• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4333 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۷ اسفند

گفت‌وگو با علي‌اكبر مرادي موسيقيدان و نوازنده كهنه‌كار تنبور درباره تاريخچه اين ساز باستاني

چه درويشانه مي‌رقصند باهم دست و تنبورش

كامران ابراهيمي

 

 

در طول تاريخ حيات بشر از ادوار كهن تا به امروز هنر با مذاهب، اديان و آيين‌هاي كهن ارتباط و پيوندي ناگسستني برقرار كرده است. كافي است به مساجد، كليساها و ديگر اماكن مذهبي يا عبادت‌گاه‌هاي آيين‌هاي گوناگون سري بزنيم تا از نزديك با اوج هنر دست نقاشان و پيكرتراشان و معماران آشنا شويم. هنر موسيقي نيز در اين بين از جايگاه ويژه‌اي برخوردار بوده به طوري كه در ميان بسياري از آيين‌هاي مرسوم و جاري در اقصي نقاط جهان به ويژه منطقه خاورميانه و گستره فرهنگي بين‌النهرين با حيات پررنگ اين پديده مواجه هستيم. هر مذهب و آييني هم از ابزار و ساز خاص خود بهره مي‌برد. براي نمونه ساز تنبور از جمله سازهاي آييني است كه استفاده از آن بين ايرانيان قدمت بالايي دارد و رد آن را مي‌توان در متون و آثار بازمانده از اعصار گذشته نيز مشاهده كرد.‌ سازي كه در ميان پيروان آيين يارسان نيز همواره به كار گرفته مي‌شود و در موسيقي بين تمام مظاهر فرهنگي يارسان بدون شك جايگاهي اساسي دارد. به همين نسبت نيز ساز تنبور زبان گوياي اين آيين به شمار مي‌رود. چراكه اينجا سرودهاي مذهبي و كلام‌ها با تنبورنوازي همراه مي‌شود و ساز، نقش يك راوي و بيانگر سروده‌هاي آييني را به خود مي‌گيرد. چنين است كه زندگي يارسان در تمام مراسم‌ها و مناسك آييني پيوندي ناگسستني با تنبور برقرار كرده است. علي‌اكبر مرادي متولد كرمانشاه، موسيقيدان، مقام‌دان، مقام‌خوان، آهنگساز، خواننده و نوازنده صاحب سبك تنبور است كه سابقه همكاري با هنرمندان صاحب‌نام عرصه موسيقي ايران را در كارنامه دارد. مرادي هنر خود را نزد استادان برجسته تنبور مانند سيدولي حسيني، سيدمحمد علوي و ديگر استادان بنام اين ساز در كردستان تكميل كرد و در سن 30 سالگي نواختن تمامي ۷۲ مقام موسيقي مقامي كردستان را با تنبور آموخت. به همين دليل درباره اين ساز و جايگاه آييني آن با او به گفت‌وگو نشسته‌ايم كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

پيش از هر چيز علاقه دارم درباره ديدگاه شما نسبت به تنبور بدانم؟ مثل اينكه به نظر شما صداي برخاسته از تنبور جزيي از موسيقي مقدس است يا تنها ساز مقدس را برگرفته از نواي دل‌انگيز تنبور تصور مي‌كنيد؟

اين موضوعي كه يارسان‌ها در مورد ساز تنبور حرف مي‌زنند، بيشتر در مورد موسيقي مقدس يا در واقع كلام‌هاست. به علت اينكه ساز تنبور تنها زبان گوياي اين موسيقي است. در واقع يك موسيقي روحاني است و كلام‌ها بيانگر اين امر هستند كه سروده‌هاي مذهبي با تنبور نواخته مي‌شوند و تنبور راوي و بيانگر سروده‌هاي مذهبي يارسان است. اين ساز بيشتر جنبه آييني در فرهنگ يارسان دارد. تنبور به گونه‌اي يك ساز آييني است و بعضا نقشي را ايفا مي‌كند كه هيچگاه در ديگر سازها به اين شكل نبوده است. ديگر سازهاي رشته‌اي و يا زهي به اين شكل راوي مناسك آييني خاص نبوده‌اند كه جايي يا در متون كهن از آنها ياد شده باشد. تنبور تنها سازي است كه راوي يك آيين خاص است. اگر در واقع موسيقي را جزيي از آيين يارسان بدانيم، اين موسيقي در حقيقت يك رابطه و يك وسيله ارتباط معنوي با خالق است و نقش بسيار مشخصي ايفا مي‌كند.

