• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4587 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۷ بهمن

نگاهي به فيلم سينمايي «تعارض» ساخته محمدرضا لطفي

«رضا تمدن»‌هايي كه در درون همه ماوجود دارد

مصطفي محمودي

رضا تمدن حيدرآبادي خودش را در موقعيت‌هايي قرار مي‌دهد كه با زندگي اصلي‌اش تعارض دارد.

دومين ساخته محمدرضا لطفي همچون ساخته قبلي‌اش يك نتيجه مهم در بر دارد و آن اينكه كارگردان جوان سينماي ايران و روزنامه‌نگار سابق، علاقه‌اي به ساختارها و فرمول‌هاي رايج در سينماي ايران نداشته و به دنبال ساختن راهي است در سينما كه مطلوب خودش و احيانا مخاطبانش باشد. و از اين رو تلاش كرده تا خود را از قيد و بندهاي مرسوم رها كند و اثري متفاوت را چه به لحاظ محتوا و چه از نظر ساختار روانه پرده سينما كند.

وقتي به فرهنگ لغات فارسي براي پيدا كردن ترجمه تعارض مراجعه مي‌كنيم با اين معاني مواجه مي‌شويم: اختلاف، تخالف، تعاند، خلاف‌ورزي، دشمني، ستيز، عناد، عنادورزي، كشمكش، معارضه، خلاف‌ورزي كردن، متعرض‌شدن، ناسازگاري؛ بسياري از معاني فوق دقيقا همسو با محتوا و داستان فيلم هستند و ما كشمكش‌ها، درگيري‌ها اختلاف‌ها، دشمني‌ها و مواردي از اين دست را در قصه مشاهده مي‌كنيم. قصه‌اي كه البته رضا تمدن براي ما روايت مي‌كند و در دو موضع مختلف اين قصه را شاهد هستيم: يكي در حضور روانپزشك و ديگري در حضور مامور پليس و البته هر چه كه داستان پيش مي‌رود بيشتر حس مي‌كنيم كه مامور و روانپزشكي هم وجود ندارد كه در پايان مي‌فهميم اين گونه بوده و البته نويسنده فيلمنامه غافلگيري ديگري براي‌مان دارد كه آن را در انتهاي داستانش رو مي‌كند.

اسارت در تكنولوژي و تحت سيطره درآمدن انسان در زندگي ماشيني يكي از بخش‌هاي كليدي و تاثيرگذار تعارض است. دوربين‌هايي كه همه جا وجود دارند و مراقب رفتار و كردار ما هستند و آنقدر حضور پررنگي دارند كه شخصيت اصلي داستان نيز آگاهانه و با ميل فراوان، در آن بخش‌هايي از زندگي‌اش كه دوربين ندارد نيز دوربين نصب مي‌كند تا اين اسارت خودخواسته به شكلي تكميل شود.

در تمام مدت زماني كه قصه رضا تمدن و واگويه‌هايش را روي پرده مشاهده مي‌كنيم اين فكر درگيرمان مي‌كند كه چقدر بسياري از رفتارها و افكارمان شبيه رضا تمدن است.

تو گويي در وجود هر يك از ما يك رضا تمدن وجود دارد كه نمي‌خواهيم بروزش دهيم اما نمي‌توانيم كتمانش هم كنيم. اين مساله در سكانس پاياني نيز اثبات مي‌شود. آنجا كه رضا تمدن قبلي، خود را حلق‌آويز مي‌كند و بيننده با رضا تمدن جديدي مواجه مي‌شود كه يك شهروند معمولي است و دو فرزند دارد و الي آخر. و البته اين رضا تمدن جديد هم درگيري‌ها و فانتزي‌هاي ذهني خودش را دارد.

ساختار تعارض نيز يك ساختار غيرخطي است (همچون داستانش) و شرايط و رفتارها و موقعيت‌هاي متفاوت و بعضا متضادي را از رضا تمدن به ما نشان مي‌دهد. برگ برنده در ساختار به نظرم فيلمبرداري سياه و سفيد اثر است كه اكثرا با نماهاي بسته همراه بوده و البته بازي بسيار قوي رضا بهبودي كه توانسته نزديك به دو ساعت مونولوگ روبه‌روي دوربين يا به صورت نريشن بگويد و اين مونولوگ‌ها كه هر يك موقعيت‌هاي جذابي را مي‌سازند آنقدر تازگي دارند كه مخاطب را
شيفته مي‌كنند.تعارض اگرچه نمي‌تواند در آشفته بازار اكران اين روزهاي سينماي ايران موفقيتي به لحاظ گيشه كسب كند و در تغيير ذائقه نازل شده مخاطبي كه كمدي‌هاي سطحي و فيلم‌هاي اجتماعي شعارگونه زيادي را ديده اثر بگذارد اما گام جديدي در سينماي مستقل ايران است كه نوآوري‌ها و جذابيت‌هاي خاص خود را نيز به همراه خواهد داشت. سينمايي كه معتقدم در آينده بيشتر از آن مي‌بينيم و مي‌شنويم و با نوآوري جواناني همچون محمدرضا لطفي و ارايه آثار متنوع و متفاوت، به زودي خود را به سينماي ايران اثبات و تحميل خواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون