گتوزو مطالباتش را به روسونري بخشيد
فردين ميلان تنها رفت
علي ولياللهي
«فردين هنوز نمرده.» اگر طرفداران روسونري مرحوم فردين را ميشناختند و فيلمهايش را ديده بودند، اين روزها اين جمله را دهان به دهان در كوچههاي شهر ميلان ميچرخاندند. از مردي حرف ميزنند كه اگر توانايي فني در عرصه مربيگري به قدر كفايت ندارد، اما عوضش
دريا دريا مرام دارد كه براي تيم محبوبش خرج كند. اين جمله گتوزو را ببينيد: «آيا من بيخيال پول دو سال قرارداد باقيماندهام شدم؟ بله! چون مساله پول در داستان من و ميلان هيچوقت نقشي نداشته است.» رينو بعد از عدم كسب سهميه ليگ قهرمانان از ميلان اخراج شد و ميلان مجبور بود پول دو سال قرارداد باقيمانده او را بدهد، اما سرباز قديمي ميلان اين پول را نپذيرفت و ميلان را ترك كرد.
از همان موقعي كه تكلهاي بيمحابا و شجاعانهاش را وسط زمين روي پاي مهاجمان حريف ميزد تا دروازه تيمش تهديد نشود، ميشد فهميد قصه جنارو با قرمز و مشكيها شكل ديگري دارد. 13 سال در ميلان توپ زد. يكبار وقتي چشمش مصدوم شده بود و مدتي نميتوانست بازي كند، در آن چند ماه از گرفتن دستمزد خودداري كرد. در سال 2007 اواسط بازي مصدوم ميشود اما وقتي ميبيند تيمش تعويض ديگري ندارد با درد تا آخر بازي در زمين ميماند. پيرلو درباره آن بازي تعريف ميكند: «اشكهاي ناشي از تحمل درد را زير بارش باران از ما پنهان ميكرد. او تا پايان بازي كرد و بعد از بازي مشخص شد كه وي رباط صليبي پاره كرده و تمام مدت درد بيهوشكننده اين مصدوميت را به عشق رنگ قرمز و مشكي تحمل ميكرده.» او آمار وحشتناك و عجيب و 400 درگيري در يك بازي براي تصاحب توپ را از خودش به ثبت رسانده است. كرگدن ميلانيها بازيكني بود كه شكل فوتبالش متمايز از تمام بازيكنان ميلان ديده ميشد. متفاوت از پيرلو و كاكا و شوچنكو و سيدورف و بقيه. او ميرفت توي زمين كه نگذارد تيم حريف فوتبال بازي كند و واقعا چقدر هم خوب اين كار را ميكرد. گتوزو به معناي واقعي كلمه يك سرباز براي تيمش بود؛ سربازي كه حاضر بود هر چه دارد بدهد اما توپ از او رد نشود.
گتوزو به شكل تيپيكال خيلي شبيه به بچه بامرامهاي جنوب شهر خودمان است. يك آدم قلچماق بياعصاب شديدا احساسي در مورد عزيزانش. مردي كه وقتي بازيكن تيمش به او جلوي چشم همه بياحترامي ميكند در كنفرانس خبري ميگويد: «من اين مساله را بهطور شخصي با باكايوكو توي رختكن حل ميكنم.» و همه ميدانيم منظور گتوزو از حل كردن بهطور خصوصي در رختكن يعني چه. شايد به همين دليل باشد كه او را خوب ميفهميم. در فوتبال اروپا كه سرمايه و پول حرف اول را ميزند و مطلقا هيچ كسي مربي يا بازيكني را براي گرفتن مطالباتش سرزنش نميكند، شنيدن جملهاي شبيه به آنچه از دهان سرمربي سابق ميلان خارج شده، قوت قلبي براي همه ماهايي است كه فكر ميكنيم چيزهاي مهمتري از پول هم در دنيا وجود دارد كه ما يك مشت آدم تنها در يك گوشه دنيا نيستيم و هزاران كيلومتر آن طرفتر هم شكل ما پيدا ميشود.
گتوزو با ميلان خوب نتيجه نگرفت. گرچه تيمش تا روز آخر هنوز اميدي براي كسب سهميه داشت، اما درنهايت آن را از دست داد و ميلان پرافتخار يكبار ديگر بايد راهي ليگ اروپا شود. مسابقاتي كه گتوزو با تيم تحت هدايتش نتوانست حتي از مرحله گروهي فصل قبلش بالا برود. گتوزو اشتباهات تاكتيكي زيادي داشت. از بازي دادن به چالهان اوغلو در پست وينگر بگيريد تا قاطي شدن وظايف فرانك كسيه و باكايوكو. شايد اگر ميلان شانس نميآورد و در نيم فصل پيونتك را از جنوا بزخري نميكرد، رييس خيلي زودتر از اينها مجبور به ترك ميلان ميشد. با اين حال بايد كمي هم انصاف داشته باشيم و نگاه كنيم به روزي كه گتوزو آمد و هدايت ميلان را گرفت. بعد از مونتلا كه تيم را لااقل از لحاظ روحي و رواني نابود كرده بود، درست زماني كه حتي آنجلوتي هم ميترسيد ميلان را تحويل بگيرد، همان موقع كه تمام مربيان بزرگ ميگفتند تا آخر فصل صبر كنيد بعد ما ميآييم، درست همان موقع كه ميلان تنها بود، گتوزو قبول مسووليت كرد؛ تيم را سر و سامان داد و لااقل روحيه جنگندگي را به تيم برگرداند. اگر قضيه رينو نبود، مطلقا ميگفتيم كه روحيه جنگندگي همه چيز نيست اما حالا كه پاي مرام و معرفت وسط است، ميشد آرزو كنيم كه فقط يك فصل، آن هم فقط در يك ليگ و براي يك تيم، روحيه جنگندگي كار را پيش ببرد. اما نشد كه بشود.
حالا فردين ميلانيها با همان تنهايي روزهاي آمدنش به ميلان از اين شهر ميرود. خودش ميگويد بابت نتايجي كه با ميلان گرفته سرش بالاست و احساس غرور ميكند. شايد هم راست بگويد. بالاخره او بهتر از هر كسي ميداند شرايط ميلان در اين فصل چه بوده، اما مطمئنا آن چيزي كه سر رينو را بالا نگه ميدارد، نه براي اين فصل كه براي تمام عمر، مرامي است كه او براي معشوقهاش خرج كرده. تا سالهاي سال همه از مردي حرف ميزنند كه هيچ چيزي برايش مهمتر از تيمش نبود. آنها نميدانند بايد او را فردين صدا كنند. ما كه ميدانيم.