در مورد ديرنيگي ساز تنبور چه فكر مي‌كنيد؟ اصولا اين ساز رابطه‌اي با موسيقي قديم ايران دارد؟

ما از موسيقي قديم ايران، غير از تاريخ شفاهي موسيقي و در واقع موسيقي آييني كه در بين مردم باقي مانده است، چيز زيادي در دسترس نداريم. موسيقي تنبور بيشتر باستاني است و قدمت آن از موسيقي سنتي بيشتر است. همين همنشيني با آيين يارسان نشان‌دهنده چنين موضوعي است چون خود آيين نيز باستاني است.

بي‌گمان تنبور ساز آييني يارسان بوده و هست، مردم سال‌هاي سال با نواي دلنشين تنبور مراسم آييني خود را انجام داده‌اند، آيا اطلاعاتي وجود دارد كه اين ساز از كدام دوره تاريخي و از چه زمان رايج شد؟

مردم يارسان تاريخ اين آيين را مربوط به باستان مي‌دانند. اما در تاريخ جديد اين آيين از زمان شاه خوشين لرستاني شكل گرفت و از حدود هزار سال پيش به اين شكل تدوين شد. از همان زمان تنبور به طور رسمي به عنوان ساز آييني يارسان در ميان ايرانيان شناخته شده است. اما موضوع باستاني بودن آن قديمي‌تر است. چراكه در نوشته‌هاي قديمي مانند شاهنامه فردوسي، رستم در خوان چهارم هنگام مبارزه با اهريمن تنبور مي‌نواخته است. حتي در سنگ‌نگاره‌هاي قديمي و مجسمه‌هاي باستاني نيز مي‌توانيد نقش تنبور را بر كتيبه‌ها و سنگ‌نگاره‌ها مشاهده كنيد.

در اصل، بر اساس آثار تاريخي به دست آمده از شوش دانيال و از تپه‌هاي بني‌يونس و كيوان در اطراف شهر موصل عراق كه قدمت آنها تا 5 هزار سال تخمين زده مي‌شود، اگر براي تنبور يك سابقه 5 هزار ساله را در نظر بگيريم به جرات مي‌توان گفت كه با يك ساز كاملا شرقي طرف هستيم و به علت كهن بودن ايران مي‌توانيم از اين ساز به عنوان يك ساز ايراني شناخته شده ياد كنيم كه بعدها وارد آيين مهر شده است. كما‌اينكه در اسطوره‌هاي ايران نيز از تنبور استفاده شده و شما با مراجعه به متون كهن به سهولت با اشاره‌هاي فراوان با اين ساز مواجه مي‌شويد.

همانطور كه قبلا گفته شد از هزار سال پيش و از زمان شاه خوشين لرستاني كه هم عصر بابا طاهر همداني مي‌زيسته نيز اين ساز به طور كامل در اختيار آيين يارسان قرار گرفت و به عنوان راوي سروده‌هاي مذهبي اين مسلك شناخته شده است. ساز تنبور راوي يك موسيقي كهن است كه اين موسيقي با تمام موسيقي‌هايي كه ما داريم، تفاوت دارد و كاملا مستقل به شمار مي‌رود.

