• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4333 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۷ اسفند

درباره هنرمندي كه مي‌توان او را استاد خطاب كرد

در ستايش صداي تنبور

محمود توسليان

 

 

هنر در هر سرزميني با هر كيش و آييني تابعي از اجتماع و شرايط حاكم بر آن اجتماع است. در هميشه‌ تاريخ، توليد و ارايه هنر منوط و مربوط به متغيرهايي مانند هنرمند، مردم و حاكميت بوده و هر آنگاه كه جامعه‌اي دستخوش بي‌ثباتي باشد، امري مانند هنر هم از اين قاعده مستثنا نيست. اما در همين نه‌چندان بسامان -حالا در هر جامعه‌اي كه مي‌خواهد باشد- هستند هنرمنداني كه بدون نياز به سازمان يا فردي كه استراتژي حضورشان در جامعه را مديريت كند، بسيار خردمندانه بار عشق خود را به سرمنزل مقصود مي‌رسانند.

علي‌اكبر مرادي كه حالا ديگر مي‌توان با ايمان كامل شاخص استادي را به نام و نام خانوادگي وي افزود، از زمره كساني است كه آهسته و پيوسته -آنچنان كه يارسان و تنبورنوازان حقيقي- آمده تا رسيده به جايي كه بايد او را
به عنوان مرجعي در تاريخ تنبور اين سرزمين پذيرفت. علي‌اكبر مرادي، نوازنده تنبور و خنياگر و آواز‌خوان منطقه گوران كرمانشاه است كه در سال ۱۳۳۶ در همين شهر متولد شد. اگرچه در دوره و زمانه استاد علي‌اكبر مرادي بزرگاني چون امرالله شاه‌ابراهيمي، كيخسرو پورناظري، سيدخليل عالي‌نژاد و نسل بعدي آنها به قوت حضور داشتند، اما عشق علي‌اكبر مرادي به درست ماندگار كردن تنبور او را به راهي برد كه برايش ماندگاري و عمق داشت. اين درستي كه من از آن ياد مي‌كنم درواقع درستي در انديشه مرادي است. در شرايطي كه گرايش به يك كيش و آيين كهن مي‌تواند موجب جمود فكري يك فرد شود، علي‌اكبر مرادي در يك مصاحبه چنين مي‌گويد: انسان كه نبايد هميشه در حال ذكر باشد يا هميشه در حال گريه باشد. خداوند انسان را آفريده كه هم شاد باشد، هم گريه كند، هم بخندد، هم برقصد. شادي و غم در كنار هم هستند؛ چراكه اين دو بدون هم معني ندارند. از نظر من همه سازها تا زماني كه خوب از آنها استفاده شود مقدس و قابل احترامند (شرق3/3/94). چنين نگاه باز و وسيعي است كه ضمن تلاش براي حفظ ميراث تنبورنوازي به تمام نقاط دنيا مي‌رود و به شيوه‌اي كه تركيبي از اصالت و معاصرانديشي را در خود دارد، كنسرت مي‌دهد و هر جا كه بفهمد ساز ديگري براي همنشيني لازم دارد (مانند همكاري با اردشير كامكار، كيهان كلهر، سيامك جهانگيري يا پژمان حدادي)، آن را فرا مي‌خواند و تركيبي بديع و اصيل مي‌سازد. استاد علي‌اكبر مرادي به عنوان يكي از پيشقراولان جنبش گسترش نواهاي تنبور در خارج از كرمانشاهان، اين ساز را از تكنوازي به سمت گروه‌نوازي برد و به فرهنگ‌هاي ديگر نيز معرفي كرد و پس از سير دوره‌اي كه به پختگي‌هاي او ختم شد، دوباره به سمت تكنوازي برگشت؛ منتها اين بار با مخاطباني از سراسر دنيا و با اندوخته‌هايي بيشتر و عميق‌تر و نگاهي ژرف‌تر و پاسبان‌تر. وي در سرزميني كه ما فرنگ مي‌ناميم و تا همين امروز بيگانه مي‌خوانيمش مقام‌هاي كهن تنبور را در كشور فرانسه ضبط و ماندگار كرد. اين‌چنين شد كه صداي اين پاسداشت از فرانسه به گوش‌مان رسيد و آن مجموعه ماندگار در ايران نيز منتشر شد كه شكي ندارم آن هم به همت شخص علي‌اكبر مرادي بوده و لاغير. حالا مي‌توان تا روز و روزگار هست با خيال راحت اطمينان داشت كه عمده ‌آنچه به تنبورنوازي كهن مربوط است، ثبت شده و بي‌هيچ نگراني در هر زمان كه لازم است، مي‌توان سراغش رفت. چنين مي‌شود كه استادي مانند حسين عليزاده كرمانشاه و تنبور را با او به ياد مي‌آورد (نقل به مضمون، همان). طبيعي است كه چنين شخصيتي مي‌تواند از ميراث مادي پدرش عبور كند و به ميراث معنوي او بينديشد. او كه زمين پدري‌اش را براي ساخت خانه تنبور داده بود، بعدها هم 20 هكتار از آن را فروخت تا بتواند براي مردماني كه تنبور در خون‌شان است، خانه‌اي درخور بسازد كه ساخت و بزرگاني مانند درويشي و ناظري و عليزاده و كلهر و شكارچي آمدند تا بگويند كه مرادي و كارهايش بزرگ و ماندگارند. به نظر مي‌رسد ديگر كاري نمانده كه شخصيتي مانند استاد علي‌اكبر مرادي براي تنبور و تنبورنوازي و هنرمندانش نكرده باشد. فقط كافي است سري بزنيد به بيوگرافي او و ببينيد عناوين آثارش را. ببينيد شمار كنسرت و جنس همنوازهايش را. ببينيد آثار مكتوبش را و ببينيد كه علي‌اكبر مرادي حالا يك استاد و مرجع موسيقي در ايران است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون