فضاي مجازي و حريم شخصي
ريحانه عبدي
اينترنت ابزار خارقالعادهاي است كه استفاده از آن به شكل روزافزوني گسترش مييابد و تنها با چند كليك ميتوان به دنياي نامتناهي از اطلاعات دسترسي داشت. اما قدرت اينترنت به اشخاص، كمپانيها و دولتهاي ثالث اجازه ميدهد به شكل موثر و ارزاني حجم وسيعي از اطلاعات را جمعآوري و در جهت منافع خود (يا جامعه) استفاده كنند. رواج، سهولت و هزينه نسبتا پايين اين روش جمعآوري اطلاعات، فضاي آنلاين را از روشهاي جمعآوري اطلاعات سنتي متمايز ميكند. همين مساله باعث ميشود مصرفكنندگان و كاربران نسبت به تهديد حريم شخصيشان در فضاي آنلاين احساس خطر كنند. تجاوز به حريم خصوصي زماني رخ ميدهد كه افراد نتوانند بر اطلاعات شخصي خود و نحوه استفاده از آنها كنترل داشته باشند. اينترنت فضايي را فراهم آورده كه در آن ميتوان اطلاعات مصرفكنندگان را بدون رضايت آنها جمعآوري كرد و بدون آگاهيشان فعاليتهاي آنلاين، ترجيحات، علايق و حتي اطلاعات حساب بانكيشان را رديابي كرد. مثلا دشمنان شما ميتوانند با سهولت بيشتري موقعيت مكانيتان را رديابي كنند، كاربران ممكن است وسوسه شوند در قبال به دست آوردن منافعي در محيط آنلاين از خير حريم شخصي خود بگذرند، يا كارفرمايان از اطلاعات آنلاين استفاده كنند تا از زير بار استخدام گروه خاصي از افراد شانه خالي كنند. همچنين ممكن است سيستمهاي جستوجو يا كمپانيهاي متعدد، دسترسي آزاد به تمامي دادهها را محدود كرده و اطلاعات گوناگون را براساس ويژگيهاي افراد (كه از اطلاعات شخصيشان استخراج كردهاند) به آنها نمايش دهند تا بيشترين سود را كسب كنند. يكي از ابعاد مهم در مجادلات پيرامون حريم شخصي به اين مساله بازميگردد كه كاربران چگونه ميتوانند مرزهاي حضورشان در فضاي مجازي را به شكلي مديريت كنند كه به تعادلي ميان دسترسي به اطلاعات و جلوگيري از افشاي بيش از حد اطلاعات برسند. با توجه به سازوكارهاي قانونگذاري كه هر روز بيش از پيش مسووليت حفظ حريم شخصي را به خود كاربران محول ميكنند، تاثير نگرانيهاي افراد درباره حريم شخصيشان در استفاده از خدمات آنلاين، به اشتراكگذاري اطلاعات و شركت در رفتارهاي حافظ حريم شخصي به مسالهاي مناقشهبرانگيز بدل شده است. بسياري از مطالعات نشان دادهاند كه نگرانيهاي فرد درباره حريم شخصي لزوما بازتابي از شيوه مديريت حريم شخصياش و انتخابهاي مرتبطش نيست؛ پديدهاي كه آن را «پارادوكس حريم شخصي» مينامند. به عنوان مثال ممكن است اكثر افراد مخالفت خود را با اجازه دسترسي اپليكيشنهاي موبايل به اطلاعات نامرتبط با آن برنامه روي گوشي همراه اعلام كنند (مثلا دسترسي يك برنامه تراكنش مالي به عكسهاي دوربين)، اما خودشان حاضر باشند به منظور استفاده از امكانات اين برنامه خاص (كه از جهات گوناگون كارآمد است)، اجازه دسترسي به اطلاعات شخصي و عكسهايشان را بدهند.
دلايل اخلاقي براي حفظ اطلاعات شخصي:
۱- جلوگيري از آسيب: دسترسي نامحدود ديگران به رمزعبور، خصوصيات و محل حضور افراد ميتواند فرد را از جهات گوناگون در معرض آسيب قرار دهد.
۲- نابرابري اطلاعاتي: امروزه اطلاعات شخصي حكم كالا پيدا كردهاند. عموما افراد در موقعيت مذاكره درباره نحوه استفاده از دادههايشان نيستند و امكان آن را در اختيار ندارند تا مطمئن شوند طرف ديگر، به مفاد قرارداد پايبند مانده است. قوانين و مقررات حفاظت از اطلاعات در پي آن است كه فضايي عادلانه و برابر براي قراردادهاي مبادله و استفاده از دادههاي شخصي فراهم ايجاد كند.
۳- بيعدالتي و تبعيض اطلاعاتي: ممكن است دادههاي شخصي كه در محيط و زمينه مشخص ارايه ميشوند وقتي در زمينه ديگري به كار گرفته شوند معناي متفاوتي بگيرند و همين امر موجب ايجاد تبعيض و ضرر و زيان براي فرد شود.
۴- تجاوز به استقلال اخلاقي: نبود حريم شخصي باعث ميشود افراد تحتتاثير نيروهاي بيروني قرار بگيرند.
