رسانه «ملي» چيست؟
اسماعيل كهرم
سالهاست در تلويزيون برنامهاي ندارم و ظاهرا ممنوعالتصوير شدهام. اين در حالي است كه پيشتر در شبكه 4 برنامهاي در حوزه محيطزيست اجرا ميكردم كه با استقبال مخاطبان نيز مواجه شده بود، اما نظر رييس گروه بر ادامه اين برنامه قرار نگرفت و پخش آن متوقف شد.
اين روزها بسياري افراد و حتي مسوولان اين گزاره را مطرح ميكنند كه تلويزيون نميبينند و راديو گوش نميدهند. در اين شرايط كه مسوولان نيز خود را مخاطب اين رسانه نميدانند، آيا ميتوان از رسانه ملي سخن گفت؟ چقدر از زمان تلويزيون به نمايش فيلمها و تلهتئاترهاي ارزشمند، اطلاعرساني درباره محيطزيست و... اختصاص دارد.
در برنامههاي خبري ساير كشورها ميبينيم، ابتدا خبرهاي سياسي، جنگ، مشكلات اجتماعي، ورزشي و... را پخش كرده اما يك دقيقه آخر، به خبري خوش در حوزههاي مختلف و بهويژه محيطزيست اختصاص دارد و به اين ترتيب برنامه با لبخند مجري و اميد خاتمه پيدا ميكند. حال در برنامههاي خبري ما چقدر به اين موضوع توجه ميشود؟ ما نه تنها چنين رويهاي را شاهد نيستيم، بلكه ميبينيم برنامههاي محيطزيستي در شبكههاي غيراصلي آن هم در ساعتهايي كه كمترين ميزان ببينده را دارد، محدود ميشود. در چنين شرايطي ميتوانيم انتظار داشته باشيم مردم نسبت به اين مقوله حساسيت داشته و آمار تخريبها كاهش پيدا كند؟
ضربالمثلي ميگويد: «اگر ميخواهي خوشنويس شوي، بنويس و بنويس و بنويس.» رسانه ملي هم براي ايجاد حساسيت درباره محيطزيست بايد مدام درباره محيطزيست و راههاي حفاظت آن، برنامههاي متنوع بسازد و نگاه سنتي نسبت به اين حوزه را تغيير دهد.
در مقابل ميبينيم در برنامههاي كودك وطني گونههايي مانند گرگ يا روباه و... به عنوان گونههاي نامطلوب ديده ميشوند كه جامعه محلي براي نجات خود و دامش بايد آنها را از بين ببرد. چرا ما برنامهاي نميسازيم كه به نقش اين گونهها در حفظ جمعيت جوندگان توجه كند؟ تا زماني كه ما تنوع برنامهاي را لحاظ نكرده، سطح كيفي آنها را بالا نبرده و در يك كلام خانهتكاني در رسانه ملي نكرده باشيم، نميتوانيم انتظار داشته باشيم نظر مردم درباره اين رسانه تغيير كند و دوباره پاي تلويزيون بنشينند.