احمد دادبين، فرمانده پيشين نيروي زميني ارتش در گفتوگو با «اعتماد»:
عراقيها ميدانستند خرمشهر را پس ميگيريم
با فتح خرمشهر عراقيها عقبنشيني و از جنگ فرار كردند
مصطفي لطفي/ وقتي از او ميخواهم كه حال و هواي آن روزهاي شهر خرمشهر را در واپسين دقايق آزادسازي توصيف كند با مكثي همراه با بغض ميگويد: توصيف آن روزها با كلمات بسيار سخت است زيرا كه به گفته امام (ره) خرمشهر با معجزه خدا آزاد شد. به نظرم اين بهترين و زيباترين تفسيري است كه تيمسار احمد دادبين براي توصيف حال وهواي خرمشهر سال 61 به كار ميبرد؛ نظامياي كه اين روزها بعد از حادثه تلخ 10 سال پيش حال بهتري دارد و با گرمي وشوق از روزهاي جنگ تحميلي صحبت ميكند و آزادسازي خرمشهر را آرزو، فكر و خيال ايران واحد در آن سالها و پيروزي در عمليات بيتالمقدس را نقطه عطفي در تاريخ جنگ تحميلي ميداند. فرمانده اسبق نيروي زميني ارتش با نگاهي مقايسهاي به آن روزها اعتقاد دارد: با همه موضوعات و مسائلي كه با آنها مواجه هستيم مردم و همه نيروها امروز نيز حاضرند مانند آن روزها گوش به فرمان رهبر خود حماسههاي ديگر را خلق كنند. دادبين تلخترين خاطره خود را از آن روزها شهادت همرزمان از جمله شهيد آبشناسان و شهيد شهرامفر ميداند و درباره شيرينترين خاطره خود ميگويد: پيروزي در صحنه نبرد مانند آزادسازي خرمشهر شيرينترين خاطرات آن دوران هستند. متن گفتوگوي «اعتماد» با امير سرتيپ احمد دادبين را در ادامه ميخوانيم.
وضعيت ارتش در روزهاي آغازين انقلاب اسلامي و در آستانه جنگ تحميلي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي استكبار جهاني كه اين انقلاب را متفاوت و متعارض با فضا و ارزشهاي خود ميديد تمام تلاش خود را در اين مسير قرار داد تا در عرصههاي گوناگون به اين انقلاب مردمي و اسلامي لطمه و ضربه وارد كند كه در بعد نظامي و امنيتي درنخستين گام به تجهيز و حمايت گروهكهاي مخالف نظام نو بنياد پرداخت كه اين گروهاي منافق براي ايجاد رعب و وحشت، در روزها و ماههاي اوليه استقرار جمهوري اسلامي به ترور مقامات و حتي مردم عادي دست زند و تعدادي از بهترين مردم اين كشور را به شهادت رساندند.
وقتي كه مشاهده كردند با اين اقدامات نميتوانند مردم را از هدف، اصول اصلي و رهبري خود دور كنند غائله ضد انقلاب در كردستان و در برخي ديگر از مناطق كشور را راه انداختند كه اين درگيريها ماهها به طول انجاميد. نيروي زميني كه يك فضا و تحول انقلابي را تجربه كرده بود با تمام توان و قوا درسال 58 با مشاهده نخستين ناآراميها نخستين يگاني بود كه لباس رزم پوشيد و در اين مناطق حاضر شد و به سركوب ضد انقلاب پرداخت كه اين اقدام ارتش را ميتوان نخستين حركت عملي آنها براي حفاظت و دفاع از جمهوري اسلامي و مردمي دانست كه حقيقتا اين ارتش و نيروي زميني شجاعانه و به خوبي اين ماموريتها را انجام داد و باعث شد كه استكبار جهاني نتواند از اين مسير براي دستيابي به اهداف خود استفاده كند.
بنابراين در چنين فضا و وضعيتي كه جمهوري اسلامي در حال تشكيل نهادهاي جديد خود بود و نقشههاي آنها در كردستان شكست خورده بود دشمنان از صدام خواستند كه به ايران حمله كند كه او در 31 شهريور 59 با چند لشكر زرهي مجهز از چند جبهه به مرزهاي غربي و جنوبي ما حمله كرد.
اوايل جنگ شما كجا بوديد؟ ودر چه يگاني مشغول خدمت بوديد؟
اوايل جنگ كه با درجه ستوان دومي خدمت ميكردم در كردستان بودم. من در آن روزها شاهد بودم كه چگونه استكبار جهاني قصد داشت با توجه به تجهيز و حمايت گروهكهاي منافق در كردستان به انقلاب مردمي لطمه وارد سازد ولي با شروع تجاوز همهجانبه عراق به ايران داوطلبانه در يك گروه داوطلب براي مقابله به تجاوز عراق به آبادان رفتم ومدتي را در آبادان بودم.
ارتش كه تازه تحول انقلابي را تجربه كرده بود و حتي قبل از شروع جنگ صحبتهايي در جريان بود كه برخي طرح انحلال آن را مطرح ميكردند چقدر آمادگي براي شروع اين جنگ را داشت؟ و چگونه اين ارتش به يكي از پايههاي اصلي مقاومت و صحنه نبرد تبديل شد؟
قبل از ورود به پاسخ اين سوال بايد به اين موضوع اشاره كنم كه حضرت امام (ره) با اعتقادي كه به نيروهاي ارتش و ماهيت ارتش داشت از همان زمان كه در پاريس بودند ارتباط خوبي را با ارتش داشتند و بدنه ارتش با ايشان ارتباط خودش را برقرار كرده بود. افرادي مانند شهيد نامجو و شهيد كلاهدوز با ايشان در ارتباط بودند. هنگامي كه حضرت امام به ميهن بازگشتند برخي به دلايل گوناگون شعار «انحلال ارتش» را سر دادند ولي از آنجايي كه حضرت امام(ره) از بدنه ارتش آگاهي كامل داشتند با اعلام روز 29 فروردين به عنوان روز ارتش خطي بر همه اينگونه شعارها كشيدند و حقيقتا اين ارتش هم از همان روزهاي اوليه و بعد از فرمان امام وارد عمل شد كه به خوبي عملكرد آنها را در ختم غائلههاي كردستان و... ميبينيم. با آغاز جنگ تحميلي نيز اين ارتش هرچند دچار تحول و تغييراتي در جريان انقلاب شده بود اما با حمايتهاي مردمي با تمام توان و آمادگي وارد عرصه مقابله با تجاوز عراق شد.
صدام فكر ميكرد چون در ايران شرايط انقلابي حاكم است ارتش از توان رزمي بالايي برخوردار نيست و اين شايد يكي از مواردي بود كه باعث شد او در حمله به جمهوري اسلامي ايران راسختر و گستاختر شود، به نظر شما چقدر ارتش ايران توانست اين تصور را بر هم بزند؟
بله ارتش در همان اوايل انقلاب دچار برخي موضوعات شد و برخي فرماندهان عاليرتبه آن اعدام و عدهاي فراري بودند ولي بدنه ارتش چون مردمي بود و همراه با امام و انقلاب حركت ميكرد سريع خود را در راستاي اهداف انقلاب بازسازي كرد و حتي به آموزش نيروهاي مردمي دست زد و با يك روحيه مضاعف و حمايتهاي امام و مردم به مقابله تجاوز عراق پرداخت. اين شايد چيزي بود كه صدام و طراحان جنگ عراق عليه ايران آن را تصور نميكردند.
خرمشهر چگونه به تصرف نيروهاي عراقي درآمد؟
متاسفانه يكي از مناطقي كه عراق و شخص صدام براي تصرف آن برنامه و خيالهايي را در سر ميپروراند شهر خرمشهر بود كه نيروهاي عراقي در همان روزهاي آغازين حمله در تصرف آن شهر پيشروي زيادي كردند و فكر كنم تيپ 10 زرهي ارتش عراق كه يكي از بهترين و مجهزترين يگانهاي آنها بود مورد استفاده قرار دادند. هر چند مقاومتهاي بسياري انجام شد اما بعد از عبور نيروهاي عراقي از رود كارون و درگيريهاي شهري كه تقريبا بيش از يك ماه طول كشيد آنها توانستند شهر خرمشهر را به تصرف در بياورند. حتي عراقيها تلاشهاي بسياري را نيز انجام دادند تا بتوانند شهر آبادان را نيز تصرف كنند اما برخلاف روزهاي اوليه جنگ كه توانسته بودند به صورت غافلگيرانهاي برخي نقاط از جمله خرمشهر را به تصرف خود در بياورند با مقاومتهاي نيرويهاي ارتشي و مردمي مواجه شدند و نتوانستند پيشروي كنند و درنهايت آنها در جاده اهواز- خرمشهر متوقف شدند. آن روزها من در خرمشهر بودم و به ياد دارم كه نيروهاي مردمي و ارتش چگونه با شجاعت توانستند لشكر متجاوز را متوقف كنند كه در اينجا جا دارد از يكي از گردانهاي لشكر 77 خراسان به فرماندهي سرهنگ كهتري ياد كنيم كه زماني كه عراقيها توانسته بودند در همان روزهاي اوليه تجاوز خود از نخلهاي شمال آبادان -خرمشهر عبور كنند و با يك پل حتي از رودخانه بهمن شير نيز رد شوند و قصد محاصره و تصرف آبادان را داشتند اين يگان از نيروي زميني ارتش با يك مقاومت بسيار شجاعانه نيرويهاي عراقي را به عقبنشيني به آن سمت رودخانه مجبور كرد و تعداد زيادي تلفات را به آنها وارد ساخت.
