• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4391 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۷ خرداد

«مارتين روسوان» كارتونيست از ممنوعيت كاريكاتور سياسي در نيويورك تايمز مي‌گويد

تصميمي خودخواهانه و رياكارانه

ترجمه: فريده وكيلي

 

 

تصميم «نيويورك ‌تايمز» براي حذف كارتون‌هاي سياسي، تصميمي خودخواهانه و البته رياكارانه است. چون ما هميشه به جاي اينكه آيينه طنز را مقابل اخبار قرار دهيم، خود را در مقابل انتقادات قرار مي‌دهيم و اشتباه مي‌كنيم. براي همين است كه مي‌شود گفت ماه آوريل واقعا ماه بي‌‌رحمي براي نيويورك‌تايمز است. در روز 25 آوريل، بخش بين‌الملل تحريريه؛ بخش بين‌الملل سابق هرالد تريبيون، كاريكاتوري از يك كاريكاتوريست پرتغالي، آنتونيو موريرا آنتونز را چاپ مي‌كند كه قبلا در روزنامه ليسبون به چاپ رسيده بود و در آن بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير اسراييل را به ‌صورت سگ راهنمايي كه در حال هدايت دونالد ترامپ كور است به تصوير كشيده است. در قالب كارتون در حالي كه ترامپ عرق‌چين يهوديان را به سر دارد از گردن بنيامين نتانياهوي سگ ستاره آبي(احتمالا به معني پرچم اسراييل) آويزان است. بلافاصله فرياد اعتراض در جهت محكوم كردن اين تصوير يهودي‌ستيز حتي در خود مقاله‌هاي «نيويورك‌تايمز» منعكس شد. در نتيجه روزنامه تصميم گرفت، انتشار كاريكاتورهاي سياسي را در بخش بين‌الملل هم متوقف كند؛ روزنامه محلي نيويورك‌تايمز سال‌ها قبل انتشار كاريكاتور را متوقف كرده بود و به قراردادهاي خود با كاريكاتوريست داخلي «هنگ» و «پاتريك چاپات» كه برنده چندين جايزه هستند، پايان داد. روزنامه در بيانيه‌اي اعلام كرد:«سرمايه‌گذاري خود را به ‌شكل روزنامه‌نگاري نظري از جمله روزنامه‌نگاري ديداري با بيان‌ گوناگوني نقطه نظرات و تمام جزييات و پيچيدگي‌هاي آن‌ ادامه خواهد داد». اما اين يك اصلاحيه خام و نادرست است هر چند كه چنين حركتي باعث شد، صداي بخشي از اعتراض‌ها بخوابد و «نيويورك‌تايمز» فكر كند كه در مديريت بحران موفق شده اما باز هم نادرست است. شايد اگر به مخالفان مي‌گفتند كه آن ستاره آبي نشانگر دولت اسراييل است و نه يهودي‌هاي سرتاسر جهان، مفهوم روشن كاريكاتور هم مشخص مي‌شد. اينكه عرق‌چين ترامپ غيرقابل بحث است و مفهوم روشن آن اين است كه رييس‌جمهور آمريكا با هدايت دولت اسراييل حركت مي‌كند و اصلا ربطي به يهودي‌ستيزي ندارد و يك تاريكي سياسي را گوشزد مي‌كند. شايد بشود به كارتونيست اين ايراد را گرفت كه هنوز متوجه نشده كه ايادي اسراييل يكي از موذي‌ترين راه‌ها را براي خود انتخاب كرده‌اند. كاريكاتوريست‌ها به ويژه زماني كه براي طعنه زدن به اقدامات دولت اسراييل از مضامين مذهبي استفاده مي‌كنند بايد بسيار مراقب باشند. ما بايد ظرافت‌هاي كارمان را زير نظر داشته باشيم تا به طور شفاف بيانگر محكوميت اقدامات دولت اسراييل باشد اما باز هم اين يك مورد و نكته ساده است و كارتون نبايد به‌خاطر موذي‌گري حذف شود. برگرديم به موضوع كاريكاتور. نيويورك‌تايمز دبير مسوول را تاديب و اعلام كرد كه ديگر هيچ كاريكاتور صنفي از بخش بين‌الملل منتشر نخواهد شد. اما اين هم كافي نبود و اكنون نيويورك‌تايمز هيچ كاريكاتوري ندارد. نيويورك‌تايمز هم مانند هر شركت تجاري مي‌تواند روش خود را انتخاب كند و من انتظار دارم روزي لابه‌لاي صفحات بين‌الملل آن نشانه‌هايي از طنز را ببينيم. اما اين برخورد براي يك قضاوت نادرست سنگين بود و اشتباه. كاريكاتور قرن‌هاست كه بخش جسور و خشني از تفسير سياسي در سراسر جهان شده است كه باعث افزايش ديدگاه سياسي مي‌شود؛ چه در كشورهاي ليبرال دموكراسي با تحمل بالا و چه در كشورهاي ديكتاتوري خودكامه. به همين دليل همانطور كه همه ما مي‌دانيم، كاريكاتورها قدرت تشنج و رنجش دارند. دليل وجودي آنها عمدتا همين است؛ همدردي سياه در قالب طنز. به همين دليل است كه كاريكاتوريست ترك «موسي كارت» در زندان است، كاريكاتوريست مالزيايي «زنار» به جرم آشوبگري به 43 سال حبس محكوم بود تا سال گذشته كه رژيم تغيير يافت، ده‌ها كاريكاتوريست بريتانيايي از جمله ويليام هيت رابينسون در ليست مرگ گشتاپو بودند. به دنبال همين موضوع در اواخر دهه 1950 روزنامه عصر لندن «استاندارد» كاريكاتوري را از كاريكاتوريست يهودي خود «ويكي» در محكوم كردن مجازات اعدام چاپ مي‌كند كه موجب خشم يك پزشك عمومي در «هارو» مي‌شود و به دفتر روزنامه مي‌نويسد، متاسف است كه «ويكي» و خانواده‌اش موفق به فرار از چنگ نازي‌‌ها شده‌اند. همان‌ طور كه «موسي كارت» در دادگاه خود اظهار كرد، كاريكاتوريست‌ها مانند قناري‌ها در معدن زغال‌سنگ هستند، زماني كه به سمت ما مي‌آيند تو ميداني كه سياست مسموم شده است. اما ما فقط هدف خودبيني‌هاي بيهوده ديكتاتورها و يا خشم مردم قرار نمي‌گيريم، بزرگ‌ترين تهديد كاريكاتوريست‌ها هميشه همان روزنامه‌اي ‌است كه با آن كار مي‌كنيم. در دهه 2000 زماني كه حسابرسي به صنعت روزنامه‌هاي آمريكايي رسيد، اولين گروهي كه بايد مي‌‌رفتند كارتونيست‌ها بودند، بسياري از روزنامه‌ها تعطيل شدند نه توسط دولت بلكه توسط صاحبان امتياز خود. تنها مساله مالي مطرح نيست. دفعات بي‌شماري از من خواسته شده كه بروم؛ بدترين آن زماني بود كه تايمز مرا براي ايجاد فضاي بيشتر براي ستون جولي برچيل اخراج كرد، نمونه ديگر آن در سال 1980 بود كه صفحه شخصي من را دوباره طراحي كردند و تحت عنوان جذاب «استفاده خلاق از فضاي سفيد» من را كنار گذاشتند. به‌ طور خلاصه، ما مصرف‌پذير هستيم. با اين وجود، تصميم نيويورك‌تايمز كه تركيبي بود از بزدلي، خودبيني، واكنش تند و ظاهرسازي، ناراحت‌كننده بود. همان ‌طور كه در ابتداي اين مقاله گفتم كه ماه آوريل ماه بي‌رحمي براي نيويورك‌تايمز است. در آوريل سال 2003 نيويورك‌تايمز كه در ستايش از خود اين روزنامه را «صاحب پيشينه» مي‌ناميد، ضربه سختي از جانب جيسون بلر، گزارشگر برتر روزنامه خود خورد. وقتي او به عنوان سارق ادبي افشا شد و معلوم شد كه بسياري از داستان‌هاي خود را جعل كرده است. شما نيز توجه خواهيد كرد كه روزنامه براي احياي اعتبار خود كار گزارش‌نويس‌ها را متوقف نكرد و بيانيه‌‌اي هم صادر نكرد مبني بر اينكه «سرمايه‌گذاري را به‌ صورت روزنامه‌نگاري جديد، شامل روزنامه‌نگاري متني با بيان گوناگوني نقطه نظرات، جزئيات و پيچيدگي‌هاي آن ادامه خواهد داد» و پس از آن صفحات خود را با كپي‌برداري از طالع‌بيني‌ها و حسابرسي‌ها پر كند. در هر حال پس از اين تصميم غيرهوشمندانه فقط بايد به آن زمان داد و ديد كه اوضاع چطور پيش مي‌رود. اما همان‌ طور كه گفتم اين تصميمي خودخواهانه و اشتباه بود كه مانند هميشه دامن كاريكاتور و كارتونيست‌ها را گرفت و جبرانش هم زمانبر و پرهزينه است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون