رحماني فضلي؛ آرامش در حضور ديگران
صمد شفيعي مقدم/ از عجايب روزگار است كه با راه افتادن قطار اعتدال در گرماي تابستان 92 همگان همه گونه انتظاري داشتند الا اعتدال. گويا هشت سال تجربه غوغا و جنجال، جانها را به اضطراب و تعليق و هيجان عادتي عميق داده بود. از همين رو در ابتداي دولت حسن روحاني، راديكالترين شعارها شنيده ميشد و برخي انتهاي آوانگارديسم سياسي و اصلاحي را كف مطالبات خود تلقي ميكردند، حال آنكه حسن روحاني را حسين موسويان در گفتوگو با خبرنگاري چشم آبي اينگونه توصيف كرده بود: نه چپ است و نه راست. امروز كه دو سال از دوران دولت او ميرود هنوز جانهاي جماعت، معتاد هيجان است. اين جانها تنها متعلق به كالبد اهالي جبهه پايداري و دلواپسان سعيد جليلي نيست، بلكه صادق زيباكلام و علي مطهري نيز در اين سوي جو، رقص شمشير را در ميانه ميدان ميطلبند و حتي در ناخودآگاهشان منتظر حلول روح احمدينژادي در سخنان و مواضع روحاني و وزرايش هستند. آخرين نمونه از اين دست، نوع نگاهي است كه همگان به اظهارات رحماني فضلي، وزيركشور روحاني داشتند. گويا انتظار اين بود كه رحماني فضلي اين بار در قامت محمود احمدينژاد و مشابه حركات او در داستان استيضاح معروف وزير كار يا حداقل به شيوه پاسخگويي او در جلسه طرح سوال از رييسجمهور ظاهر ميشد، غافل از آنكه سياست و نمايش به سبك سينمايي دو راه جدايند و مردان سياست بايد با اندك تفاوتي از مردان كف خيابان متمايز شوند و علاوه بر آن، لازمه اعتدال، تزريق ميزاني از رئاليسم سياسي به عمل و ادبيات رجال دولت و حاميان سياسي و رسانهاي آنهاست. هيجان گرايي سياسي و قايل شدن به جمع بين سياست و حركات قهرمانانه باعث ميشود اكثريتي قريب به اتفاق از حاميان رسانهاي دولت، رحماني فضلي را به خاطر سخنان علنياش به نقد بنوازند .
چرا كه به گمانشان، يار خودي فرصتي بي نظير براي گلزني به حريف را از كف داده و فراتر از اين از كمك به جريان آزاد و شفاف اطلاعات امتناع كرده و در نهايت گل را به دروازه خودي زده. اين در حالي است كه به نظر ميرسد جمع بين امنيت رواني كشور و جريان آزاد اطلاعات ميتواند اولويتي افزونتر از هيجانات ژورناليستي براي وزير كشور اعتداليها داشته باشد.
در واقع كار سهل براي وزير آن بود كه به جاي يك ساعت ارايه آمار فرار مالياتي و تشريح وضعيت گردش مالي قاچاق و مواد مخدر، نزاع را به كوچه و بازار بكشاند، ازخود قهرمان بسازد و با فرياد و هياهو، هل من مبارز بطلبد و بعد هم همچون بسياري ديگر از اينچنين قهرماناني در افق محو شود.
اما جلسه روز يكشنبه مجلس نشان داد كه عبدالرضا رحماني فضلي در زمين سياست ايران آموخته كه تا بوده و بوده سياست و پردهنشيني «ملازمان به ناچاري»اند و سياست و شاهد بازاري؛ «موازيان به ناچاري».