• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4674 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۳ تير

در ستايش اسطوره فوتبال فرانسه به مناسبت تولد 48 سالگي‌اش

سمفوني زيدان

ساناز علي‌پور

ژاك آتالي، اقتصاددان مشهور فرانسوي، معتقد است كه براي فهم جهان تنها نبايد در آن نگريست چراكه جهان تنها براي ديدن نيست بلكه براي شنيدن نيز هست‌. مطابق باورآتالي، براي شناخت جوامع تنها نبايد به ديدن بسنده كرد بلكه بايد از زاويه صدا نيز به جهان نگريست. اما در فوتبال چطور؟ در فوتبال كه زيبايي‌ها ازتصاوير مي‌رويند، صدا چه جايگاهي دارد؟ آيا مي‌توان فوتبال را از زاويه صدا نگريست؟ مي‌توان پاسخ اين پرسش را آري دانست. فارغ از صداي تماشاگران، سوت‌كشيدن‌هاي داور يا مكالمات ميان‌ بازيكنان با يكديگر و با سرمربي، صدايي كه از فوتبال مي‌رويد و مي‌تواند زيبايي‌‌هاي بيشتري از آن را آشكار كند، موسيقي حركات يك اسطوره فوتبال است؛ موسيقي حركاتِ زين‌الدين زيدان! جري گلدسميت، موسيقي زيباي فيلم «پاپيون» را با الهام از حركات ريتميك پروانه خلق كرد و شايد موسيقيداني بتواند از حركات ريتميك زيدان موسيقي فوتبال را بسازد؛ پاس‌هاي خلاقانه و ظريف، دريبل‌هاي زيداني يا حتي ضربه‌هاي ايستگاهي او مي‌توانند علاوه بر چشم، گوش را نيز نوازش كنند. اولين نت از «سمفوني زيدان» در 8 فوريه سال 1991 نواخته شد، وقتي كه زين‌الدين زيدان با پيراهن تيم كن دروازه نانت را باز كرد تا اولين گل خود را در فوتبال حرفه‌اي ثبت كند. يك سال بعد او به بوردو رفت؛ جايي كه هواداران به او لقب «زيزو» دادند. در سال 1996 او فرانسه را به مقصد ايتاليا ترك كرد تا يكي از بزرگ‌ترين ستاره‌هاي تاريخ فوتبال شود. در تورين مارچلو ليپي از زيدان به‌عنوان يك پديده فوتبال پرده‌برداري كرد. پيراهنِ راه راهِ يوونتوس به زيدان مي‌آمد؛ دو قهرماني كالچيو در سال 1997 و 1998 شاهدي براي اين ادعا هستند . اما سال 1998؛ مي‌توان اين سال را سالِ زيزو ناميد. همان‌طور كه همگان كشور فرانسه را با برج ايفل مي‌شناسند، فوتبال‌دوستان سال 1998 را با زيدان و آن فينالِ هيجان‌انگيز به ياد مي‌آورند. اگرچه نبايد قهرماني فرانسه را به‌طور كامل به پاي زيدان نوشت اما درخشش او مهم‌ترين فاكتور اولين قهرماني خروس‌ها در رقابت‌هاي جام جهاني بود. تصويرِ زيدانِ 98 آنچنان برجسته است كه ذهن‌ها بيش از تصوير جام و دستانِ كاپيتان ديديه دشان، تصاوير شادي زيدان پس از به ثمر رساندن دو گل با ضربه سر در بازي فينال- برابر برزيل - را به خاطر مي‌آورند. زيدان به‌عنوان بهترين بازيكن آن تورنمنت شناخته شد و در جشن قهرماني فرانسه، چهره زيدان در طاق پيروزي پاريس به نمايش درآمد تا الجزايري‌ها جز جنگ، وجه اشتراك ديگري نيز با فرانسوي‌ها پيدا كنند!   زيدان از سوي فيفا به‌عنوان بهترين بازيكن جهان در سال 1998 انتخاب شد و در سال 2000 بعد از درخشش در يورو 2000 و قهرماني فرانسه بعد از 34سال در اين تورنمنت، توانست براي دومين‌بار به اين عنوان دست يابد. حالا ديگر زيدان تنها قهرماني در جام باشگاه‌هاي اروپا را كم داشت تا از افتخار سيراب شود. از اين‌رو پس از پنج سال يوونتوس را ترك كرد و به تيم رئال مادريد پيوست. اين گران‌قيمت‌ترين نقل و انتقال تاريخ فوتبال تا آن زمان بود اما چشم‌هاي فوتبال‌بين بهتر از بازار نقل و انتقالات ‌مي‌دانستند كه او تا چه اندازه ارزشمند است! طولي نكشيد كه افتخار قهرماني در چمپيونز ليگ 2002 در كارنامه زيدان ثبت شد. اما پس از آن حذف فرانسه از مرحله مقدماتي جام جهاني كره جنوبي - ژاپن شكستي بزرگ را براي او رقم زد، شكستي كه تنها فتح يك جام مي‌توانست خاطره آن را كمرنگ كند. ديري نپاييد كه كهكشاني‌هاي مادريد قهرمان لاليگا 2003 شدند و در همان سال زيزو توانست براي سومين بار عنوان بهترين بازيكن جهان را از سوي فيفا كسب كند. پس از آن هنرنمايي در رقابت‌هاي باشگاهي بود و جام ملت‌هاي اروپا 2004 و مقدماتي جام‌جهاني 2006 (او بعد از يورو 2004 از فوتبال ملي كناره‌گيري كرد اما بعد از به مشكل خوردن فرانسه براي صعود به جام جهاني در سال 2005 بار ديگر پيراهن تيم ملي را به تن كرد) و سرانجام 7 مه‌ سال 2006 فرا رسيد؛ روزي كه زيدان براي آخرين بار در رقابت‌هاي باشگاهي به ميدان رفت. درباره آن روز تنها مي‌توان گفت 80 هزار هواداري كه براي قدرداني از جادوي زيدان در سانتياگو برنابئو حاضر بودند و يك صدا او را تشويق كردند، معناي واقعي «خداحافظي» را مي‌دانند! اما آخرين نت در اين روز نواخته نشد.

