برخيز و اول بكش (203)
فصل نوزدهم
انتفاضه -
طعمهاي براي گرفتن طعمه
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
صبح يكي از روزهاي مارس سال 1990، عدنان ياسين با تعدادي از همكاران خود در ساف در هتل پشت ميز صبحانه نشسته بودند. در ميز كناري آنها يكي مرد خوشپوش با ظاهر خاورميانهاي كه كليد اتاقش روي ميز بود، روزنامهاي با كاغذهاي سبز كمرنگ ميخواند. اين موارد – كليد و روزنامه – بر حسب اتفاق نبود. در واقع، آنها پايههاي يك مامور نفوذي بود كه ميخواست براي به خدمت گرفتن «ياسين» ارتباط اوليه را با عامل بالقوه برقرار كند. اين يك مرحله بسيار ظريف است كه نيازمند نظم و صبر است. يك افسر پرونده نفوذي كه در عمليات پشم زرين درگير بود، توضيح ميدهد: «مهمترين چيز در اين لحظه آن است كه سعي كنيد طرف ديگر اولين حركت را انجام دهد و ارتباط برقرار كند يا حداقل، اين گونه جلوه نكنيد كه سخت خواهان طرف مقابل هستيد يا كاري كنيد كه شك طرف را برانگيزد. براي مثال، شما به راحتي به شخص بعدي كه پس از شما به ايستگاه اتوبوس ميآيد، مشكوك ميشويد اما خيلي كمتر به فردي كه تقريبا پيش از شما در آنجا بوده شك ميكنيد. اگر من وارد يك آسانسور شوم و فردي باعجله پس از من وارد شود و در همان طبقهاي كه من پياده ميشوم، پياده شود، خيلي شك برانگيز است. اما اگر او در آسانسور بوده خيلي كمتر شك برانگيز ميشود. ما درباره ظرافتهاي بسيار ظريف بيشماري حرف ميزنيم كه هدف آن اين است كه به شرايط اين امكان را بدهد كه بهطور طبيعي جلو برود. بهندرت پيش ميآيد شما با كسي برخورد كنيد كه در حالي كه يك كيف پر از پول با خود دارد شما را به فساد نكشاند. براي هر كسي، شما به يك نيرنگ واقعي نياز داريد، صبر زياد.» كليد اتاق روي ميز به اين خاطر بود كه يك حس آشنايي بدهد و نشان دهد مردي كه آنجا نشسته مهمان همان هتل مريدين است. روزنامه با كاغذهاي سبز هم براي هر خواننده عربي كه به اطراف مسافرت ميكرد آشنا بود، الشرق الاوسط كه در لندن توسط يكي از اعضاي خانواده سلطنتي سعودي چاپ ميشد و جريان نسبتا ميانهرويي را درپي دارد. موساد در صبح آن روز در پاريس بسيار خوش شانس بود. يكي از افرادي كه در ميز صبحانه ساف نشسته بود، نه خود ياسين، از عضو موساد درباره چيزي كه در روزنامه نوشته بود، پرسيد. عضو موساد مودبانه روزنامه را به آن مرد داد. سپس يك مكالمهاي ميان فلسطينيها و عضو موساد كه سعي ميكرد توجه خاصي به ياسين نكند، شروع شد. يكي از اعضاي گروه از اين عضو موساد دعوت كرد تا به آنها ملحق شود اما او مودبانه اين دعوت را رد و آنجا را ترك كرد تا شكي را برنينگيزد كه سخت مشتاق است.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه