«آيا دغدغه زنان ما رفتن به ورزشگاه است؟» اين يكي از سوالات پرتكرار جناح مخالف حضور زنان در ورزشگاه بود. سوالي كه به نظرشان منطقي هم ميآمد. از نظر آنها تا زماني كه مشكلات بيشمار ديگري وجود دارد، فرياد براي حقي در حد رفتن به استاديوم نميتواند چندان منطقي باشد. برخي از آنها زناني كه سوداي رفتن به ورزشگاه داشتند را دستنشانده دشمن ميدانستند كه در شرايط كنوني چنين حقي را طلب ميكنند.
گويا براي اين افراد اين موضوع مطرح نبود كه رفتن به استاديوم يك حق ساده و اوليه است و حتي اگر دغدغه اصلي زنان ايراني نباشد، نبايد از آنها دريغ شود. چندي پيش در صداوسيما برنامهاي ساخته شد كه مجري زن به خيابانها ميرفت و شروع به صحبت با زنان ميكرد. سوال اول او اين بود كه دغدغه اصلي شما چيست؟
اغلب زنان از مسائل اجتماعي و تربيت فرزند و اين قبيل مسائل صحبت ميكردند. زماني كه از دغدغههايشان صحبت ميكردند، گزارشگر از آنها سوال ميكرد حالا شما ترجيح ميدهيد، مسائل اقتصاديتان حل شود يا به استاديوم برويد؟ ترجيح ميدهيد تربيت فرزندانتان صحيح و اصولي انجام شود يا به استاديوم برويد؟
يك خلط مبحث آشكار و كودكانه در اين برنامه ديده و اينطور وانمود ميشد كه گويا حل شدن مشكلات اقتصادي و تربيت صحيح فرزندان، در گرو نرفتن زنان به استاديومهاي فوتبال است و عاملي كه تاكنون مانع تحقق اين مسائل در جامعه شده، مطالبه حضور زنان در ورزشگاههاست.
حق ورود زنان به ورزشگاهها، به هر طريق ممكن به دست آمد. مطالبه جامعه مدني همراه با فشارهاي فيفا، سرانجام منجر به باز شدن درهاي آزادي به روي زنان شد. از زماني كه مشخص شد زنان ميتوانند براي بازي بين تيمهاي ايران - كامبوج بليت بخرند، گفتههاي ضد و نقيضي از مقامات ورزشي ايران شنيده شده است.
ابتدا غلامحسين زمانآبادي به عنوان رييس كميته فرهنگي فدراسيون فوتبال اعلام كرد: 1600 بليت براي اين ديدار در اختيار زنان قرار ميگيرد و هواداران زني كه موفق به تهيه بليت ميشوند، بايد به مكانهاي خاصي كه از قبل اعلام ميشود، مراجعه كنند و از طريق اتوبوسهايي كه تدارك ديده شده راهي ورزشگاه شوند.
زمانآبادي دليل اين امر را ناتواني در اختصاص پاركينگ به زنان در ورزشگاه آزادي عنوان كرد و گفت: به اين دليل كه نتوانستيم ده درصد از پاركينگها را به زنان اختصاص بدهيم، تصميم گرفتيم تا حل شدن مشكل، زنان را به اين روش راهي استاديوم كنيم. اين حرفهاي زمانآبادي واكنش گستردهاي در شبكههاي اجتماعي برانگيخت و زنان اختصاص تنها 1600 بليت معادل دو درصد از كل صندليهاي ورزشگاه را توهين به خودشان قلمداد كردند. بعد از مطرح شدن اين بحث بود كه فيفا طي بيانيهاي رسما اعلام كرد: زنان بايد به هر تعداد كه ميخواهند، بتوانند بليت بخرند.
اين بيانيه با پاسخ وزارت ورزش و شخص وزير ورزش همراه شد و وزير اعلام كرد: براي اولين حضور زنان در استاديوم، 4600 بليت در نظر گرفته خواهد شد. با وجود اينكه اين تعداد بسيار بيشتر از تعداد قبلي اعلام شده است، باز هم درصد بسيار كمي از ورزشگاه 78هزار نفري آزادي را شامل ميشود.