با شنيدن «نام زين‌الدين زيدان» اما، اولين تصويري كه از او مجسم مي‌شود متعلق به كدام برهه از زندگي ورزشي‌اش است؛ موفقيت همراه با تيم يوونتوس يا رئال مادريد؟ درخشش در جام جهاني 1998 يا جام ملت‌هاي اروپا 2000 ؟ يا لحظاتي كه توپ طلا را در دست دارد؟ پاسخ اين پرسش «هيچكدام» است. هيچكدام از اينها اولين تصويري نيستند كه ذهن‌ها از زيدان به ياد مي‌آورند. «زيدان، ماتراتزي را با كله زد، كارت قرمز گرفت و فرانسه قهرمان جام جهاني نشد»، اين شناخته‌شده‌ترين تصوير از اوست؛ زيدانِ 2006.
همان‌طور كه همگان پاريس را با برج ايفل مي‌شناسند، فوتبال‌دوستان سال 2006 را با زيدان و آن فينال شگفت‌انگيز به ياد مي‌آورند. فرانسوي‌ها در جام‌جهاني 2006 با شايستگي به فينال رسيدند. همه‌چيز آماده بود تا آنها بار ديگر قهرمان جهان شوند. ورزشگاه المپيك برلين در 9 جولاي 2006 در حالي‌ ميزبان‌فيناليست‌هاي جام هجدهم بود كه دو مربي بزرگ، يعني مارچلو ليپي و ريموند دومنك، روي نيمكت دو تيم نشسته بودند، اما بازي به يك دوئل تمام عيار بين دو بازيكن، يعني زيدان و ماتراتزي، تبديل شد. با گل‌هاي اين دو بازيكن بازي 1-1 مساوي شد و به وقت‌هاي اضافه رفت. 10 دقيقه مانده به پايان بازي اما اتفاقي رخ داد كه آن ديدار را از يك بازي بزرگ هم فراتر برد و به سمت جاودانگي سوق داد. اتفاقي كه باعث شد اكثر كساني كه در آن شب به تماشاي آن مسابقه نشسته بودند تنها با يك جمله روايتش كنند؛ با اين جمله واحد: زيدان با كله به سينه ماتراتزي زد، كارت قرمز گرفت و ايتاليا با شكست فرانسه در ضربات پنالتي، قهرمان شد! 
شبي كه احتمالا ايتاليايي‌ها از آن به تعبير «خوشبختي» ياد مي‌كنند، قطعا با نام «تراژدي» در خاطر فرانسوي‌ها نقش بسته است! اما آن شب بيش از فرانسوي‌ها و حتي ايتاليايي‌ها به زيدان تعلق داشت. تصويرِ زيدانِ 2006 آنچنان برجسته است كه ذهن‌ها بيش از تصوير جام و دستانِ كاپيتان كاناوارو، تصوير زيدان در حالي‌كه ماتراتزي را با كله مي‌زند (و نه ماتراتزي را در حالي‌كه از زيدان ضربه مي‌خورد) به ياد مي‌آورند. زماني ديه‌گو مارادونا درباره زيدان گفته بود: «زيدان خصوصيات يك بازيكن بزرگ را دارد اما سرد است، خيلي سرد. بايد در لهستان به دنيا آمده باشد كه چنين كله يخ زده‌اي دارد. بازي كردن او در من هيچ هيجاني برنمي‌انگيزد.» احتمالا در آن شب حتي مارادونا هم متوجه شد كله زيدان تا چه اندازه مي‌تواند داغ شود. از نتيجه داغ شدن آن كله، مجسمه، آرم تجاري، بازي كامپيوتري و ترانه ساخته شد و فينال جام جهاني 2006 در ليست يكي از معدود مسابقات فوتبال قرار گرفت كه حتي سال‌ها بعد از نواخته شدن سوت پايان‌شان هم حرف زدن و بحث كردن درباره آنها جريان دارد. حركت زيدان از آن مسابقه فوتبال يك فيلم پايان باز ساخت؛   به‌طوري‌كه هنوز خيلي‌ها موقع صحبت كردن درباره فينال برلين، اما و اگرهاي بسياري را به‌كار مي‌گيرند تا شايد بتوانند گذشته را طوري تصور كنند كه دوست داشتند اتفاق بيفتد. بعدها بارها درباره علت آن ضربه سر از زيدان پرسيده شد اما او پاسخي جز سكوت نداد. هرچند شواهد نشان مي‌دهند ماركو ماتراتزي آن ضربه سر را در ازاي اهانت به خانواده زيدان دريافت كرده بود. فيفا علاوه‌بر زيدان، او را نيز جريمه كرد. چند سال بعد زيزو اعلام كرد كه از كار خود پشيمان نيست اما وقتي به ياد آن شب كه مي‌افتد، غمگين مي‌شود زيرا معتقد است تيم آنها برتر از ايتاليا بود.  