كنار هم، در زندگي و مرگ
مرتضي ميرحسيني
شانزده سال پيش در چنين روزي خبر فوت لاله و لادن بيژني، دوقلوهايي كه از سر به هم چسبيده بودند، منتشر شد. تلاش بيوقفه 125 پزشك بعد از 52 ساعت درنهايت به شكست انجاميد و ابتدا لادن و يك ساعت بعد از او لاله با زندگي وداع كرد. اين دو خواهر زمستان 1352 در روستاي لهراسب از توابع فيروزآباد استان فارس، با سرهايي چسبيده به يكديگر به دنيا آمدند و چون پدر و مادر از عهده نگهداري آنها برنميآمدند، بهزيستي سرپرستيشان را به عهده گرفت. همانجا اين دو كودك را لاله و لادن ناميدند و چندي بعد پزشكي به نام عليرضا صفاييان آنها را به فرزندي پذيرفت و با خود به تهران برد. لاله و لادن تا نوجواني با نام خانوادگي صفاييان زندگي كردند، اما بعد كه پدر و مادر به جستوجوي اين دو دختر برآمدند و ماجرا را به دادگاه كشاندند، نام خانوادگي آنها به بيژني تغيير كرد كه نام خانوادگي پدرشان بود.
بعد از پايان دبيرستان و قبولي در كنكور، يكي از اين دو در رشته مديريت دانشگاه يزد و ديگري حسابداري كرج پذيرفته شد. باتوجه به شرايط ويژه اين دو خواهر، تحصيل همزمان در دو شهر ممكن نبود. با پيگيريهاي دكتر صفاييان و به دستور هاشميرفسنجاني رييسجمهور وقت، اين مشكل به شكل ديگري تدبير شد و لاله و لادن در دانشگاه تهران براي تحصيل رشته حقوق ثبتنام كردند، اما آنها چه در زمان دانشجويي و چه بعد از پايان تحصيلات با مشكلات و موانع زيادي مواجه شدند و حتي از كوشش براي پيدا كردن شغلي مناسب با شرايط خاص خودشان نتيجهاي نگرفتند. از همان كودكي موضوع عمل جراحي و جدا كردن اين دو از يكديگر مطرح بود و درباره چگونگي اين كار بحث ميشد. هر چه سن آنها بالاتر رفت و سختيهاي زندگي بيشتر خودنمايي كرد، ضرورت انجام اين عمل هم بيشتر احساس شد. هفت سال بدون نتيجه در جستوجوي پزشك و بيمارستاني كه اين عمل را به عهده بگيرد، گذشت تا اينكه يك جراح سنگاپوري براي انجام اين كار اعلام آمادگي كرد، آنهم در شرايطي كه اكثر جراحان بزرگ دنيا اين جداسازي را ناممكن ميديدند و برخي از آنها معتقد بودند كه در بهترين حالت، در پايان عمل جراحي فقط يكي از اين دو زنده ميماند و ديگري جان خود را از دست ميدهد (گويا برخي رگهاي حياتي مغز آنها مشترك بود). حتي جراح سنگاپوري هم به احتمال شكست واقف بود، اما لاله و لادن تصميم خود را گرفته بودند و آگاه از همه احتمالات پيش رو، ميان ادامه زندگي با آن همه دشواري يا تن دادن به عمل جراحي پرمخاطره، گزينه دوم را انتخاب كردند. معمولا جداسازي چنين بچههايي را همان بدو تولد انجام ميدهند و اغلب اوقات هم همه چيز خوب پيش ميرود و عمل با موفقيت به پايان ميرسد، اما متاسفانه درباره لاله و لادن
چنين نشد.
هم خود عمل جراحي اين دو خواهر و هم فرجام ناراحتكنندهاي كه در پايان كار براي آنها رقم خورد تا مدتي رسانههاي بزرگ و افكار عمومي جهان را به خود درگير كرد. البته اين موضوع هم مثل هر موضوع ديگري پس از مدتي جذابيت خود را از دست داد و چندي بعد به خاطرهاي محو ميان انبوه خاطرات مردم تبديل شد. لاله و لادن را پس از بدرقهاي باشكوه، در دو قبر به هم چسبيده در زادگاهشان به خاك سپردند (سال 1382).