از اشغال كامل خرمشهردر پنجم آبان سال 58 تا سوم خرداد 61 كه خرمشهر آزاد شد 19ماه طول كشيد با توجه به اين همه رشادت چرا آزادسازي خرمشهر با تاخير 19 ماهه روبهروشد؟
از همان روزهاي اوليه تصرف خرمشهر نيروهاي مردمي و ارتش حاضر در عرصه نبرد آزادسازي اين شهر را يكي از اهداف و اصول خود ميدانستند و در تمام طول اين مدت بارها به نيروهاي عراقي حمله كردند ولي متاسفانه تحت يكسري شرايط خاص حاكم بر كشور موفق به آزادسازي خرمشهر نشدند. به هرحال ما در شرايط انقلابي بوديم و با وجود همراهي كامل بدنه ارتش با انقلاب هنوز نابسامانيهايي در سازمان ارتش و برخي حوزههاي داخلي و سياسي وجود داشت ولي مشاهده ميكنيم در كوتاهترين زمان افسران جوان فرماندهي واحدهاي مختلف ارتش را در دست گرفتند و توانستند با همكاري و هماهنگي با نيروهاي مردمي و سپاه حركت كنند. حتي به نظر برخي اين تاخير به خاطر ناهماهنگيها و عدم ارتباط بين ارتش و نيروهاي مردمي بود كه شكر خدا كمكم حاصل و پايه پيروزيهاي بعدي شد و عملياتهاي موفق شروع و نقاط مختلف ايران از جمله خرمشهر را كه دشمن با سوءاستفاده از اين ناهماهنگيها در روزهاي اول جنگ به تصرف خود در آورده بود آزاد شد.
طرح عملياتي آزادسازي خرمشهر در سال 61 چگونه كليد خورد؟وچه يگانهايي از نيروي زميني ارتش در اين عمليات شركت داشتند؟
آن سالها فكر و ذهن همه ملت ايران خرمشهر و آزادسازي آن بود كه در نهايت قرار بر اين شد كه بايك طرح چند مرحلهاي منسجم و مشترك بين ارتش و سپاه براي دستيابي به چند هدف از جمله آزادسازي خرمشهر اقدام شود. به نظر من بايد اين عمليات را يكي از بزرگترين و مهمترين عملياتهاي ايران عليه دشمن دانست كه در 10 ارديبهشت سال 61 آغاز شد. شهيد صياد شيرازي نقش بسيار برجستهاي را در اين طرح عملياتي داشت. در اين طرح براي آزادسازي خرمشهر در هدف اوليه پيشروي به سمت اين شهر يك پل شناور روي رودخانه كارون احداث شد. نيرويهاي ارتش و سپاه شبانه از روي اين پل با تجهيزات مختلف عبور كردند و خودشان را به خرمشهر رساندند. فكر ميكنم چند ساعت از عمليات نگذشته بود كه خرمشهر به محاصره نيروهاي ايراني درآمد و نيروهاي عراقي كه داخل شهر بودند به محاصره نيروهاي ايراني و نزديك به 19 هزار نفر از آنها به اسارت نيروهاي ايراني درآمدند و علاوه بر آنها صدها توپ و تانك و نفربر عراقي به عنوان غنيمت جنگي به دست آمد. از نيروي زميني ارتش يگانهاي گوناگوني در اين عمليات شركت داشتند از جمله لشكر 21 پياده، لشكر92 و 16 زرهي، تيپ 58 تكاور، يك تيپ از لشكر 77 خراسان و تيپ 23 نيروهاي مخصوص نوهد كه من با درجه ستوان دومي جزو اين تيپ بودم و در اين عمليات شركت كردم.
در طول انقلاب اسلامي و به ويژه جنگ تحميلي وقايع و حوادث بسياري را داريم كه با شجاعت و ايثار همهجانبه مردم وانقلاب پيوند خورده است ولي به نظر شما چرا از آزادسازي خرمشهر به عنوان نماد ملي مقاومت و پيروزي ياد ميشود؟ اهميت و نقش اين عمليات را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
من شايد بهطور دقيق تا بهحال روي اين موضوع فكر نكردهام ولي بايد بدانيم در جريان آزادسازي خرمشهر ما شاهد نوعي انسجام ملي بيسابقه در كشور و بين نيروهاي نظامي بعد از انقلاب اسلامي هستيم و دشمني كه با حمايت همهجانبه استكبار جهاني براي ضربه به انقلاب اسلامي وارد ميدان نبرد نظامي شده و بخشي از خاك ايران را براي مدت بيش از 19 ماه به اشغال خود درآورده بود را نيروهاي ايراني توانستند با رهنمودهاي امام (ره) و معجزه الهي و شجاعتهاي بيدريغ اين رخداد را به وجود بياورند كه در آن فضا باعث شد برتري نظامي، سياسي و انسجام ملي اجتماعي به همه دشمنان اين ملت و انقلاب ثابت شود. آزادي خرمشهر و روز سوم خرداد روز بسيار بزرگي براي ملت ايران است زيرا اين ملت توانستند با همدلي و انسجام در آن وضعيت يكي از حساسترين نقاط از خاك ايران كه در تصرف دشمن بود را آزاد سازند كه حضرت امام (ره) فرمودند اين پيروزي را خداوند رقم زد. علاوه بر بعد داخلي اين موضوع يك انعكاس بينالمللي همهجانبهاي داشت و اين آزادسازي به يك نقطه عطف واقعي در تاريخ جنگ ايران و عراق تبديل شد كه ميتوان گفت بعد از آزادسازي شهر خرمشهر در عمليات بيتالمقدس به علت اهميت اين عمليات جنگ تحميلي به دو قسمت بعد و قبل از آن تقسيم شد.
واكنش عراق در روزهاي آغازين شروع عمليات آزادسازي خرمشهر چه بود؟
در همان روزهاي ابتداي تصرف خرمشهر عراقيها ميدانستند كه حتما نيروهاي ايراني عملياتي را براي آزادسازي خرمشهر شروع خواهند كرد بنابراين ارتش عراق سنگرهاي زيادي در اطراف خرمشهر حفر و حتي نقاط مسطحي را كه پيشبيني ميكرد امكان دارد ايران نيروهاي چتر باز خود را پياده كند ميلهگذاري كرده و در نهايت چند رده پدافندي را تدارك ديده بودند. با توجه به همه اين مسائل نيروهاي رزمنده ما توانستند به خوبي و با رشادت فراوان از همه اين موانع عبور و به ياري خداوند حماسه سوم خرداد را خلق كنند. بنابراين عراقيها بسيار نگران بودند و ميدانستند كه نيروهاي ايراني و ايرانيها اجازه نخواهند داد به همين سادگي بخشي از خاك آنها در تصرف دشمن باقي بماند و بنابراين اقدامات بسياري را صورت داده بودند ولي مطمئن هستم خودشان هم ميدانستند پيروزي با نيروهاي ايراني است.
