با فرهنگ ايران و ايراني بيگانه بود
محمود فاضلي
اميرعباس هويدا سرانجام پس از حدود 13 سال، در 15 مرداد 1356 از نخستوزيري بركنار و به وزارت دربار منصوب شد. با انتصاب هويدا به اين وزارت، منصب نخستوزير به جمشيد آموزگار واگذار شد. مسووليت هويدا در وزارت دربار چندان به دراز نكشيد. وي يك سال بعد با اوجگيري مبارزات مردمي، به پيشنهاد ارتشبد غلامرضا ازهاري، نخستوزير وقت و با موافقت شاه، در خيمهشببازي عوامفريبانه به عنوان گامي براي آرام كردن افكار عمومي و به جرم مساعدت در اختناق و نابسامانيهاي سياسي-اقتصادي كشور بازداشت و روانه زندان شد و تا پيروزي انقلاب اسلامي تحت مراقبت بود. در هفدهم آبان 1357 شاه به او تلفن كرده و گفت كه «به خاطر حفظ سلامت شما دستور داديم چند روزي شما را به محل امني ببرند.»
سالهاي صدارت هويدا كه به دوران ثبات سلطنت پهلوي گره خورده بود، سالهاي اوجگيري فساد و يكهتازي شاه محسوب ميشد. پيامدهاي انتخاب او چيزي نبود جز تسلط كامل شخص شاه بر سازمانها و نهادهاي دولتي. 12 سال و هفت ماه صدارت هويدا با وجود افزايش كمي نخبگان، اما به لحاظ كيفي، فاجعهآميزترين دوران براي نخبگان سياسي بهطور عام و نخبگان ديواني
به صورت خاص به حساب ميآمد. در دوران نخستوزيري هويدا، پيوندهاي نهان و عيان دربار پهلوي با محافل قدرتمند غرب و صهيونيسم به مستحكمترين شكل رسيد و شاه در صحنه بينالمللي به مثابه يك ديكتاتور بلندپرواز و دوست غرب ظاهر شد.
مشخصه اصلي هويدا چاكرمنشي و تواضع، زيركي در درك آنچه شاه ميخواست و نوعي احساس زيركانه در مورد حال و هواي سياسي مملكت بود. دولت هويدا ضمن ترسيم چهرهاي توانا و با ثبات از رژيم شاه در منطقه و در صحنه بينالمللي، باني برگزاري جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي در ايران بود و مبلغ هنگفتي از بودجه دولت را صرف برپايي اين جشنها كرد در حالي كه در دوران حكومت او اكثر روستاهاي كشور از نعمت برق و آب برخوردار نبودند. در دوران هويدا پديده مصرفگرايي در كشور به اوج رسيد. نابودي تدريجي كشاورزي، سرازير شدن روستاييان به شهرها، افزايش بيسابقه واردات كالاهاي مصرفي، گسترش صنعت مونتاژ و ريخت و پاشهاي فراوان با استفاده از پول نفت، از ويژگيهاي فعاليت دولت هويدا بود.
دلبستگي خاصي به فرانسه داشت. او عاشق فرهنگ، اغذيه، ورزش و مباني زندگي فرانسوي بود. آشپز ويژه نخستوزيري را براي گذراندن يك دوره آشپزي غذاهاي گياهي رژيمي فرانسه به پاريس اعزام كرد. سعي داشت خود را فردي خوشرو، متواضع، مردمدار و مبادي آداب به جامعه معرفي كند. موافقانش صفات او را «حضور ذهن، پرانعطاف، سخت مبادي آداب، زيرك، باهوش، سياس، توانمند و تسليم مطلق در برابر شاه» معرفي ميكنند. تلاش بسياري صورت ميگيرد تا اميرعباس هويدا به لحاظ مسائل مالي و سوءاستفادههاي اقتصادي، فردي پاك جلوه داده شود. اما هويدا نيز در مساله فساد مالي هرگز از سردمداران رژيم پهلوي جدا نبود. او در 20 سالي كه در مناصب مختلف قرار داشت، فرد به تمام معنا فاسدي را متولي مسائل مالي شخصي خود كرد.
با وجود اينكه هويدا با فرهنگ ايران و ايراني بيگانه بود و قبله آمال و آرزوهايش را غرب قرار داده بود با مطالعهاي مردمشناسانه با عوامفريبي هرچه تمامتر به فريب مردم اقدام كرد. او فارسي را با كمي لهجه صحبت ميكرد و تا سالهاي ابتدايي نخستوزيري تمايلي به گفتوگوهاي تلويزيوني نداشت و خود معتقد بود لهجه بدي دارد. بسياري از گفتوگوهاي محرمانه و مهمش را به زبان انگليسي يا فرانسه انجام ميداد. اهل مطالعه بود و خود را اهل قلم ميدانست و دو نشريه «كاوش و تلاش» را راهاندازي كرد. با بسياري از روزنامهنگاران و نويسندگان و هنرمندان در تماس بود و از قلم و هنر آنان به نحو مطلوب بهره ميبرد. مذهب نقش تعيينكنندهاي در زندگي شخصي او نداشت. تظاهر به دينداري ميكرد و در حالي كه فشار مردم و روحانيت درخصوص بهايي بودن او زياد شده بود، انتشار تصاويري از بوسيدن قرآن و زيارت مرقد حضرت رضا (ع) او را براي مدتي از اين مخمصه نجات داد. دليل اينكه هويدا توانست نزديك به 13 سال بر مسند صدرات تكيه بزند سه عامل بود؛ قدرت مانور هويدا در ميان مقامات رقيب، توانمندي او در ايفاي نقش شخص دوم بعد از شاه و قابليت هويدا در اجتناب از خطاهاي جدي در تفسير و تحقق درخواستهاي شاه.