• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4344 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۷ فروردين

خاطره ميانجيگري در سودان

سيدمحمدعلي ابطحي

در سودان معاصر يك شخصيت علمي معروفي به‌نام حسن الترابي بود كه در سال ۲۰۱۶ درگذشت. او نقش مرشد رهبران سودان را داشت. وقتي به حكومت رسيد و از صادق المهدي تا عمر حسن البشير را به حكومت رساند همواره نظرات مترقي ديني ابراز مي‌كرد.

به دليل طرح نظرات مترقي‌اش هميشه در دنياي اسلام به‌خصوص در دوره‌اي كه تازه جريانات خشني مثل افغان العرب و بعدها القاعده از دنياي عرب سر بر آورده بودند، چهره متفاوتي شناخته مي‌شد. يكي از نظرياتش اين بود كه ما حكومت ديني درست كرده‌ايم ولي خود را مقيد به يك فقه نكرده‌ايم. گفته‌ايم هر چه مصلحت كشور است در هر مذهبي از مذاهب اسلام -و از‌جمله شيعه- كسي به جواز آن فتوا داده باشد براساس آن نظر عمل مي‌كنيم. او فضاي روشنفكري را به‌خصوص در سه دهه قبل كه جهان عرب غرق در تفكر متحجر بود رهبري مي‌كرد. اين نظريه خيلي در آن سال‌ها مشكل‌گشا بود و خشم جريانات متصلب سني را بر مي‌انگيخت.

عمر حسن البشير از شاگردان ترابي بودند، اما ترابي خيلي دوست نداشت فقط در چارچوب علمي بماند و آلوده سياست و قدرت هم مي‌شد. مدتي رييس مجلس شده بود، چون خودش را رهبر فكري رييس‌جمهور مي‌دانست، بدون آنكه مسووليتي داشته باشد اقدامات اجرايي مي‌كرد تا اينكه بالاخره با بشير دعوايش شد.

بدجوري به كاسه كوزه هم زدند. در اوايل دعواي‌شان، حدود سال 81، من از طرف رييس‌جمهور وقت، سيدمحمد خاتمي، به سودان سفر كردم تا آنها را صلح بدهم. آقاي خاتمي را جريانات مختلف دنياي اسلام قبول داشتند و انتظار داشتند ايشان به حل اين مشكل كمك كند.

حسن البشير، رييس‌جمهور كه خود از مريدان ترابي بود، مي‌گفت همه اين حرف‌ها درست، ما از مريدان او بوديم و هستيم ولي اداره كشور هم قوانين دارد. من و وزير خارجه با هم نشسته بوديم كه ديدم تلويزيون سودان اعلام كرد كه روابط سودان و مصر قطع شد. خيلي تعجب كردم، خبر نداشتيم، گفتند حسن ترابي دستور داده است. من را به قضاوت مي‌طلبيد كه آيا با اين وضع مي‌شود حكومت كرد.

بعد هم باتوجه به مسائل ايران و مخالفت‌هاي جريانات سياسي با دولت آقاي خاتمي، هي مي‌گفت شما بايد ما را درك كنيد.

البته اصل اينكه ترابي را به عنوان يك تفكر تنها نگذاريم و اعلام كنيم آقاي خاتمي مراقب انديشه‌هاي مترقي در جهان اسلام هست مهم‌تر بود. از دفتر بشير به خانه حسن الترابي رفتم. با ترابي هم صحبت كردم. اعتقاد داشت بشير و كابينه‌اش شاگردان من هستند و بايد به سخنانم گوش كنند، ضمن اينكه معتقد بود بشير هر روز به يك طرف و يك كشور مي‌رود (اين را البته راست مي‌گفت).

كلي در مورد اينكه حكومت‌داري قواعد دارد، صحبت كردم. هيچ ‌كدام زير بار نرفتند تا اينكه نهايتا بشير او را به زندان و تبعيد خانگي انداخت. من نتوانستم قضاوت درستي داشته باشم كه كدام‌يك بر حق هستند. در همان روزها و در تاريخ ۱۷ آذر ۱۳۸۲ در وبلاگم نوشتم: «آرزو مي‌كنم كه ترابي بتواند افكار مترقي خودش را بي‌آنكه آلوده قدرت شود در جهان اسلام كه بيش از هميشه به افكار مترقي نياز دارد، مطرح كرده و كمك كند تا جهان اسلام و عرب از چنگال تحجر و واپس‌گرايي رهايي يابند و اسلام را با قرائتي نوين مطرح كنند. خدا كند.»

حالا و بعد از گذشت حدود 17 سال ترابي مرده است و بشير هم اين‌قدر به قدرت دل بست كه مردم او را تغيير دادند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون