يكي سايت جنگي
سيد علي ميرفتاح
بچه حزباللهيهاي قرارگاه سايبري عمار، در محيط تلگرام، كانالي به همين نام دارند كه تقريبا مثل خبرگزاري عمل ميكند. آنها هم مثل باقي كانالهاي خبري، كار اصليشان خبرپراكني است اما از آنجايي كه در سياست و عقيده و روش، به اصول و مرام خاصي مقيدند، هر خبر و عكسي را منتشر نميكنند و از روي دست ديگران به اينطرف و آنطرف نميروند، بلكه از منظر و موقف خود اخبار را رصد، گاهي هم توليد ميكنند و حاصل كار را در فضاي عمومي، بيشتر براي ياران و رفيقان همدلشان منتشر ميكنند. به بيان ديگر اگر بخواهيد بفهميد كه قاطبه بچه حزباللهيها درباره موضوعات مهمي چون امريكا، مذاكره، دولت، برجام، جنگ و از اين قبيل چه در سر دارند و چه ايدههايي را ميپرورانند، راحتترين كار همين است كه كانال عماريها را دنبال كنيد. اين مقدمه كوتاه را نوشتم تا بگويم اخبار قرارگاه سايبري عمار را نبايد سرسري بخوانيد. فارس و تسنيم و كيهان هم به عماريها نزديكند اما آنها ناچار به رعايت بعضي ملاحظات حرفهاي و مديريتي و سياسياند و گاهي با وجود ميل باطنيشان از انتشار بعضي اخبار صرفنظر ميكنند يا بعضي اخبار را نشر ميدهند. اما عماريها ملاحظات كمتري دست و بالشان را بسته و پيداست كه با فراغت بيشتري حرف دلشان را ميزنند. فهميدن اينكه اين دوستان چه حرفي در دل دارند هم براي دولت مهم است، هم براي اصلاحطلبان و هم براي فعالان سياسي. بالاخره اين «برادران» كلام نافذ دارند، حرفشان در بسياري از نهادها دررو دارد و اظهاراتشان از جانب بسياري از بزرگان مسموع واقع ميشود. ضمن اينكه بعضي از اكابرشان خود از نزديك دستي بر آتش سياست و كياست دارند و در عرصههاي مختلف فعال مايشائند و زير بسياري از نامهها ميتوانند دستور اقدام صادر كنند، اقدام هم بشود. بهخصوص رگههايي از انديشه عماريون را ميتوان در برنامههاي سياسي تلويزيون مشاهده كرد يا بعضي از حرفهاي ايشان را ميتوان از خطباي جمعه شنيد. از آنجايي كه جديترين منتقدان دولت و برجام وابسته به همين طايفهاند، با دنبال كردن حرف و راي و عقيدهشان ميتوانيم بفهميم برادران چه سودايي در سر دارند. گاهي نيازي به تحليل و استنباط نيست، بلكه آن قدر به وضوح و عيان، مافيالضميرشان را منتشر ميكنند كه كار ناظر سياسي را راحت ميكنند. در دو، سه روز اخير خبري در قرارگاه سايبري عمار ديدم كه از همين جنس بود و نميشد ساده از كنارش گذشت. آنها ويديوي كوتاهي از رهبر كره شمالي منتشر كردند با اين تيتر كه «اصل خبر به قدر كفايت جذابه و بدون هيچ توضيحي ظرفيتهاي عالي داره». ميدانيد اين خبر جذاب با ظرفيتهاي عالي چه بوده؟ رهبر كره شمالي پنج نفر از ديپلماتهاي دخيل در مذاكره با امريكا را كشته، يكي را هم كه رييسشان بوده و مذاكرهكننده ارشد بوده و دست راست كيم به حساب ميآمده، فرستاده به اردوگاه كار اجباري. مترجم گروه هم راهي زندان شده. قابل توجه اينكه يكي از اين ديپلماتها را عندالورود در فرودگاه اعدام كرده محض عبرت سايرين... من هم قبول دارم كه خبر جذاب است اما آيا اعلام اين جذابيت از سوي منتقدان تند و تيز سياستهاي ديپلماتيك دولت پرده از روي يك «تمنا» برنميدارد؟ آيا بعد از چهل سال انقلاب اسلامي بايد به دست يك كمونيست غيرمتعادل مريض احوال نگاه كنيم و اقدامات او را خوش بداريم و دريغ بخوريم كه چرا ما چنين مقتدر و ضربتي عمل نميكنيم؟ در اينكه رهبر كره شمالي در بين بعضي از منتقدان دولت طرفدار دارد، شكي نيست. چندبار در مصاحبهها گفتهاند و در مقالاتشان هم نوشتهاند كه كاش از روي الگوي كيم عمل ميكرديم. اتفاقا همين كاشها و تمناها ماجرا را ترسناك ميكند و ما را به تامل واميدارد كه كجاي كاريم. پوشيده نيست كه خيليها از ظريف و رفتارهاي ديپلماتيكش كهير ميزنند و او را خائن ميدانند. واضح است كه حمايتهاي رهبري مانع از برخورد سفت و سخت با تيم مذاكرهكننده شده. بحث هم منحصر به ظريف و دستگاه ديپلماسي نيست، بلكه خيلي راحت ميشود از نوشتهها و گفتههاي دوستان منتقد فهرستي بلندبالا بيرون كشيد و همه را به جوخه اعدام سپرد يا حداقل به زندانشان فرستاد. يادتان باشد - جلوتر هم گفتم، الان تاكيد ميكنم - كه اين نگاه منحصر به چند جوان كه كانالي تلگرامي را ميچرخانند، نيست. اشتباه كردهايد اگر فكر كنيد اينها روزنامهنگار صرفند و از موضع منتقد آرا و نظرياتشان را بيپرده بيان ميكنند. ممكن است ظاهر امر يك فعاليت ژورناليستي باشد، اما باطنش چيزي جديتر و موثرتر و قدرتمندتر است. اين همه روزنامه و سايت و كانال از ظريف دفاع ميكنند، چند روزنامه و مجله و سايت و كانال هم بدش را بگويند. سلمنا، اما واقعيت اين است كه اين منتقدان در سطح روزنامه و سايت و كانال نيستند و حضورشان به تعادل رسانهاي كمك نميكند، بلكه به جهت موقعيت خاصي كه دارند، وزنشان به قدري زياد است كه تعادل را به هم ميزند و كار را عملا براي مسوولان سخت ميكند. شما خودتان را بگذاريد جاي ظريف. آيا با اين دلگرميها ميتوانيد از حقوق حقه ايران دفاع كنيد؟ او مستظهر به چه لطف و عنايتي ميتواند با همتاهاي اروپايي يا آسيايياش بنشيند و ايران را نمايندگي كند؟ در حالت عادي گروههايي طرفدار ظريفند و سياستهاي او را خوش ميدارند، گروهي هم منتقدند و از او بدشان ميآيد. اتفاقا هر دو گروه بايد تريبون داشته باشند و با آزادي مطلق حرفشان را بزنند. اما الان مشكل چيز ديگري است. تمام موافقان ظريف، بر فرض كه اكثريت باشند، روي هم جمع شوند تاثير يكصدم اين طرف را ندارند. يكي سايت جنگي به از صد هزار. ما داريم از گروهي مقتدر و نافذ و موثر حرف ميزنيم كه به عرصه رسانه آمده و ميخواهد حرف دلش را به گوش صغير و كبير برساند تا مناسبات را تغيير دهد. يحتمل تغيير هم خواهد داد.