به طور كلي ديدگاه ايرانيان در طول تاريخ در مورد ساز تنبور چه بوده؟ آيا با روي گشاده از نواي تنبور لذت مي‌بردند يا شرايط ديگري وجود داشته است؟

ايرانيان از ديرباز تمامي موسيقي‌ها را محترم شمرده‌اند و براي همه موسيقي‌ها احترام خاصي قايل بوده‌اند. تنبور به عنوان قديمي‌ترين ساز ايراني به طور قطع از اين حرمت و احترام برخوردار بوده است.

در آيين يارسان آيا براي نواختن تنبور، شرايط ويژه‌اي لازم است؟

به طور كلي در گذشته اينگونه بود كه هر كس تنبور مي‌نواخت به آن درويش مي‌گفتند. معني آن اين نيست كه اول بايد درويش شد و بعد تنبور نواخت. معني آن اين است كه هر كس تنبور مي‌نوازد يك حالت و شخصيت عرفاني پيدا مي‌كند لذا شرايط به افراد بازمي‌گردد.

بي‌گمان ساز تنبور سرشار از رمز و رازهايي است كه انسان را شيفته خود مي‌كند براي درك اين رمز و رازها چه بايد كرد؟

در تنبور معنا و رازهاي بسياري نهفته است. فردي در اين مسلك موفق مي‌شود به اين معنا و رمز و رازها دست پيدا كند كه در جهت تذهيب نفس بكوشد. اين امر بستگي دارد به ميزان خلوص و عشقي كه فرد به تنبور و نواي آن دارد و به آن اعتقاد پيدا مي‌كند. به طور قطع بايد گفت كه اين معنا و رمز و راز در وصف نگنجد چراكه اگر در وصف مي‌گنجيد ديگر رمز و راز وجود نداشت و بي‌معنا بود.

دليل اهميت بالاي موسيقي در اين آيين چيست؟

در بسياري از آيين‌ها و اديان از موسيقي استفاده مي‌شود و تنها در آيين يارسان نيست كه موسيقي وجود دارد. هر آييني براي زيبا ساختن دستورات خود به هنر پناه برده است. موسيقي نيز خود يك هنر است. در كليسا هميشه از ساز استفاده شده و مي‌شود. قرائت قرآن كريم نيز به اشكال گوناگون از نوعي موسيقي پيروي مي‌كند و به استعداد و توانايي تلاوت نياز دارد. كافي است به عزاداري‌هاي ماه‌ محرم توجه كنيد. آنجا هم شما با نوعي از موسيقي مواجه هستيد كه در جهت پيشبرد آنچه مد نظر مردم است، كار مي‌كند و بر اساس موسيقي خاص خودش شكل مي‌گيرد. روايت داريم كه يكي از دلايل دلبستگي پيامبر اكرم(ص) به بلال حبشي اين امر بوده كه بلال هم صوت خوبي داشته و هم علم و فن استفاده از اين صوت را در جهت قرائت قرآن و خواندن اذان و نيز سروده‌هاي مذهبي به كار مي‌برده است.

در يارسان هيچگاه موسيقي منع نمي‌شود چراكه كلام نوعي موسيقي است و با تنبور نواخته مي‌شود. به اين علت از ساز تنبور در آيين يارسان استفاده مي‌شود كه هماهنگي خاصي بين كلام‌ها و اين ساز وجود دارد. اين هماهنگي به شكلي است كه هر دو به‌ شدت با يكديگر منطبق هستند. هر چيزي به خودي خود، خوب يا بد نيست. هر وسيله‌اي وابسته به نوع استفاده‌اي كه از آن مي‌شود در ذهن ما خوبي و يا بدي را متبادر مي‌كند. موسيقي نيز از اين امر تبعيت مي‌كند و هيچگاه نمي‌توان گفت به ذات با پديده بدي مواجه هستيم.

