گپي با كاظم نجاريون، موسس گروه «رفتگران طبيعت»
فرهنگسازي در زمينه محيطزيست بايد تداوم داشته باشد
گروهي از جوانان فعال و پرتلاش در قرارهايي كه معمولا به صورت هفتگي با هم ميگذارند، در يك محل دور هم جمع ميشوند و سعي ميكنند اثرات حضور انسانهايي كه آموزش كافي براي حفاظت از محيط زيستشان نديدهاند را پاك كنند. اين محل ميتواند يك محوطه تفريحي باشد يا بخشي از كوهستانهاي اطراف شهر يا كوير يا حتي بازار تهران. «رفتگران طبيعت» سه سال است كه براي فرهنگسازي در مورد پاكيزگي محيطزيست تلاش ميكنند و اين تلاششان آنقدر تاثيرگذار بوده كه در تمام كشور گروههاي ديگر به صورت خودجوش، اقدام به پاكسازي محيطي ميكنند كه براي تفريح يا زندگي از آن استفاده ميكنند.
كاظم نجاريون، موسس رفتگران طبيعت ميگويد كه 25 سال زندگي كردن در اروپا و امريكا، انگيزهاش براي طراحي اين حركت در ايران بوده. او ميگويد:
محيط زيست پاكيزهاي كه در كشورهاي ديگر ديده باعث شده تا اين آلودگيهايي كه شايد براي بسياري عادي باشد بيشتر به نظرش بيايد. البته نجاريون اضافه ميكند كه معضل رها شدن زبالهها در محيطزيست يك معضل جهاني است اما هركس موظف است در محيطي كه در آن زندگي ميكند با توجه به شرايط آن محيط فعاليت خودش را تعريف كند.
به گفته موسس اين گروه طبيعتدوست، 90 درصد از شركتكنندگان در برنامههاي پاكسازي اين گروه را جوانان و افراد زير 30 سال تشكيل ميدهند. مهمترين رسانه جهت اطلاعرساني برنامههاي رفتگران طبيعت، شبكههاي اجتماعي است، به همين دليل جوانان زيادي از طريق اين شبكهها توانستهاند از برنامههاي اين گروه باخبر شوند و در پاكسازيهاي گروهي شركت كنند. هر چند كه به تازگي يك راه ارتباطي ديگر هم براي اطلاع از برنامههاي اين گروه تعريف شده و آن تماس با تلفن گوياي 02188376536 است كه برنامههاي هفتگي گروه را براي علاقهمندان اعلام ميكند. وقتي كه صحبت از دغدغههاي زيستمحيطي جوانان ميشود، نجاريون اشاره به نقش رسانههاي جمعي ميكند و ميگويد: «رسانههاي ما در 50 سال گذشته فعاليتشان در زمينه فرهنگسازي حفاظت از محيط زيست خيلي كم بوده. اگر هم برنامهاي در اين زمينه در صداوسيما ساخته شود، در ساعاتي پخش ميشود كه هيچ بينندهاي ندارد. ساعات پربيننده رسانهاي مثل تلويزيون هيچوقت به موضوع فرهنگسازي در زمينه محيط زيست اختصاص پيدا نميكند. يا روزنامهها و مجلات، مطالب خيلي كلي كه براي عموم مردم قابل فهم نيستند را در مورد محيط زيست تهيه ميكنند كه همين مورد هم خيلي به ندرت اتفاق ميافتد. در كشور ما شرايط زيستمحيطي خيلي بحراني است اما ما ميبينيم كه رسانهها تقريبا فعاليت خاصي در اين زمينه انجام نميدهند. رسانههايي كه مخاطب آنها جوانها هستند خيلي ميتوانند در اين زمينه تاثيرگذار باشند چون به نهادينه شدن اين فرهنگ كمك ميكند و افراد ميتوانند با تداوم در امر فرهنگسازي و آگاه شدن و آموزش ديدن در مسير حمايت از محيط زندگيشان حركت كنند.» مساله ديگري كه نجاريون به آن اشاره ميكند، مسوولان دغدغهمند است كه ميتوانند با برنامهريزي درست معضلات محيط زيست را تا حد زيادي مرتفع كنند و به عنوان مثال از شهردار جوان خليلشهر در نزديكي بهشهر نام ميبرد: «ايشان خيلي با وجدان كار ميكنند و خيلي به مسائل محيط زيستي اهميت ميدهند. خليل شهر از 10 روستاي مختلف تشكيل شده ولي مردم خيلي به موضوع محيط زيستشان اهميت ميدهند و يكي از پاكيزهترين جاهايي بود كه من در ايران ديدم، حتي در جشن روز زمين پاك كه من هم شركت كرده بودم، بيشتر اهالي در برنامه حاضر بودند و غالب مهمانان را هم خانمها و بچهها تشكيل ميدادند. در چنين جاهايي تاثير تلاش مسوولان ديده ميشود.»نجاريون معتقد است زماني كه جواني آنقدر دغدغه و مشكل در زندگي شخصياش دارد كه براي رسيدگي به آنها با مشكل مواجه است، چطور ميتواند به فكر محيط زيستش باشد: «وقتي يك جواني به يك سني رسيده كه بايد درآمدي داشته باشد تا بتواند ازدواج كند، شغلي ندارد، به مرور زمان دچار افسردگي ميشود، ديگر حتي اگر بخواهد هم نميتواند به مسائل محيطزيستي توجه كند، وقتي در اين مورد با آنها صحبت ميكنيم ميگويند كه ما دغدغههايمان آنقدر مهم است كه فرصت فكر كردن به اين مسائل بينشان
گم ميشود.»
