اميدها نااميدتر از هميشه
علي ولياللهي
«به خاطر دخالتهاي نادرست و غيرحرفهاي در امور سرمربيگري، تيم المپيك ايران را ترك ميكنم. زمان زيادي از كارم در تيم اميد به تلاش براي حل اين مشكل بزرگ گذشت، اما نهايتا ادامه اين وضعيت شرمآور را به نفع تيم اميد در آستانه يك تورنمنت مهم نميدانم. روشهايي كه بر اساس پستهاي تعريف نشده و غيراستاندارد توسط كميته فني بر تيم اميد حاكم است مطابق اصول مربيگريام نبوده و نخواهد بود.»
روز پنجشنبه فرهاد مجيدي با انتشار اين پست در اينستاگرام جدايي خودش از تيم اميد را رسانهاي كرد. كسي كه چند ماه قبل خودش جايگزين كرانچار شده بود تا به روياي چهل و چند ساله فوتبال ايران براي حضور در المپيك جامه عمل بپوشاند، در آستانه شروع مسابقات مقدماتي از تيم كنار رفت تا ثابت شود تيم اميد ايران در راه رسيدن به المپيك از هميشه نااميدتر است. تيم ايران بايد در مقدماتي انتخابي المپيك از دي ماه در گروه مرگ مسابقات با تيمهاي كره جنوبي، چين و ازبكستان مصاف دهد.
از زماني كه مجيدي جايگزين كرانچار شد و همچنين در تمام طول مدتي كه اسطوره سابق آبيها روي نيمكت تيم اميد نشست، اين سوال مطرح بود كه «چرا مجيدي؟» مجيدي هنگامي كه هدايت تيم اميد را بر عهده گرفت سابقهاي در مربيگري نداشت جز چند بازي دستياري شفر و چند بازي نشستن روي نيمكت استقلال به عنوان سرمربي موقت. فرآيند تغيير زاويه فدراسيون و كميته فني اين نهاد از كرانچار با يك سبك فوتبالي مشخص به مجيدي كه رويكري كاملا متفاوت به فوتبال دارد، نشان داد وضعيت آمادهسازي اميدها اصلا يك پروسه برنامهريزي شده نيست و بايد دلخوش بمانيم به اتفاقات فوتبال. با اين حال در مدت زماني كه مجيدي هدايت تيم اميد را برعهده داشت، بسياري از رسانهها و كارشناسان تصميم گرفتند واقعيت را بپذيرند و به جاي انتقاد بيهوده، به مجيدي و تيمش كمك كنند. اما نتايج ضعيف تيم در بازيهاي دوستانه و خبر درگيريهاي مدام حميد استيلي به عنوان مدير تيم و افراد نزديك به او با سرمربي اميدها رمقي براي پرداختن به مسائل فني و تشويق و حمايت باقي نگذاشت. آن طور كه گفته ميشود و در پست مجيدي هم به وضوح قابل رويت است، دخالتها و ناهماهنگيهاي زيادي در مديريت تيم اميد وجود داشته است و در نهايت كار به جايي رسيده كه در فاصله 3 ماه مانده تا شروع رقابتهاي مقدماتي، تيم بدون سرمربي مانده است.
آنچه بيشتر از جدايي كرانچار و دعواي مجيدي/ استيلي در اين ميان به چشم ميخورد، بيبرنامگي فدراسيون براي مهيا كردن تيم اميد است. ديگر نيازي به اثبات نيست كه در فدراسيون به همه چيز توجه ميشود جز وضعيت تيم اميد. تاج و همكارانش با بازيچه قرار دادن تيم اميد و دست به دست كردنش بين مربيان خارجي و داخلي، اميد صعود به المپيك را كمرنگ و كمرنگتر كردهاند و حالا به نظر ميرسد تنها يك معجزه ميتواند آرزوي ديرين فوتبال ايران را به واقعيت تبديل كند.