برخيز و اول بكش (301)
فصل بيست و هفتم
يك نقطه پايين- مدلي براي انجام عمليات
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
اولين اصل مدل اتاق مشترك جنگ خواستار حضور تمامي «حسگرها» -جمع كردن آژانسهاي اطلاعاتي كه مرتبط با عمليات بودند- در شكل نمايندگان واقعي و تغذيه زمان واقعي اطلاعاتي بود كه آنها توليد ميكردند. شينبت كار بزرگي براي يكپارچه كردن تمامي سيستمهاي كامپيوتري مرتبط بود -اجزاي سختافزار و نرمافزاري كه توسط بدنههاي عملياتي و اطلاعاتي بسيار مختلف استفاده شده بود- بهطوري كه آنها با يكديگر روبهرو ميشدند و با تجهيزات آيتي در اتاق جنگ ارتباط برقرار ميكردند. هدف، داشتن تمامي دادههايي بود كه به طريقي نمايش داده ميشد كه فقط يك تصوير از موقعيت كه به آساني قابل تحليل بود، ايجاد ميشد. ياآلون گفت، «حاكميت اطلاعاتي، تمركز تمامي منابع ممكن، در فونداسيون قابليت ما براي ضربه زدن به اهداف ما قرار گرفته بود.» براي تكميل اصل دوم كه رد كردن باتوم بود، اتاق جنگ در اصل به دو بخش تقسيم شده بود؛ بخش اول كه تحت كنترل شينبت بود، اتاق اطلاعات جنگ ناميده شده بود. در اينجا بود كه هدف عمليات تعيين ميشد. به بيان ديگر، مسووليت اتاق اطلاعات جنگ مشخص كردن مكان هدف و تضمين اينكه او در حقيقت همان فرد درست است. اين بخش «كادربندي» ناميده شده بود. زماني كه يك شناسايي مثبت رخ ميداد، باتوم به بخش دوم اتاق جنگ كه بخش عمليات بود منتقل ميشد. عمده مسووليت اين بخش برعهده ايدياف بود كه بر اجراي ضربه زدن نظارت ميكرد (در وهله اول، اكثر اهداف كشتن توسط نيروهاي زميني انجام ميشد. بعدا، عمليات به دستان نيروي هوايي سپرده شد اما اصل كلي همانطور باقي مانده بود). مواردي بود كه باتوم به اتاق عمليات جنگ منتقل ميشد اما اتفاقي روي زمين رخ ميداد كه قابليت ضربه زدن به هدف را مانع ميشد، مثل از دست دادن موقتي مراقبت از تصوير كه در اين صورت مسووليت به اتاق اطلاعات جنگ برميگشت و مراحل كادربندي از اول شروع ميشد و به همين ترتيب تا زمان اجراي عمليات ادامه مييافت. در سپتامبر سال 2000، دو ماه بعد از آنكه ديسكين به عنوان معاون مدير شينبت منصوب و ياآلون معاون رييس ستاد كل ايدياف شد، اين دو توصيه كردند مدلي كه آنها براي منطقه فرماندهي مركزي توسعه داده بودند را براي كل كشور تعبيه كنند؛ يعني آنكه يك اتاق دايمي جنگ براي انجام عمليات اصلي و كشتنهاي هدفمند برپا شود. اين طرح مورد قبول واقع شد و فضايي براي اين منظور در زيرزمين ساختمان دفتر مركزي شينبت در شمال تلآويو درنظر گرفته شد. زمانبندي بنا بر شرايط بود. ديسكين گفت، «اگر ما انقلاب فناوري اعمال نكرده و اتاق ويژه جنگ را برپا نكرده بوديم، جاي ترديد بود كه چگونه و چطور ميتوانستيم خودمان را با چالشهاي عظيمي كه با انتفاضه دوم با آن روبهرو شده بوديم، تطبيق مييافتيم.»
پايان فصل بيست و هفتم
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه