به ديپلماسي نبايد شليك كرد
باز آخر سر، كانالهاي ديپلماتيك ميان دولت تجاوزگر و اشغالشده براي پايان دادن به غائله باز ميشود. حال در نظر بگيريم كه ايران و امريكا هر دو تمايلي به جنگ ندارند و بارها مقامات دو كشور از بروز هر گونه درگيري تبري جستهاند. در اين ميان اين انتقاد به امريكا مطرح است كه وقتي دنبال جنگ نيست به چه دليلي مسير ديپلماسي را ميبندد. در اين خصوص سه دسته دليل مطرح است.
1- مهارت ديپلماتيك و قدرت رسانهاي ظريف به قدري قوي و اثرگذار است كه ترامپ را در كشور خودش در انزوا و موضع ضعف قرار داده است. وقتي ظريف در طي مصاحبههاي متعدد با رسانههاي امريكا از نفوذ و خطر «تيم بي» سخن ميگويد، بيترديد اين پرسش در ميان امريكاييها شكل ميگيرد كه نكند ترامپ تحت فشار برخي جريانهاي جنگ طلب عمل ميكند؟! در اين شرايط ترامپ به ناچار و از روي دفاع وارد عمل ميشود و اعلام ميكند كه تحت تاثير كسي عمل نميكند و دنبال جنگ نيست. اينجا بايد در نظر گرفت كه موضع تهاجمي ترامپ با ذكاوت و هوشمندي ظريف به تدافع تغيير رويه ميدهد. از اين رو امريكاييها با علم به اين موضوع به دنبال سلب اين قدرت از ايران هستند.
2- ترامپ تصور دارد كه اگر ظريف از وزارت خارجه ايران كنار رود ايران اجبارا فرد ديگر را بر ميگزيند و در آن سو فرصت مذاكره و توافق با فرد جديد فراهم ميشود. اين نگاه در حالي مطرح است كه ترامپ متوجه اين واقعيت نيست كه در ايران ساختار بيش از كارگزار اهميت دارد. ظريف نماينده ايران و صداي ديپلماسي ايران است و اگر قرار بر هر گونه مذاكرهاي باشد شايستهترين فرد، خود ظريف است.
3- هدف نهايي امريكا از تحريم ظريف، گيج كردن ايران و مختل كردن سياستهاي بينالمللي ايران است. ترامپ تصور دارد كه با تحريم ظريف، ايران سلاح ديپلماسياش را از دست بدهد و در موضع ضعف قرار گيرد. اما واقعيت اين است كه در داخل با وجود همه اختلاف نظرها، اجماع قابل قبولي نسبت به كارنامه ظريف در عرصه ديپلماسي وجود دارد و اتفاقا با تحريم ترامپ حجم، حمايتها از ظريف چه در داخل و خارج بيشتر خواهد شد.