تنهايي يك دونده استقامت
حسن لطفي
وقتي اواخر دهه شصت امير نادري كولهبارش را برداشت و از ايران رفت، به خاطر چند خط نقدي كه در صفحه نقد خوانندگان يك مجله سينمايي، درباره فيلم دونده نوشته بودم و در آن قدرت فيلم را به تدوين عالي بهرام بيضايي، مرتبط دانسته بودم، احساس گناه ميكردم. دلم ميخواست، ميتوانستم زمان را به عقب برگردانم و قبل از آنكه امير نادري سوار هواپيما شود، جلويش بايستم و بگويم: اميرو ... اميرو، حرف منتقدين را جدي نگير، خيليهاشان حرف مفت زياد ميزنند! دونده يكي از بهترين فيلمهاي تاريخ سينما است! تو را خدا بمان و فيلم خودت را بساز! امكانش نبود و نادري در واقعيت كشورش را ترك كرده بود. تنها شانسي كه آوردم اين بود كه همان موقعها زندهياد منوچهر عسگرينسب سر كلاس مباني سينما بحث را به امير نادري كشيد و گفت، خيالش از جانب امير نادري راحت است. گفت، نادري در هر شرايطي فيلم خودش را ميسازد. از او گفت كه خود ساخته است. برايش عيب و عار نيست اگر گرسنهاش بود سر در سطل زبالهاي بكند و نان نيمخوردهاي را بردارد و گاز بزند. گفت پوست كلفتتر از اين حرفها است. گفتههايش مرا به ياد گزارشي انداخت كه از پشت صحنه فيلم آب، باد، خاك او خوانده بودم. گزارشگر نوشته بود امير نادري چطور بدون وسواس لاشه حيوانات مرده را براي فيلمش اينطرف و آنطرف ميكرد و چطور در شرايط سخت جوي فيلم ميساخت. حرفهاي منوچهر عسگرينسب درست بود . امير نادري گلي نبود كه براي رشد به خاكي خاص نياز داشته باشد. در غربت فيلمهاي خودش را ساخت؛ فيلمهايي كه اگرچه هيچوقت به اندازه تنگا، دونده، آب، باد، خاك و مرثيه از تماشايشان لذت نبردم اما همين كه نام نادري و امضايش را داشتند برايم لذتبخش بودند. البته در ميان اين فيلمها، كوه برايم حكايت ديگري دارد. با آنكه دوست داشتم فيلم را روي پرده ببينم وقتي دو، سه روز پيش دوست اهل سينمايي آن را از طريق تلگرام برايم فرستاد آنقدر مشتاق بودم كه همان موقع عهدشكني كردم و فيلم را توي صفحه كوچكي ديدم. فيلم بيشتر از همه ثابت ميكرد چيزي از قدرت تصويرسازي امير نادري كم نشده است. تدوين فيلمهايش اگر خوب در ميآيد بيشتر از مونيتور به خاطر فكر تدويني كارگردان است. از آن مهمتر (حداقل براي نويسنده اين مطلب) ثابت ميكرد امير نادري هنوز اميروي اميدواري است كه تنهايي و سختي راه نتوانسته خوشبينياش به آينده را در او از بين ببرد. چقدر خوب است كه اينطور است و چقدر عالي است كه امير نادري دونده و تنگنا و كوه و... را به تاريخ سينما هديه داده است.