اما اين ساز چه ويژگي‌هايي دارد كه هنگام اجراي آيين به كار گرفته مي‌شود؟

تنبور از ويژگي‌هاي منحصر به فردي برخوردار است. تاثيري كه صداي اين ساز در روح و روان آدمي ايجاد مي‌كند و گسترش مي‌دهد بسيار شگفت‌انگيز است. به‌گونه‌اي كه معتقدم اين نفوذ را چندان نمي‌توان در ديگر سازها جست‌وجو كرد. بسياري از عرفا و شعراي بزرگ به اين نفوذ اشاره كرده‌اند. براي مثال مولانا مي‌گويد در آواي تنبور چيزي يافت مي‌شود كه در درجه اول از نظر وي ناشناخته است و نفوذي دارد كه نقاط خيلي حساس روح آدمي را نشانه مي‌گيرد و دگرگون مي‌سازد.

در يك بررسي كلي، چه ويژگي‌هايي سبب تمايز جنبه موسيقايي تنبور با جنبه آييني و نمايشي‌اش مي‌شود؟

از نظر وجهه آييني و موسيقايي بايد گفت كه بستگي دارد اين ساز در لحظه‌اي كه نواخته مي‌شود به چه منظوري مورد استفاده قرار گيرد. اگر در جمع‌هاي آييني نواخته شود و هدف تنها ذكر مقامات كلام و مقامات يارسان باشد در آن صورت بيشتر صداي خواننده يا كسي كه مقامات كلام را مي‌خواند به گوش مي‌رسد تا صداي تنبور و در اينجا تنبور كاملا تابع آيين است و يك ساز كاملا آييني است. اما در مقامات باستاني و مجلسي و مقامات مجازي يا آوازها و هوره‌ها، بيشتر ساز با آنها همراهي مي‌كند و نقش موسيقايي تنبور بسيار مشخص است و به تنبور بيشتر به عنوان ساز موسيقايي نگاه مي‌شود تا ساز آييني. تنبور 3 نوع مقام دارد كه به ترتيب قدمت ابتدا كلام‌ها هستند كه امروزه به آنها مقامات كلام مي‌گويند. دوم مقامات باستاني و مجلسي هستند كه آنها شخصيت مذهبي ندارند و بيشتر آوازهاي خود قوم كرد هستند. سوم نيز مقامات مجازي هستند كه در واقع داراي موسيقي تازه‌تري هستند كه از ريتم برخوردارند؛ مانند موسيقي كار، موسيقي سواركاري، موسيقي جنگ و ساير موسيقي‌هايي كه بشر به آنها احتياج دارد. از 3 نوع مقامات، مقام‌هاي كلام مرتبط با آيين‌اند كه در حقيقت همان موسيقي مذهبي به شمار مي‌روند، داراي ادوار قديمي‌تري هستند و ويژگي‌هاي مذهبي آيين را دارند. ناگفته نماند كه مقامات كلام ريشه در آيين يارسان دارد اما مقامات باستاني و مجلسي و مقامات مجازي به طور كلي اين طور نيستند.

آيا بين كلام‌ها و مقام‌هاي تنبور ارتباط و پيوندي مي‌توان برقرار كرد؟

پرده‌بندي‌هاي تنبور منطبق با نواها و كلام‌هايي است كه به عنوان موسيقي يارسان استفاده مي‌شود. به علت اينكه هم آيين يارسان و هم ساز تنبور تقريبا از يك قدمت ديرينه برخوردارند و به عنوان يك سنت هميشه با يكديگر همراه خواهند بود. همانطور كه پيش‌تر بيان شد، موسيقي تنبور و مقامات كلام آيين كاملا بر يكديگر منطبق هستند و هماهنگي دارند. در مقامات باستاني و مجلسي و مقامات مجازي نيز ساز تنبور براي آوازهايي است كه در پرده‌بندي‌هاي تنبور مي‌گنجد. آوازهايي كه از نوع آوازهاي تنبور به شمار مي‌رود كاملا با اين ساز هماهنگ است.

در دنياي موسيقي به مرور زمان، سازها و ابزارهاي موسيقي تغيير شكل داده‌اند، آيا ساز تنبور هم شامل اين تغيير شكل مي‌شود؟

از زمان باستان تا كنون حداقل در هزار سال اخير چنين اتفاقي نيفتاده و به‌ خاطر آيين و كلام‌ها، هيچگاه تغييري در ساختمان تنبور به وجود نيامده است. حتي به واسطه اهميت كلام به نظر نمي‌رسد در ساختمان و پرده‌بندي تنبور تغييري به وجود آمده باشد. در مورد تنبورهاي تركه‌اي ناگفته نماند كه هيچگاه تنبور تركه‌اي صداي تنبور كاسه‌اي را ندارد. شايد ساخته شدن تنبور به صورت تركه‌اي به علت كمبود چوب يا عدم مهارت سازندگان اين ساز بوده باشد كه نتوانسته‌اند كاسه‌اي بسازند. كما اينكه در خراسان نيز تنبور خراساني يا دوتار خراساني خوشبختانه هيچگاه تركه‌اي ساخته نشده و هميشه به صورت كاسه‌اي ساخته شده است.

تنبورنوازي در بيشتر نقاط ايران از جمله خراسان وجود داشته و دارد. اما اين تنبورنوازي در همه جاي ايران به شكل آييني و با حس و حال عرفاني انجام مي‌شود؟

در واقع دوتار خراساني همان تنبور خراساني است كه با استفاده از آن بعضي از نغمات را كه در آن ذكر خداوند و ائمه است، اجرا مي‌كنند. اما هرگز از دوتار خراساني به عنوان يك ساز آييني صرف ياد نشده است. درست است كه به اين ساز دوتار خراساني مي‌گويند اما در اصل تنبور خراساني است كه بيشتر به آن دوتار گفته مي‌شود نه تنبور.

براي نواختن تنبور، رعايت چه شرط‌هايي لازم است؟ آيا اين ساز فقط ويژه مردم يارسان است؟

افرادي كه يارسان نيستند به شرط حفظ حرمت ساز و نغمات آن مي‌توانند از تنبور استفاده كنند. شرط ديگر استفاده از تنبور اين است كه موسيقي و مقامات خود تنبور را بنوازند و براي نواختن موسيقي‌ها و آهنگ‌هايي كه در فرهنگ و حيطه تنبور نيست از اين ساز استفاده نكنند.

در پايان اگر صحبتي باقي مانده پذيرا هستيم.

در پايان مي‌توانم بگويم كه نه فقط در آيين يارسان كه اگر پيروان تمام آيين‌ها موجودات را آفريدگان و بندگان خدا بدانند و از ياد نبرند نزد خداوند كسي از ديگري برتر نيست ضمن كوشش در حذف خرافاتي كه بعضا وجود دارد همچنين حذف سوءاستفاده‌هايي كه به نام يك دين يا يك آيين خاص صورت مي‌گيرد، همه ‌چيز به سوي نيكي پيش خواهد رفت. البته بدون تبليغ و تحميل يك آيين به ديگران. از سوي ديگر پايبندي به يك دين و آيين آرامش روح و اعتماد به نفس به دنبال دارد كه موجب شده انسان در تمام اعصار و قرون به آن وابسته باشد.


بر اساس آثار تاريخي به دست آمده از شوش دانيال و از تپه‌هاي بني‌يونس و كيوان در اطراف شهر موصل عراق كه قدمت آنها تا 5 هزار سال تخمين زده مي‌شود، اگر براي تنبور يك سابقه 5 هزار ساله را در نظر بگيريم به جرات مي‌توان گفت كه با يك ساز كاملا شرقي طرف هستيم و به علت كهن بودن ايران مي‌توانيم از اين ساز به عنوان يك ساز ايراني شناخته شده ياد كنيم

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون