حبس راه چاره نيست
چه بسيار افرادي كه فاقد سابقه هستند به زندان ميروند و دچار بدآموزي ميشوند. فردي كه به زندان ميرود، بعد از گذراندن مدت حبس، خود ميشود فردي عاطل و باطل و بيكار، از جامعه فاصله ميگيرد و تبعات اين قضيه به خانواده سرايت ميكند. در بسياري از جرايم مجازات حبس در نظر گرفته شده و فايده عملي هم نداشته است. البته در پارهاي از جرايم مثل اسيدپاشي، نوع جرم مجازات حبسهاي سنگين را ايجاب ميكند، اما در بسياري از جرايم ميتواند چنين نباشد. در قوانين كيفري بالاي هزار عنوان مجرمانه داريم و بيشترين جرمانگاري در قوانين ماست و بسياري از اين عناوين بايد تغيير پيدا كنند. البته بايد به يك ظرفيت ديگر هم توجه نشان داد. در قانون مجازات اسلامي بحث نهادهاي ارفاقي مثل عفو، آزادي مشروط، تعويق حكم يا تاخير در صدور حكم وجود دارد و بسياري از نهادهاي ارفاقي كه جايگزين مجازات حبس هستند ميتوانند كاربرد موثري داشته باشند. گزينه ديگر هم ميتواند تبديل حبس به جزاي نقدي باشد. البته بايد توجه داشت برخي از زندانيان حرفهاي تمايل دارند مرتكب جرم شوند تا به زندان بروند و كسب درآمد داشته باشند، اما برخي از افراد هستند كه به هيچ عنوان طاقت حتي يك روز تحمل زندان را ندارند و آبرويشان در خطر است. ميتوان اين موارد را با همان نهادهاي ارفاقي رفع كرد و حبس نبايد تنها راه چاره باشد.