زيدان با دريافت چهاردهمين كارت قرمز دوران فوتبالش (كارتي كه بعدا اليزوندو، داور آرژانتيني فينال جام جهاني 2006، آن را به رييس‌جمهور كشورش هديه داد) از مستطيل سبز خداحافظي كرد اما فوتبال با او وداع نگفت. او بار ديگر به دنياي فوتبال و ورزشگاه سانتياگو برنابئو بازگشت. زيدان پس از كناره‌گيري از فوتبال بلافاصله به‌عنوان كمك مربي به برنابئو برگشت و در ژانويه 2016 بعد از بركناري رافائل بنيتز، سرمربي تيم رئال مادريد شد تا در مدتي كوتاه نشان دهد روي نيمكت هم به اندازه درون زمين فوتبال فوق‌العاده است. در بازه زماني 28 ماه، او موفق به كسب يك قهرماني لاليگا و ركورد دست‌نيافتني سه قهرماني پي‌در‌پي جام باشگاه‌هاي اروپا شد تا علاوه‌بر كسب عنوان بهترين مربي سال 2017 از سوي فيفا، جايگاه دومين مربي پرافتخار تاريخ رئال مادريد (بعد از دل بوسكه) را به خود اختصاص دهد. زيدان در مه 2018 از نيمكت رئال كناره‌گيري كرد اما بار ديگر در مارس 2019 با قراردادي 5/3 ساله به اين تيم پيوست و هم‌اكنون صدر جدول لاليگا را در اختيار دارد.
علاقه به انزو فرانچسكولي، بازيكن سال‌هاي دور تيم ملي اروگوئه، روياي ستاره فوتبال شدن را در سر زيدان پروراند و حالا خود او به جايگاهي به مراتب بهتر از فرانچسكولي در تاريخ فوتبال دست يافته است؛ جايگاهي كه منجر به شكل‌گيري روياي فوتباليست‌شدن در سر كودكان و نوجوانان زيادي در سرتاسر جهان شده است. زين‌الدين زيدان بازيكن بزرگ ديروز و مربي بزرگ امروز در دنياي فوتبال است؛ دو عنواني كه تنها در موارد معدودي در يك نفر جمع شده‌اند. «اسطوره»، اين تنها واژه‌اي است كه مي‌تواند زيدان را درونِ زمين فوتبال توصيف كند. بازيكني كه توپ از او فرمان مي‌برد، براي تيم‌ خود هم نقش «رهبر» را بازي مي‌كند و هم گاه «منجي» مي‌شود، براي تيم رقيب غيرقابل مهار است و بيرون از زمين «محبوب» خوانده مي‌شود، چنين بازيكني اسطوره ناميده مي‌شود و در دنياي فوتبال، زيدان حقيقتا يك اسطوره است. اسطوره بودن او از مرزهاي دنياي فوتبال هم فراتر رفت چنانكه نه تنها فرانسوي‌ها در پاسخ به سوالِ «پلاتيني، كانتونا يا زيدان؟» مي‌گويند: زيدان، بلكه چند سال پيش يك نظرسنجي در فرانسه نشان داد كه از نظر فرانسوي‌ها او محبوب‌ترين شخصيت اين كشور است. 
زين‌الدين زيدان خود را يكي از پنج بازيكن برتر تاريخ فوتبال مي‌داند (در كنار فرانچسكولي، كرايوف، مارادونا و رونالدو نازاريو) و شايد نت‌هاي موسيقي بهتر از اين كلمات بتوانند صحت اين گفته او را تاييد كنند. شايد زماني نام شهر مارسي (محل تولد زيدان و ملودي مارسييز يعني موسيقي سرود ملي كشور فرانسه) بار ديگر با موسيقي گره بخورد؛ زماني كه موسيقيداني از حركات زيباي او در ميادين فوتبال، «سمفوني زيدان» را خلق كند!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون