• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4398 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۴ تير

در چهارمين جلسه محاكمه متهمان كيمياخودرو چه گذشت؟

چهارمين جلسه محاكمه متهمان شركت كيمياخودرو اسپرلوس در شعبه چهار ويژه رسيدگي به جرايم و مفاسد اقتصادي روز گذشته به رياست قاضي صلواتي برگزار شد. به گزارش ميزان، در شروع اين جلسه از دادگاه قاضي صلواتي گفت: «دادگاه امروز را در تاريخ سوم تير ۹۸ با حضور مستشاران، وكلاي مدافع، نماينده دادستان، نماينده حقوقي بانك مركزي و تعدادي از شكات به صورت علني اعلام مي‌كنم.» بعد از آن صلواتي ماده ۳۵۴ و ۳۵۸ قانون آيين دادرسي كيفري را قرائت كرد و از متهم رديف دهم خواست براي دفاعيات در جايگاه حاضر شود.متهم رديف دهم گفت: «عليرضا اشرف طاري هستم، متولد سال ۶۹، كارمند و مجرد هستم.»قاضي صلواتي با تفهيم اتهام به متهم اشرف طاري از او خواست تا دفاعياتش را بيان كند. متهم طاري گفت: «من در شركت كيميا خودرو كارمند قسمت انصراف بودم و حدود ۱۰ ماه كاركردم.»قاضي از اين متهم پرسيد: «دقيقا چه ميزان انصرافي را شما به نتيجه رسانده‌ايد؟» كه او پاسخ داد: «دقيقا نمي‌توانم بگويم، اما آنچه مي‌گرفتيم به نتيجه مي‌رسيد.»صلواتي گفت: «تعدادي از شكاتي كه در جلسه حاضر بوده‌اند به من بگويند آيا به شما به عنوان انصرافي مراجعه مي‌كردند؟» متهم گفت: «خير»قاضي خطاب به افراد حاضر در دادگاه گفت: «تعدادي از افراد انصرافي بودند اما هنوز پول‌شان را نگرفته‌اند آيا در دادگاه كسي حاضر است؟» كه يكي از شاكيان گفت: «بله من انصراف دادم اما به اين آقا مراجعه نكردم.»قاضي صلواتي با توجه به حرف اين شاكي گفت كه ظاهرا واحد انصرافي نبوده، زيرا در اين دادگاه كسي انصراف نداده.در اينجا يكي ديگر از شكات مدعي شد كه به واحد انصراف رفته اما رسيدگي نكرده‌اند.صلواتي خطاب از متهم پرسيد: «اگر شما مسوول واحد انصراف بوديد چرا آقايان و خانم‌ها در شعبه شما مي‌گويند كه شما را نديده‌اند؟» كه متهم پاسخ داد: «من اسامي انصرافي‌ها را دارم به شما ارايه مي‌كنم اما به آنها دسترسي ندارم.»در اين لحظه نماينده دادستان گفت: «اشخاصي كه نزد شما براي انصراف مي‌آمدند آيا به خاطر عمل كردن به تعهدات بود؟» كه متهم گفت: «بله» نماينده دادستان گفت: «پول‌ها را چطور به آنها پرداخت مي‌كرديد؟»متهم طاري جواب داد: «ده درصد را كم مي‌كردند يا نقد يا به صورت چك عودت مي‌شد.»نماينده دادستان از متهم پرسيد: «شما به صراحت بيان مي‌كنيد در كيميا‌خودرو به صورت اقساطي خودرو واگذار مي‌شد؟» و متهم تاييد كرد. در اين هنگام قاضي صلواتي از وكيل متهمان رديف اول، دوم و سوم مهدي فتاحي نيا، دلينا فتاحي نيا و مرتضي فتاحي نيا خواست در جايگاه حاضر شود و دفاعيات خود را بيان كند. او لايحه اصلي دفاعيات خود را قرائت و تاريخچه تشكيل شركت و مديران آن را تشريح كرد. اين وكيل بخش ديگر دفاعيات خود را اختصاص به دفاع حقوقي از موكلين خود قرار داد.در ادامه قاضي از وكيل متهمان رديف چهارم، پنجم و ششم خواست براي دفاع در جايگاه حاضر شوند و گفت: «او به عنوان وكيل تسخيري متهمان به دفاعيات خواهند پرداخت.»اين وكيل گفت: «موكلين براي هزينه‌هاي زندگي خودشان و بدون تجربه دستورات مديران شركت را انجام مي‌دادند آنها سفته در شركت گرو گذاشتند كه هنوز اعاده نشده و بابت اين موضوع مي‌ترسند. از دادگاه مي‌خواهم از آنها در اين باره حمايت كند.»او ادامه داد: «اين شركت هيچ نظمي در كار خود نداشت به اين دليل موكلين من در امور آن دخالت نداشتند و فقط براي دريافت حقوق اندك دستورات مديران شركت را انجام مي‌دادند و اگر اجازه بدهيد از موكلينم سوال بپرسم.»بعد از آن متهم قرباني با اذن قاضي براي پاسخ به سوالات وكيل خود در جايگاه حاضر شد.وكيل از او پرسيد: «در شركت چه وظيفه‌اي داشتيد؟» و متهم قرباني گفت كه منشي بوده است.وكيل گفت: «آيا شما در شركت مشاهده كرديد كه ماشيني را تحويل خريدار واقعي بدهند؟» و متهم جواب رد داد. متهم به اين سوال وكيل كه «آيا اسنادي در شركت براي خودرو‌ها آورده‌اند؟» پاسخ داد: «خير.»وكيل گفت: «آيا شما ديديد كه سوئيچ خودرو به مشتري تحويل بدهند؟» و متهم قرباني دوباره رد كرد. متهم در پاسخ به اين سوال وكيل كه «پس شما در هيچ مقطعي نديديد كه سوئيچ يا اتومبيل يا پلاك خودرو تحويل شود؟» گفت: «فكر مي‌كرديم انصراف داده‌اند من فكر نمي‌كردم كه اتومبيل تحويل نشده است.»متهم قرباني درباره اينكه چرا از مديران شركت سوال نمي‌كرد؟ گفت: «مي‌گفتند ما خودمان تحويل خودرو را پيگيري مي‌كنيم.»وكيل گفت: «آيا اسنادي را ديديد كه با بانك‌هاي ديگر يا قراردادي با شركت ايران خودرو بسته باشند و مجوزي از بانك مركزي به شما ارايه كردند؟»متهم گفت: «خير. من اصلا نمي‌دانستم موارد ثبتي چيست و مرا وارد جزييات شركت نمي‌كردند.»در اين هنگام به اذن قاضي متهم خانم الهياري به خواسته وكيل براي پاسخ به سوالات در جايگاه حاضر شد.وكيل از اين متهم پرسيد: «در شركت چه كاري مي‌كرديد؟» و او جواب داد: «من هشت ماه كار كردم و وظيفه‌ام در قسمت فروش بود با مشتري قرارداد نمي‌بستم فقط مبالغ را دريافت مي‌كردم.»وكيل‌ گفت: «شما هم سفته گذاشتيد؟» متهم گفت: «بله.»متهم به اين سوال وكيل كه «آيا از خريداران كسي را ديديد كه خودرو تحويل بگيرد؟» جواب منفي داد. وكيل گفت: «چند عدد آنجا سوئيچ ماشين وجود داشت؟» كه متهم در جواب او گفت: «حدود ۱۵۰ سوئيچ بود، اما به كسي تحويل نمي‌شد.»متهم الهياري در پاسخ به اين سوال وكيل كه «از متهم فتاحي‌نيا نپرسيديد كه چرا خودرو تحويل نمي‌دهيد؟» پاسخ داد: «مي‌گفتند كه تحويل خودرو را ما خودمان پيگيري مي‌كنيم و ما به كار خودمان مشغول بوديم و از مردم پول را دريافت مي‌كرديم.»در اين لحظه نماينده دادستان از متهم پرسيد: «آيا به غير از آقاي حسين‌پور كسي ديگري به نام حسين‌پور در شركت وجود داشت؟» كه متهم گفت: «در جريان نيستم.»بعد از آن متهم خانم كريمي با اذن قاضي و به خواسته وكيل براي پاسخ به سوالات در جايگاه حاضر شد.وكيل از او پرسيد: «سمت شما در شركت چه بود؟» كه متهم گفت: «مشاور فروش بودم و به اين عنوان استخدام شدم؛ منشي هم بودم.»متهم به اين سوال وكيل كه «آيا با مديرعامل به عنوان منشي ارتباط بيشتري داشتيد؟» جواب منفي داد و مدعي شد كه او را در جريان قراردادها نمي‌گذاشتند و تجربه كار كردن در دفاتر خودرويي را نداشته است.قاضي صلواتي در اين لحظه ختم جلسه را اعلام كرد و گفت: «با توجه به اينكه قسمت دوم پرونده با ۳۰ شاكي از دادسرا به دادگاه ارسال شده و هنوز واصل نشده است جلسه بعدي متعاقبا اعلام خواهد شد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون