پايان روزگار چمن
شينا انصاري
يكي از موضوعات كليدي درباره پاركهاي شهري اين است كه چگونه ميتوان بدون توجه به كاركردهاي اصلي فضاهاي سبز و نگاه به اوضاع و احوال اقليمي يك منطقه، پارك (يا به تعبير امروزي بوستان) طراحي كرد؟
واقعيت اين است وضعيت امروز محيط زيست شهرهاي بزرگ كشور پيچيدهتر از آن هست كه بتوان بدون نگاه اكولوژيك و صرفا با اتكا به رويههاي پيشين براي طراحي فضاهاي سبز اقدام كرد. در شرايطي كه كشور با محدوديت منابع آب روبهرو است و مردم استانهاي جنوبي كشور با تانكر به آب دسترسي پيدا ميكنند، آبياري فضاهاي سبز شهري به صورتي دستودلبازانه و بزك كردن پروژههاي شهري و حاشيه بزرگراهها با چمن و گياهان آببر پذيرفته نيست.
متاسفانه رويكرد غالب در ايجاد فضاهاي سبز شهري طي دهههاي گذشته در كشور «كوتاهمدت» بوده است، كاشت چمن و درختان سريعالرشد غالبا غيربومي نيز از همين طرز تفكر تبعيت ميكردند. با وجود تلاشهاي بسيار كارشناسان و در نظر گرفتن توجه به كمآبي در اسناد و سياستهاي بالادستي، هنوز مسوولان و هموطنان در زمينه توجه به اين موضوع به سطحي از باور نرسيدهاند كه موجب تغيير اساسي در اولويتها و رفتارها شود. به همين دليل است كه در سطح شهر به كرات شاهد هدررفت بالاي آب به دليل شستن خودرو، فرش، معابر و كوچهها و همچنين آبياري فضاهاي سبز هستيم. بالطبع مجاب كردن جامعه نسبت به وجود محدوديت منابع آب در كشور در حالي كه در فضاهاي شهري به خصوص بوستانها اثري از آن ديده نميشود، كار سختي است.
خوشبختانه پيگيري متخصصان امر در يك دهه گذشته موجب شده كه در چندين بخشنامه، كاشت چمن و گياهان آب دوست در تهران و برخي شهرهاي بزرگ كشور ممنوع يا محدود شود. هر چند به نظر ميرسد براي آنكه اهداف اصلي اين بخشنامهها در عمل عينيت پيدا كنند، ضرورت دارد در برنامهاي زمانبندي شده، سالانه ميزان چمنكاري بوستانها به ميزان مشخصي كاهش يابد و گياهان آببر با گياهان بومي و همساز با اقليم جايگزين شوند. ممنوعيت كاشت چمن و آبياري فضاهاي سبز شهري در ساعات روز در شرايط فعلي منابع آب كشور از اين نظر اهميت دارد كه تا اندازهاي فشارها را تعديل كرده و روند فزاينده كم آبي انسانساز را كند ميكند.
با اين حال بسنده كردن به ممنوعيت بخشنامهاي چمن و غفلت از ساير اقدامات (همچون هوشمندسازي آبياري، اجراي طرحهاي تصفيه فاضلاب، بازچرخاني و استفاده از پسابهاي تصفيه شده براي آبياري و آموزش به پيمانكاران و كارگران فضاي سبز درباره مصرف بهينه آب) نخواهد توانست به تنهايي به كنترل دخل و خرج آب كمك كند.
امروز شهرهاي ما با وجود همه محدوديتهاي اقليمي براي ايجاد تعادل ميان محيطهاي مصنوع و طبيعي و ايجاد مكانهايي براي برقراري حداقل ارتباط ميان شهروندان با طبيعت به فضاهاي سبز مشجر نياز دارند.
از اينرو بازنگري در نوع كشت گياهان و الگوي فضاهاي سبز شهري و استفاده از تنوع گونهاي سازگار با اقليم يك الزام اجتنابناپذير است؛ الزامي كه كمبود ذخاير آبي كشور پيش روي ما نهاده است؛ از اينرو بايد بپذيريم كه ديگر دوران گذار از چمن و گياهان آب دوست در بوستانهاي شهري فرا رسيده است.
تلاش براي بالا بردن سطح حساسيت افراد جامعه به مصرف آب در همه بخشها به خصوص در بوستانها و فضاهاي سبز شهري و نظارت براي اجراي بخشنامههاي موجود و برنامههاي مصرف بهينه راهكاري لازمالاجرا براي تطابق با تغييرات اقليمي پيش روي كشور است.