زنان در ساعات اوليه آغاز بليتفروشي، ده برابر مردان براي ديدار ايران مقابل كامبوج بليت خريدهاند و اين در حالي است كه به دليل محدوديت جايگاههاي مخصوص زنان، تعداد بسيار زيادي از آنها تا زمان نگارش اين گزارش موفق به خريد بليت نشدهاند. يكي از انتقاداتي كه به بليتفروشي اين مسابقه وارد است، سيستم قطرهچكاني فروش براي زنان است. در سايت بليتفروشي هر جايگاه به تفكيك رنگ مشخص شده و روبهروي جايگاه، جايگاه ويژه، پشت دروازه و طبقه دوم هر كدام رنگ و قيمت خودشان را دارند.
قسمت مخصوص به زنان با رنگ بنفش مشخص شده و ابتدا تنها يك جايگاه بود. بعد از پر شدن آن تك جايگاه تنها در عرض چند دقيقه، يك جايگاه ديگر هم باز شد و به همين ترتيب تاكنون چهار جايگاه به رنگ بنفش درآمد كه حدود 3000 صندلي را شامل ميشود. زنان بسياري همچنان منتظر باز شدن قفل ساير جايگاهها هستند.
طبق شنيدهها حداقل 4 جايگاه ديگر شامل 2هزار صندلي به زنان اختصاص خواهد يافت كه البته همچنان در هالهاي از ابهام است. اين حضور حداكثري ميتواند پيامي به كساني باشد كه دغدغه حضور در استاديومها را معطوف به طيف اندكي از زنان ميكردند و به واسطه اندك بودن كساني كه تمايل دارند به ورزشگاه بروند، مانع از تحقق خواستههايشان ميشدند.
بليتفروشي ساعت 00: 01 روز جمعه آغاز شد و اولين مرحله آن كمتر از 20 دقيقه بعد به پايان رسيد و اولين جايگاه مخصوص به زنان پر شد. چنين استقبالي كمتر براي بازيهاي ملي آن هم در اين مرحله سابقه داشته است.
اين براي اولينبار بود كه بدون «اشكال در سيستم» موقع ثبتنام در سايت بليتفروشي استاديوم، در بين گزينههاي جنسيتي، «زن» هم فعال بود. بسياري از زناني كه موفق به خريد بليت شده بودند، از فرط خوشحالي عكسهاي بليتهايشان را در شبكههاي اجتماعي منتشر ميكردند و از اين ميگفتند كه باورشان نميشود موفق به خريد بليت شدهاند.
52 خبرنگار و عكاس از 21 كشور جهان براي پوشش اين بازي به تهران ميآيند. اين تعداد خبرنگار و عكاس، براي ثبت اولين حضور غيرگزينشي زنان ايراني در ورزشگاه به تهران ميآيند.
از طنزهاي روزگار است كه واژه «غيرگزينشي» وارد ادبيات استاديومهاي ايران شده و زماني كه زنان ايراني مثل ساير زنان دنيا وارد ورزشگاه ميشوند، بايد از واژه «غيرگزينشي» استفاده كنيم تا تفاوت اين حضور با حضور قبلي در فينال ليگ قهرمانان آسيا مشخص شود.
آنطور كه خبرنگار اعتماد از فدراسيوننشينها شنيده، فشار زيادي از چند جناح روي فدراسيون فوتبال است و نهادهايي هستند كه مخالفت سفت و سختي با حضور زنان در ورزشگاه دارند. بايد ديد نتيجه اين فشارها در حضور يوري ژوركائف، ناظر ويژه فيفا براي اين مسابقه چه خواهد بود. اطلاعيههايي در سطح شهر و در فضاي مجازي ديده شده كه از طرف تندروهاي راستگرا از مردم دعوت كرده از حضور زنان در استاديومها جلوگيري كنند.