نجاريون ميگويد: همان طور كه بچهها براي يادگيري دروس مدرسهشان بايد 9 ماه سر كلاس درسشان حضور مداوم داشته باشند، فرهنگسازي هم بايد تداوم داشته باشد تا نتيجهبخش شود. به اين شكل كه يك روز از سال به ياد فرهنگسازي در زمينه محيط زيست بيفتيم و بعد تا سال بعد سكوت كنيم، نتيجهاي نخواهيم گرفت. از طرف ديگر گاهي در جادهها تابلوهايي ميبينيم كه اداره حفاظت از محيطزيست نصب كرده، جملههايي را روي تابلو نوشتهاند كه مردم عادي اصلا متوجه منظورشان نميشوند چون با زبان عموم مردم گفته نشده. فرهنگسازي بايد با زبان ساده صورت بگيرد.
نداشتن واحد درسي جداگانه براي آموزش مسائل مربوط به محيط زيست در مدارس هم نكته مهمي است كه كاظم نجاريون به آن اشاره ميكند: «بهترين جا براي آموزش نكات مربوط به محيطزيست دبستانها هستند. در مهدكودكها و دبستانها بايد اين موارد را آموزش بدهيم. چشم به هم بزنيم اين بچهها به سني ميرسند كه بايد مسووليت قبول و كار كنند، اگر از كودكي آموزشهايي ديده باشند، نسبت به محيطزيستشان احساس مسووليت بيشتري خواهند داشت.»
در مورد تاثيراتي كه فعاليتهاي اين گروه در عموم مردم داشته ميپرسيم: «ما هميشه به مردم ميگوييم كه الزامي نيست كه حتما شما همراه با يك گروه از رفتگران طبيعت، كار پاكسازي طبيعت را انجام دهيد، هركجا كه نياز اين مساله را احساس كرديد ميتوانيد فعاليت خودتان را شروع كنيد، همين است كه مخصوصا بعد از تعطيلات نوروز عكسهاي زيادي به دست ميرسد كه مردم به صورت خانوادگي يا همراه جمع دوستانشان، در ساحل يا جنگل و كوهستان، پاكسازي طبيعت را انجام دادهاند و به مردمي كه آن اطراف بودهاند هم در مورد ضرورت اين كار توضيح دادهاند.»
البته كاظم نجاريون به اين نكته هم اشاره ميكند كه مشكلات حوزه محيط زيست هم مثل بسياري از حوزهها به زيرساختها مربوط است و بحث هميشگي بودجه: «شما تصور كنيد كه همه مردم به اين نتيجه برسند كه نبايد زبالههايشان را در طبيعت رها كنند، شهرداري زبالههاي تفكيك شده را جمعآوري كند اما اين زبالهها كجا ميرود؟ به دپوي زباله منتقل ميشوند و در اين دپو، شيرابه زباله توليد ميشود كه خطرناكترين مساله براي طبيعت است كه راهي منابع آب زيرزميني و رودخانهها ميشوند. مسوولان شهرداري هم ميگويند براي تجهيز مكاني براي بازيافت، بودجه نداريم. مشكل ما فقط فرهنگسازي بين مردم نيست، اگر مردم كارشان را درست انجام دهند، حلقه بعدي هم كه مسوولان و شهرداريها هستند، بايد درست عمل كنند تا طبيعت در امان باشد. طبق آمارهاي رسمي در ايران فقط 10 درصد زبالهها بازيافت ميشود، مابقي در طبيعت يا دپوهاي زبالهها رها شدهاند.»