زن 42 ساله از ارتفاع 20 متري پايين پريد
انتخاب مرگ در لابي برج ميلاد
اعتماد| زن جوان وصيتنامهاش را در كيفش گذاشت. به برج ميلاد تهران رفت و خود را از طبقه سوم پايين انداخت. صداي افتادن او در آب نماي لابي برج كه به هوا برخاست، مردم خود را به او رساندند اما دير شده بود. زن جوان به شكم روي زمين افتاده بود و خون از بدنش بيرون ميجهيد. جمعيتي كه دور تا دور حصار آبنما جمع شده بودند، تنها يك سوال را به زبان ميآوردند: «چرا خودكشي كرد؟»
ساعت 9:40 دقيقه صبح پنجشنبه بود كه نگهبانان با بيسيم، نيروهاي اورژانس برج را از خودكشي زن جوان باخبر كردند. تعدادي ديگر از نگهبانان هم مشغول متفرق كردن جمعيت شدند و طولي نكشيد كه نيروهاي اورژانس، ماموران انتظامي، ماموران پزشكي قانوني و قاضي دادسرا در محل خودكشي حاضر شدند. شدت برخورد زن جوان با زمين از ارتفاع 20 متري مرگ او را رقم زده بود و قاضي دادسرا دستور داد تا پارچهاي سفيد روي جسد بكشند. اما يك سوال مهم براي همه باقي مانده بود، زن جوان در وصيتنامهاش چه نوشته بود؟
صبح جمعه، يك روز پس از وقوع اين حادثه، ديگر اثري از لكههاي خون در آبنماي لابي برج ميلاد تهران نيست. ماموران پزشكي قانوني جسد را بردهاند و تحقيقات درباره علت خودكشي در حال پيگيري است. يكي از كاركنان برج ميلاد كه دقيقا غرفهاي روبهروي محل پريدن زن جوان دارد، هنوز از خبر خودكشي شوكه است. او خوشحال است كه صحنه خودكشي را نديده. او به «اعتماد» ميگويد: «پنجشنبه وقتي سر كارم آمدم، جسد را برده بودند و بچههاي خدمات داشتند محل خودكشي را ميشستند. من خودم نديدم كه چطور اين اتفاق افتاد اما خوشحالم كه نديدم. همينجوري وقتي فهميدم حالم بد شد. از بقيه همكارانم شنيدم؛ ميگفتند در كيفش هم پول داشته و هم وصيتنامه»
او هم نميداند زن جوان در وصيتنامهاش چه نوشته بود. نگهباني كه در طبقه سوم لابي، حواسش به همه جا بود، هم نميدانست. او درباره اين حادثه ميگويد: «صبح بود كه اين اتفاق افتاد. من نديدم اما اين اتفاق سريع افتاد.» او كه با دست محل افتادن زن جوان را نشان ميداد، ادامه داد: «ميگفتند وقتي اين اتفاق افتاد از نيروي انتظامي و پزشكي قانوني آمده بودند و كلا همه را متفرق كردند و لابي را بستند. من هم شنيدهام چه شده، بايد از بچههاي نگهباني پايين بپرسي.»
اما نگهبانان پايين نميخواهند چيزي بگويند. وقتي كلمه «خودكشي» را ميشنوند، دلهره آن صحنه در چهرهشان هويدا ميشود و آنچه به زبانشان ميآيد چيز ديگري است: «ما آن روز نبوديم. شيفت ما نبود. تازه اگر هم كسي ديده باشد به شما چيزي نميگويد.» با حرفهاي نگهبانان پايين لابي هم معلوم نشد كه زن جوان چه چيزي در وصيتنامهاش نوشته بود.
با اين حال نيروهاي خدمات برج بيشتر از موضوع خبر دارند. اما آنها هم صحنه را نديدهاند. صبح بوده و تازه كار برج شروع شده بود. آنها ميگويند كه بايد از مسوولان برج سوال كنيم. اما آنها هم اطلاعات چنداني نميدهند.
يكي از مسوولان برج ميلاد كه به گفته خود «حوصله دردسر نداشت» و نخواست نامي از او آورده شود، درباره خودكشي به «اعتماد» ميگويد «آنقدر اين اتفاق سريع و ناگهاني افتاده كه كسي نه ميتوانست جلوي زن جوان را بگيرد و نه اينكه ديده كه چه اتفاقي افتاده. اما يكي از آشنايان او به ما گفته كه اين زن با قصد قبلي براي خودكشي به برج آمده بود با اين حال بايد جزييات حادثه را از قاضي دادسرا بپرسيد. او سر صحنه آمده بود.»
اشاره اين مسوول به حضور حسين پور، قاضي شعبه پنج بازپرسي دادسراي ويژه قتل در محل خودكشي است. او در واكنش به اين حادثه از آغاز بررسيها، براي مشخص شدن علت خودكشي زن جوان خبر داده و گفته است كه كاركنان برج ميلاد تلاش كردهاند كه زن جوان را از خودكشي منصرف كنند اما او در حالي كه وصيتنامهاش در كيفش بوده، خودش را به پايين پرتاب كرده است.
حسينپور سن زن را 42 سال اعلام كرده و گفته است كه او به دليل «ضريب بالاي امنيتي طبقات فوقاني برج ميلاد، اقدام به خودكشي از طبقه سوم لابي برج كرده است. » به گفته او بررسيها پيرامون اين حادثه ادامه دارد و ماموران فيلم لحظه خودكشي را نيز كه توسط دوربينهاي مداربسته برج ضبط شده، ضميمه پرونده كردهاند.
حالا دو روز از خودكشي زن 42 ساله ميگذرد. جمعيتي كه به برج ميلاد آمدهاند مشغول عكس گرفتن و بگو بخندند. همهچيز به روال عادي خود بازگشته، هيچ كسي از خودكشي حرف نميزند. هنوز مشخص نيست زن جوان در وصيتنامهاش چه نوشته بود. اما هرچه نوشته باشد، دليل خودكشي، احتمالا با خواندن همان چند سطر فاش ميشود.
اين حادثه، سومين خودكشي ثبت شده در برج ميلاد تهران است. پيش از اين و زماني كه هنوز روند ساخت برج ادامه داشت، يك دختر 19 ساله دانشجوي رشته معماري هنگام بازديد از برج در قالب گروهي دانشجويي، ناگهان خود را از ارتفاع 250 متري به پايين پرتاب كرد و جان باخت. دومين خودكشي در برج ميلاد نيز در سال 83 رخ داد كه مردي ميانسال با رساندن خود به بالاي برج، ارتفاع هولناك آن را براي پايان دادن به زندگياش انتخاب كرد.