف عراقي داشتيم. همزمان گهگاه شاهد بيثباتي در روند صادرات كالا و خدمات و اجراي تعهدات به عراق هستيم كه باعث كاهش اعتماد طرف عراقي به همسايه بزرگ خود خواهد شد. قطعا نقصهايي كه در دو طرف وجود دارد، باعث نميشود كه اهميت روابط دو كشور زير سوال برود، بلكه درست به دليل همين اهميت است كه بايد تلاش كرد تا نقايص برطرف شود و مناسبات دو كشور در بالاترين حد ممكن به شكل باثبات و متوازن بهبود پيدا كند.