بيتالمقدس و صلاحالدين
مرتضي ميرحسيني
اوايل اكتبر سال 1187 ميلادي صلاحالدين ايوبي فاتحانه از دروازه بيتالمقدس گذشت و به دوره طولاني حاكميت صليبيها بر اين شهر پايان داد. ماجرا به چند ماه پيش از آن برميگشت. در آن مقطع، حدود يك قرن از نخستين يورش مسيحيان و آغاز جنگهاي صليبي ميگذشت و بخشهاي وسيعي از سرزمينهاي شرق درياي مديترانه در اشغال دولتهاي مسيحي بود. در اين دوره طولاني، مسلمانان و مسيحيان گاهي در جنگ و گاهي در صلح بودند. نه دورههاي صلح پايدار بود و نه نبردهاي ميان دو طرف به نتيجهاي قطعي و مشخص منتهي ميشد. معمولا هم دو طرف همه نيروهاي خود را به ميدان نميآوردند و تمايلي به پرداخت هزينههاي سنگين يك جنگ تمامعيار نداشتند. اما بيتالمقدس كه صليبيها آن را اورشليم ميخواندند در همه اين سالها در اشغال فرمانروايان مسيحي باقي مانده بود. تا اينكه در زمستان 1187 ميلادي دستهاي از صليبيهاي افراطي يكي از شرايط صلح را زير پا گذاشتند و راه عبور كارواني از تجار مسلمان را بستند. آنها به جز غارت اموال مسافران، همه مردان كاروان را كشتند و زنان و كودكان را با خود به اسارت بردند. يكي از اين اسيران، خواهر صلاحالدين ايوبي بود. توماس مادن در كتاب تاريخ جنگهاي صليبي مينويسد صلاحالدين از مدتها قبل «در جستوجوي بهانهاي براي نقض آتشبس با مسيحيان بود»، اما او پيش از هر واكنشي سفرايي به قلعهاي كه سركرده راهزنان صليبي در آنجا اقامت داشت فرستاد و آزادي اسرا و جبران خسارت و خونبهاي كشتهشدگان را مطالبه كرد. اما طرف مقابل حتي حاضر به گفتوگو با فرستادگان صلاحالدين نشد و آنها را با اهانت و تحقير بازگرداند. صلاحالدين نيز، هم به انگيزههاي شخصي و هم به دلايل سياسي، سپاهي بزرگ جمعآوري و تجهيز كرد و با اعلام جنگ به صليبيها، مرزهاي قلمرو دشمن را زير پا گذاشت. او با چند پيروزي كوچك، برتري خود را به صليبيها تحميل كرد، اما آنها نيز مقاومت سخت و جانانهاي از خود نشان دادند. تا چند هفته تعيين برنده يا بازنده جنگ ممكن نبود و چشماندازي هم براي پايان درگيريها ديده نميشد. تا اينكه دو سپاه در جايي در سرزمين فلسطين نزديك درياي جليله باهم روبهرو شدند و بعد از كشمكشي كوچك، صليبيها در درهاي موسوم به شاخهاي حطين به محاصره افتادند. بسياري از فرماندهان صليبي يا همانجا در درگيريها كشته شدند يا روز بعد به اسارت افتادند. گي لوزينيان كه شاه آنان محسوب ميشد نيز شكست را پذيرفت و خودش را به صلاحالدين تسليم كرد. نبرد حطين آخرين مقاومت منسجم صليبيها بود و بعد از آن كسي مانعي در مسير پيشروي سپاه صلاحالدين ايجاد نكرد. در نخستين روزهاي ماه اكتبر، اورشليم هم بعد از محاصرهاي دو روزه به زانو درآمد و دروازههاي آن به روي مسلمانان گشوده شد. مسيحيان تقريبا هرچه را كه در اين سالهاي طولاني گرفته و اشغال كرده بودند پس دادند و به قول تيموتي بيئل «وقتي خاورميانه زير باران پاييزي خيس شد، اكثر اراضي آن به صاحبان مسلمانش پس داده شده بود». البته ناگفته نماند كه همين شكست و انتشار خبر آن در اروپا، و ميل به انتقامجويي و شهرتطلبي شاهان اروپايي زمينه آغاز دور بعدي جنگهاي صليبي را فراهم كرد.