شما جزو نيروهايي بوديد كه در آن روز تاريخي وارد شهر خرمشهر شديد حال و هواي آن روز خرمشهر بعد از آزادسازي چگونه بود؟
با ورود نيروهاي ايراني به شهر خرمشهر به وضوح در عرصه نبرد مشخص بود كه روحيه نيروهاي دشمن در هم شكسته و آنها فرار كرده و تعداد زيادي از آنها همانطور كه گفتم نزديك به 19 هزار نفر به اسارت ايران درآمده بودند اما متاسفانه اين شهر مهم ايران بهشدت جنگ زده و بسياري از منازل مسكوني و زيرساختهاي اين شهر در جريان جنگ ويران شده بود و فكر ميكنم هيچ كس از مردم اين شهر در آن روزها آنجا ساكن نبودند. هنگامي كه روز سوم خرداد من وارد شهر شدم همه نيروها در مسجد جامع خرمشهر و اطراف آن جمع شده وشادي عجيبي در بين همه نيروها وجود داشت كه من نميتوانم آن را در قالب كلمات توصيف كنم اما جالب اين بود كه هيچ كس كوچكترين توجهي به دشمني كه ضربه بسيار سهمگيني خورده نداشت بلكه همه در حال و هواي آن حماسه بزرگ قرار داشتند وعلاوه بر آن يك ترافيك بسيار سنگين ايجاده شده بود زيرا كه از همه نقاط مختلف كشور همه به سمت خرمشهر حركت كرده بودند.
بعد از عمليات آزادسازي خرمشهر ما شاهد هستيم كه اين عمليات تغيير و تحولاتي را حتي در فضاي سياسي داخلي ايجاد كرد و حتي ميشود گفت استراتژي نظامي و ادامه جنگ تغيير كرد، ارزيابي شما از اين بحث چيست؟
خرمشهر وقتي كه با آن رشادتها وايثارگريها آزاد شد نهتنها باعث شد نيروهاي عراقي آخرين روحيه تهاجمي خودشان را از دست بدهند بلكه روحيه دفاعي آنها نيز بهشدت تضعيف شد. آنها شروع به عقبنشيني و فرار كردند. اين تغيير و تحولات باعث شد كه وضعيت نسبت به قبل دگرگون و از نظر بينالمللي دنيا نظر ديگري به توان نظامي و سياسي ما داشته باشد. بعد از آزادسازي خرمشهر، عراقيها بسيار تلاش كردند كه جنگ را به نحوي خاتمه دهند و آن را خاتمه يافته بدانند ولي مسوولان ايراني اين موضوع را نپذيرفتند و برخي فرماندهان وقت نظامي خدمت حضرت امام (ره) رسيدند و اعلام كردند كه ما بايد آنقدر اين جنگ را ادامه دهيم كه برد گلولههاي توپ عراقي به شهرهاي ما نرسد به خاطر اين ما شاهد تغيير در روند پيگيري جنگ و ادامه عملياتها هستيم.
زماني كه شما در سال 73 فرمانده نيروي زميني ارتش در سالهاي بعد از جنگ شديد تحولي در اين نيرو از نظر وضعيت معيشت نيروها تا نوسازي رخ داد. در زمان تصدي شما «مانور ذوالفقار» و همچنين «رزمايش بزرگ ولايت» در سالروز آزادسازي خرمشهر در سال 74 طراحي و در بيابانهاي استان قم اجرايي شد، چرا اين موضوعات را در آن روزها در دستور كار خودتان قرار داديد؟
اگر بخواهم از تلاش براي بهبود وضعيت اقتصادي و معيشت نيروها بگويم، بايد بگويم من در ارتش بزرگ شده بودم و با مشكلات اين نيرو به خصوص وضعيت اقتصادي نيروها آشنا بودم به خاطر همين در زمان تصدي فرماندهي خود بسيار تلاش كردم از نظر معيشتي و اقتصادي وضعيت نيروها بهتر شود و در آن زمان طرحهاي بسيار خوب اقتصادي را انجام دادم كه امروز ميبينم بسياري از آنها موفق هستند. در مورد طراحي و اجراي اين رزمايش و مانور بايد بگويم دنيا فكر ميكرد ارتش و سپاه ما بعد از هشت سال جنگ ديگر تواني براي مقابله ندارد بنابراين زماني كه من تصدي فرماندهي نيروي زميني ارتش را عهدهدار شدم تلاش كردم كه با يك طراحي نيروهاي ارتش را در يك مانور گسترده كه از آن به عنوان بزرگترين مانور نظامي خاورميانه ياد ميشود كه حدود 200 هزار نفر در آن شركت داشتند وارد عمل كنيم. براي نخستين بار بود كه نيروهاي زميني، هوايي و... مشتركا با گلولههاي جنگي در يك مانور شركت كردند، روز اول كه اين عمليات انجام شد، روز بعد از آن به قيمت نفت در جهان بشكهاي 5/2 دلار افزوده شد.
اگر از روزهاي جنگ تحميلي بخواهيد به يك خاطره خوب و به يك خاطره بد اشاره كنيد چه موضوعي را در اين دوران برجسته ميكنيد؟
قاعدتا براي يك نظامي كه در صحنه نبرد حضور داشته است خاطرات ناراحتكنندهاي كه هيچگاه آنها را فراموش نميكند شهادت عزيزان است كه من هميشه به عنوان يك خاطره بد فراموش نشدني كه در خاطرم هست، شهادت دو فرمانده خوب خود شهيد آبشناسان و شهيد شهرامفر را به ياد دارم. شهيد شهرامفر در جاده بانه مورد اصابت گلوله منافقان قرار گرفت و شهيد شدند و شهيد آبشناسان در عملياتي كه در منطقه كردستان در مرزهاي عراق ايران انجام شد و قرار بود ارتفاع حساسي به تصرف در بيايد به شهادت رسيد. اما خاطره خوب براي يك نظامي را ميتوان موفقيت و پيروزي در عملياتهاي صورت گرفته دانست كه روز آزادسازي خرمشهر يا پاكسازي مناطق كردستان از نيروهاي ضد انقلاب كه من بيشترين زمان خدمت خودم را از ستوان دومي تا اميري در آنجا گذراندهام جزو خاطرات خوب من از آن روزها هستند.
وقتي صحبت از جنگ تحميلي ميشود در ارتباط با نيروي هوايي انجام عمليات اچ اس در اذهان متصور و در مورد نيروي دريايي همه به عمليات مرواريد يا نابودي نيروي دريايي دشمن در روزهاي آغازين جنگ اشاره ميكنند به نظر شما نقش برجسته نيروي زميني ارتش در جنگ تحميلي در كدام بعد ميتواند برجسته شود؟
نيروي زميني ارتش تقريبا در تمامي عملياتهاي دفاع مقدس شركت داشته و همه يگانهاي اين نيرو از توپخانه، زرهي، مهندسي، هوانيروز همواره در كنار نيروهاي سپاه و بسيج فعاليت كرده است اما به نظر من مهمترين كار نيروي زميني ارتش در جريان جنگ تحميلي اين بود كه لشكر زرهي منظم عراق كه براي حملهاي سرتاسري سامان داده شده بود را در روزهاي اول جنگ بهم ريخت و توانست حركت هجومي دشمن را درهمان روزهاي اوليه متوقف و در برخي مناطق تثبيت كند يعني تثبيت دشمن و جلوگيري از حركت بيشتر عمل برجسته نيروي زميني است.
در آن روزگار جنگ تحميلي و به خصوص روزهاي عمليات و آزادسازي خرمشهر يك فضاي همدلي در بين همه ملت و نيروهاي ارتش، سپاه، بسيج و... مشاهده ميكنيم، اگر بخواهيم با امروز مقايسه كنيم به چه موضوعاتي ميشود اشاره كرد؟
آن روزها حضرت امام (ره) مركز ثقلي بود كه همه به فرمان ايشان به مقابله با دشمني پرداختند كه با حمايت استكبار جهاني تجاوزي را عليه اين مرزوبوم صورت داده بود و انجام وظيفه كردند، به نظرمن امروز هم فارغ از همه موضوعات همه نيروها و به خصوص مردم در چنين شرايطي گوش بهفرمان رهبر هستند و آمادگي دارند آگر خدايي ناكرده مسالهاي به وجود آيد وارد عمل شوند و از هرگونه تجاوزي جلوگيري كنند. وجود اينچنين پتانسيلي بين مردم ايران را بايد وجه مشترك بنيادين روزهاي آزادسازي خرمشهر و امروز دانست.
بعد از اتمام جنگ نقش نيروي زميني و ارتش را در نظام جمهوري اسلامي چگونه ارزيابي ميكنيد؟
من فكر ميكنم با توجه به اينكه امريكا هيچگاه دست از شرارتهاي خود عليه اين انقلاب بر نميدارد ما هميشه با قدرت در مقابل آن ايستادهايم و اگر نيروهاي ما منسجم نبود و آمادگي نداشت ممكن بود دشمن بتواند به ما لطمه بزند، همين انسجام و هماهنگي نيروها تا به امروز باعث قدرتمندي ما در عرصه نظامي شده كه ارتش جمهوري اسلامي ايران و نيروي زميني امروز يكي از پايههاي اصلي اين موضوع است.