حق محفوظ واكنش ايران
علي اكبر فرازي
آيا برجام زنده است؟ اين سوال از همان ابتداي حصول و اجراي اين توافقنامه در ميان جناحهاي مختلف چه در داخل ايران و چه در خارج از كشور مطرح بود اما پس از اقدام دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا در ارديبهشت سال گذشته در كنارهگيري از توافق هستهاي، اين پرسش به شكل جديتري عنوان و ...
اين بحث مطرح شد كه آيا برجام بدون امريكا ميتواند دوام داشته باشد؟ اروپاييها در ابتداي كنارهگيري امريكا از برجام بسيار جدي پاي كار ايستادند و تصور بر اين بود كه قصد دارند برجام را زنده نگه دارند اما گذر زمان دو موضوع را در اين باره نمايان كرد؛ يكي اينكه اروپاييها در اين قضيه حتي اگر در گفتار هم جدي باشند امكانات بالفعل آنها اجازه نميدهد كه مانند گذشته عمل كنند. مساله دوم اين بود كه قرار نيست منافع حاصل از برجام تنها به يكسري از كشورها برسد. مذاكرات برجام براساس راهبرد برد – برد آغاز و پيش رفت و مبناي اوليه اين بود كه نتيجه مذاكرات به گونهاي باشد كه تمام حاضران در جمع 1+5 بتوانند از منافع اين توافق بهرهمند شوند. با گذشت يك سال از كنارهگيري امريكا از برجام، به نظر ميرسد كه امكانات بالفعل اروپاييها كمتر از آن چيزي بود كه ادعا ميكردند و رفتار اروپا در ميدان عمل در اين مدت نشان داده كه حتي اگر اراده سياسي داشته باشند ابزار زيادي براي اجرايي كردن اين اراده در دست ندارند. همزمان اروپاييها در نوعي همصدايي با امريكا، با مطرح كردن ساير مسائل و قرار دادن آنها در كنار موضوع توافق هستهاي، به نوعي برجام را از هسته اصلي خود خارج ميكنند. يكي از موضوعاتي كه در يك سال گذشته به كرات از زبان اروپاييها شنيده شده مساله توانمندي موشكي ايران بوده است و اين در حالي است كه توان دفاعي ايران از جمله مباحثي نيست كه بتوان آن را در چارچوب برجام قرار داد. اروپا و امريكا در حالي در مخالفت با فعاليتهاي موشكي ايران از مذاكره در اين باره سخن ميگويند كه اين مساله با امنيت ملي ما گره خورده و نشستن پاي ميز مذاكره به نام برجام و مطرح كردن بحث توان دفاعي جمهوري اسلامي ايران طبيعتا مورد اقبال مسوولان نظام قرار نخواهد گرفت. با وجود آنچه در يك سال گذشته بر توافق هستهاي گذشت و برخي زيادهخواهيهاي غيربرجامي كه مطرح شد اما نميتوان با قطعيت گفت كه برجام زنده نيست. هرچند اين توافق توان سابق را ندارد اما بايد با اقدامات چندجانبه از جمله با اقدامات مثبت اروپاييها آن را به توان سابق يا نزديك به توان اوليه آن بازگردانيم. آيا ميتوان اميدوار بود كه اروپاييها دست به اقدامي براي حفظ و ادامه حيات برجام بزنند؟
در پاسخ به اين سوال بايد گفت حركت اروپاييها در اين مسير بسيار سطحي و كند بوده است. اين موضوع به سيستم تصميمسازي اروپا بازميگردد كه داراي روندي چند لايه است. از طرفي ديگر به نظر ميرسد اروپاييها چندان مستقل از امريكاييها نميتوانند حركت كنند. شايد هم تمايل به اين كار داشته باشند اما توان آن را ندارند. توقع ما اين بود كه اروپاييها بيش از ميزاني كه اكنون در برجام مشاركت ميكنند به موضوع ورود پيدا كنند اما به نظر ميرسد كه اين تمايل تنها يك نوع ابراز علاقهمندي شفاهي است. طبيعتا اگر يك طرف برجام كه ايران باشد از منافع حاصل از آن بهرهمند نشود، ادامه بقاي برجام بسيار سخت خواهد شد.
در چند روز اخير مقامهاي متفاوت در ايران درباره واكنش احتمالي تهران نسبت به نقض برجام از سوي امريكا و تعلل ساير اعضا هشدار دادهاند. قطعا ايران بايد آماده هر نوع اقدامي باشد و اين نوع اقدامات نيز بايد متناسب با اقدام طرف مقابل باشد. اتحاديه اروپا و امريكا نبايد تصور كنند كه با هر فشار و با هر كنش منفي كه در قبال ايران انجام ميدهند، ايران كماكان در برجام باقي خواهد ماند. معاهدات و توافقنامهها تا زماني محترم و قابل اجرا هستند كه از سوي طرفهاي امضاكننده بهطور مساوي مورد احترام قرار گيرد. قطعا جمهوري اسلامي ايران نيز براي حركتهايي كه منافع آن را ناديده بگيرد، بايد حركتهايي متناسب با آن در چارچوب روابط و حقوق بينالملل طراحي و اجرايي كند.