تاثير فناوري اطلاعات بر حريم شخصي:
وقتي اينترنت در دهه ۱۹۶۰ اختراع و در دهه ۱۹۸۰ توسعه يافت، وضعيت امروز آن به هيچ عنوان پيشبيني نشده و امكان سوءاستفاده از آن به ذهن كسي خطور نكرده بود. شبكههاي اجتماعي تنها به منظور ارتباط ميان مردم يك اجتماع كوچك كه يكديگر را در دنياي واقعي ميشناسند توسعه پيدا كردند و قرار نبود بستري براي گسترش ارتباطات اجتماع جهاني باشند. از آنجا كه كسي تصور نميكرد تجاوز به حريم شخصي در اجتماعات آشنا و دوستان نزديك رخ دهد، مساله مديريت و حفظ حريم شخصي تنها پس از سالها به عنوان پيامدي پيشبيني نشده مطرح شد.
يكي از موارد نقض حريم خصوصي، «كوكيها» هستند. كوكيها دادههاي كوچكياند كه از فعاليت كاربران در سايتهاي مختلف جمعآوري ميشوند. اين كوكيها به كمپانيها كمك ميكنند سلايق كاربران را شناسايي كنند. هرچند قوانين و مقررات، سايتها را ملزم به اخذ رضايت كاربران در جمعآوري اين دادهها ميكنند، اما اين قوانين چندان موفق نيستند چراكه اغلب مردم بدون توجه به محتواي رضايتنامه و تنها براي استفاده سريعتر از سايت موردنظرشان، روي عبارت «موافقم» كليك ميكنند.
مورد بعد، رايانش ابري است. پيش از اين حتي اگر اطلاعات روي اينترنت در دسترس بود، برنامهها و دادههاي كاربران روي سرورهاي داخلي ذخيره و از دسترسي اشخاص ثالث به اين دادهها و آمارها جلوگيري ميشد. اما در رايانش ابري، هم دادهها و هم برنامهها آنلاينند و روي فضاي ابري ذخيره شدهاند و مشخص نيست از دادهها و آمارهاي توليد شده توسط كاربر چه استفادههايي ممكن است به عمل آيد و مشخص نيست مشمول قوانين و مقررات اينترنتي كدام كشور ميشوند و كدام مقامات به اين دادهها دسترسي دارند.
شبكههاي اجتماعي تعاملي كه در آن بخش اعظم محتوا توسط خود كاربران توليد ميشود نيز چالشهاي بيشتري پديد آوردهاند. شبكههاي اجتماعي از كاربران دعوت ميكنند دادههاي بيشتري توليد كنند تا ارزش سايتشان بالاتر برود. در بيشتر مواقع حتي كاربران متوجه نميشوند كه چه دادههايي عرضه كردهاند (مانند لايككردن پستها). يك راه براي محدود كردن وسوسه شدن كاربران براي به اشتراكگذاري اطلاعات شخصي آن است كه تنظيمات حريم شخصي پيشفرض، سختگيرانهتر در نظر گرفته شوند و تنها در صورت اجازه مستقيم كاربر به حالتهاي سهلگيرانهتر تغيير وضعيت بدهند. موضوع كلان داده نيز در زمينه حريم شخصي حائز اهميت است. كاربران حجم عظيمي از دادهها را در فضاي آنلاين توليد ميكنند. اين دادهها تنها شامل اطلاعاتي كه كاربر مستقيما در سيستم وارد كرده نيست، بلكه دادههاي آماري بيشماري درباره رفتارهاي اينترنتياش را نيز در بر ميگيرد: سايتهايي كه سر زده، لينكهايي كه كليك كرده و عباراتي كه جستوجو كرده. بهرهگيري شركتها از اين الگوها ممكن است تنها بر تجربه آنلاين فرد اثر بگذارد (مانند تبليغات شخصيسازي شده براي كاربر) ، اما اگر امكان دسترسي براي اشخاص ثالث ديگري فراهم شود، ممكن است آثار و پيامدهاي كاملا متفاوتي براي كاربر به همراه داشته باشد. به همان نسبت كه كاربران بيشتري از ابزارهاي الكترونيك گوناگون كه به اينترنت متصل ميشوند استفاده ميكنند، گوشيهاي موبايل و تبلتها هم دادههاي بيشتري ارسال و دريافت ميكنند. اين ابزارها عموما داراي مجموعهاي از حسگرهاي متنوعند كه داده توليد ميكنند؛ مانند جيپياس مكانياب، حسگرهاي حركتي و دوربين كه ممكن است اين دادهها را از طريق شبكه اينترنت انتقال دهند. يكي از مثالهاي نگرانكننده در اين مورد، دادههاي موقعيت مكاني است چراكه دادههاي موقعيت مكاني، دنياي آنلاين را به محيط فيزيكي كاربر متصل ميكند و در نتيجه ممكن است پيامدهاي زيانبار بالقوهاي به همراه داشه باشد (رديابي توسط مزاحمان، دزدي در تعطيلات). برخي برنامهها هم به دوربين يك ابزار الكترونيك دسترسي دارند و اين نگراني وجود دارد كه بدون اجازه كاربر از فضاي خصوصي او عكس گرفته و از طريق شبكه منتقل كنند. براي جلوگيري از چنين اتفاقي راهكارهاي متفاوتي پيشبيني شده، مانند روشن شدن يك لامپ كوچك وقتي دوربين وبكم در حال ضبط است. ابزارهايي كه به اينترنت متصل ميشوند، تنها منحصر به موبايل و تبلت و كامپيوتر شخصي نيستند. مثلا بسياري از پاسپورتها داراي تراشه الكترونيكي هستند كه دادههاي بيومتريك، مليت، تولد، و… كاربران روي آنها ثبت شده كه در صورت ايمن نبودن دستگاههاي پردازش، ميتوانند به راحتي منتشر شوند. اين تراشهها در كارتهاي حمل و نقل عمومي نيز به كار ميروند كه باز هم ميتوانند كار را در ردگيري يك فرد آسان سازند.