• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3237 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت

دولت، رسانه و فرهنگ كتابخواني

فاطمه راكعي

تيراژ كتاب در ايران پايين است و اين حقيقت دردناكي است براي جامعه ايران. البته هميشه استثناهايي هم وجود داشته و گاهي برخي كتاب‌ها به چاپ‌هاي بالايي رسيده‌اند كه دلايل خاص خودش را دارد و فرصت ديگري مي‌طلبد تا درموردشان بحث كنيم. اما مهم‌ترين و پررنگ‌ترين دليل پايين بودن تيراژ كتاب بي‌شك نبودن خواننده كتاب است. بازار كتاب هم مانند همه بازارها وابسته به تقاضا است و اگر تقاضا براي كتاب وجود داشته باشد بازار به اين تقاضاها پاسخ مي‌دهد. مهم‌ترين دليل پايين بودن تقاضا در بازار كتاب فقر فرهنگي جامعه ايران است. به نظر مي‌رسد جامعه ايران هنوز ضرورت كتابخواني را درك نكرده است. بي‌شك خانواده به عنوان مهم‌ترين و نخستين نهادي كه افراد جامعه در آن تربيت مي‌شوند، مي‌تواند اثر بسيار مهمي روي اين امر بگذارد و ضرورت اين مهم را براي كودكان و جوانان خود روشن كند. در اين ميان نقش رسانه‌ها و به ويژه رسانه ملي را هم نمي‌توان ناديده گرفت. متاسفانه رسانه‌هاي ما در اين عرصه كم كار بوده‌اند و هيچ برنامه مشخص و مدوني براي ترويج فرهنگ كتابخواني نداشته‌اند و البته بسياري از نهادهاي ديگر هم سهم خود را به خوبي ادا نكرده‌اند. در اين ميان سهم دولت براي ترويج فرهنگ كتابخواني نقشي متفاوت و مهم‌تر از سايرين است. وقتي صحبت از فرهنگ كتابخواني مي‌شود منظور اين است كه افراد جامعه در طول روز ساعتي را به خواندن كتاب اختصاص دهند و كتاب‌هايي بخوانند كه به انباشت فكري و فرهنگي آنها كمك كند. در خانه همه ايراني‌ها يك‌سري كتاب‌ها از جمله شعرهاي كلاسيك ايراني و همچنين كتاب‌هاي مذهبي يافت مي‌شود. اتفاقا اين كتاب‌ها هم تيراژ بالايي دارند و ناشراني كه چنين كتاب‌هايي را منتشر مي‌كنند هميشه بازار خوبي براي عرضه آنها دارند. اما ناشراني هستند كه به صورت حرفه‌اي كار مي‌كنند و به دنبال انتشار كتاب‌هاي خاصي در زمينه‌هاي علوم انساني مانند تاريخ، فلسفه و ادبيات هستند و در اين راه با مشكل نبود متقاضي روبه‌رو هستند. در اينجا نقش و حضور دولت كارساز مي‌شود. چنين ناشراني به دليل اينكه كتاب‌خوان‌هاي حرفه‌اي در جامعه ايران كم هستند با مشكلات زيادي رو‌به‌رو مي‌شوند. دولت به عنوان نهادي كه يكي از مهم‌ترين وزارتخانه‌هايش، يعني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را براي چنين دغدغه‌هايي قرار داده است بايد به كمك اين ناشران بيايد تا بتوانند سرپا بايستند و به فعاليت خود ادامه دهند. در چندين سال گذشته و به خصوص در دولت قبل شاهد بوده‌ايم كه وقتي دولت حمايت خود را از اين ناشران برداشت چگونه قيمت كتاب دچار نوسان شد تا آنجا كه قيمت برخي كتاب‌ها به قدري بالا رفت كه براي علاقه‌مندانشان، اين كتاب‌ها حكم يك كالاي لوكس را پيدا كرده بود. همين امر باعث شد تا در اين وانفساي فرهنگ كتابخواني ايران بخشي از نيروهاي كتابخوان هم ريزش پيدا كنند. نقش ديگر دولت در جلب اعتماد كتابخوان‌ها روشن مي‌شود. بايد بپذيريم كه سانسورها و برخي مميزي‌هاي خارج از اصول و قواعد باعث مي‌شود تا مردم نسبت به تمامي كتاب‌هايي كه منتشر مي‌شود بي‌اعتماد شوند و تصور كنند كتاب‌هايي كه به دست‌شان مي‌رسد آن چيزي نيست كه نويسنده روي كاغذ جاري كرده است و طبيعتا از كتاب خريدن و كتاب خواندن فاصله مي‌گيرند و تلاش مي‌كنند در اينترنت و فضاهاي مجازي به دنبال نسخه‌هاي اصلي و سانسور نشده باشند. تجربه نشان داده است كه هر گاه دولت با يك ديد منطقي وارد عرصه حمايت از كتاب شود نتايج خوبي مي‌گيرد، همانطور كه دولت اصلاحات بر چنين مداري بود و نتايج قابل توجهي را هم به دست آورد. ترويج فرهنگ كتابخواني در ايران همدلي دولت و رسانه‌ها را مي‌طلبد. بايد هر كدام‌شان يكي از بال‌هاي اين پرنده شوند تا در آسمان جامعه ايران به پرواز دربيايد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون