ادامه از صفحه اول
توسعه در شرايط تحريم
يكي از اين شركتها هم شركت سيانپيسي است كه در فاز يازدهم عسلويه مشاركت داشت اما تحريمها سبب شد كه اين شركت هم برود. خروج اين شركت، در اثر فشارهاي امريكاست، همانگونه كه در مقابله با اين اقدامات، ايران براي بازگشتن اين شركت در حال برنامهريزي است و شركت هم منافع خود را مدنظر قرار ميدهد و بر اين مبنا تصميم ميگيرد كه بماند يا برود. حضور اين شريك چيني تنها محدود به آوردن تكنولوژي نبود بلكه قرار بود اين شركت سرمايه بياورد و در همراهي با آن، شركت توتال تكنولوژي را در اختيار پروژه قرار دهد. در صورتي كه در ادامه كار توتال حضور ندارد، تنها منافع حضور شريك چيني براي ما ورود سرمايه است كه در فاز يازده با حضور توتال مقرر بود 30 درصد از پروژه را تامين كنند. ولي اگر قرار باشد اين شركت سرمايهاي نياورد با شركتهاي ايراني تفاوتي ندارد.
ما ايران را آباد ميخواهيم
اگر شانههايمان زير فشار ظالمانه تحريمهاست، قلبهايمان كه براي ايران عزيز ميتپد.
١- اجازه دهيد داشتههايمان را مشعل كنيم تا «مسير توسعه» را روشن نگه داريم و از آن نيرو بگيريم. پالايشگاههاي فازهاي ١٣ و ٢٢ تا ٢٤ ديروز با حضور رييسجمهور در كنگان و منطقه پارس جنوبي افتتاح شد. طرحهايي كه اجرايش ٨ سال زمان برده و بيش از ١١ ميليارد دلار براي آنها هزينه شده است. هر چند به خاطر به تكميل نشدن چاهها، سكوها و به بهرهبرداري نرسيدن همزمان بخشهاي دريا و خشكي در اين فازها، به چنين افتتاحهايي نقد دارم اما اگر ميتواند چراغ مسير توسعه را روشن نگه دارد در اين مطلب به نفعش سكوت ميكنم.
٢- از بيست سال پيش تا به امروز ٧٧ ميليارد دلار در پارسجنوبي سرمايهگذاري شده است. امسال توانستهايم روزانه بيش از ٦١٠ ميليون متر مكعب از فازهاي مختلف اين ميدان بزرگ، گاز استخراج كنيم. در 10 ماهه امسال در كل كشو روزانه ٨٤١ ميليون متر مكعب گاز توليد شده است. به گفته زنگنه قرار است توليد گاز سال آينده به ٨٨٠ ميليون متر مكعب و در سال ٩٩ به ٩٥٠ ميليون متر مكعب در روز برسد. اينكه وزير نفت ميگويد زمستان به هيچ صنعت و نيروگاهي كاهش مصرف گاز تحميل نكرده و گازرساني خانگي هم بيمشكل سپري شده است، حاصل توسعه نيست؟ پس ميتوانيم به توسعه اميدوار باشيم.
٣- پروژههايمان تحت تاثير تحريمها، مديريت غير بهينه، كمبود منابع و صد دليل ديگر (كه جاي بحثش اينجا نيست) طولاني و گران تمام ميشود، درست. اگر بخواهم در اين باره ميتوانم مفصل نقد كنم، اما در اين شرايط ترجيح ميدهم به يك سوال فكر كنم. كداميك از كشورهاي نفتخيز همسايه ما، ميتوانند پروژهاي به بزرگي فازهاي پارس جنوبي را با توانمندي داخليشان تمام كنند. آن هم تحت فشار شديدترين تحريمها و عدم همكاريهاي بينالمللي. قطعا اين حرف به معناي بهره نبردن از تكنولوژيها و تجهيزات خارجي نيست. اما باور كنيد مهم است كه مديريت ايراني بتواند يك مگاپروژه را تمام كند و بسياري از تجهيزات پروژه را در داخل توليد كند.
٤- آقايان مسوولان! لطفا مسير توسعه را با هر تدبير كه ميدانيد باز نگه داريد، با همه سختيها كه ميدانيم دارد. در اين مقطع حساس كشور، اين جناح و آن جناح را كنار بگذاريد. به خاطر اميد مردم، براي آباداني ايران. و شاخههاي فساد را، كه يكي از آفتهاي مهم درخت توسعه است، هر جا كه ميبينيد قطع كنيد و هر كس را كه به توسعه كشور و مبارزه با فساد و رانت كمك ميكند، ياري رسانيد. ما ايران را دوست داريم. ما ايران را آباد ميخواهيم.