گفتوگو با هما روستا درباره آكادمي سمندريان
براي تئاترمان و خودمان
خانم هما روستاي عزيز، از آكادمي سمندريان بگوييد، از جشن استاد سمندريان و از اينكه چه افقي را براي اين امر در تئاترمان ترسيم ميكنيد...
بعد از اينكه آقاي سمندريان از پيش ما رفتند من نميخواستم كه سالگرد مرگ برايشان بگيرم، نخستين ايده من اين بود كه به يادش باشيم و شاگردهايش، دانشجوهايش و هنرمنداني كه با ايشان كاركردهاند و دوستان تئاتريمان همه در روز تولدش جمع بشويم. تولد حميد نهم ارديبهشت است اما چون ما نتوانستيم كه در اين روز اين برنامه را برگزار كنيم، در اين تاريخ جمع شديم. خيلي كار سختي را داريم انجام ميدهيم چون اين يك جشن خصوصي است و جشني است كه از مردم كمك ميگيريم نه از دولت و نه هيچ كس، مردم خودشان هستند كه براي برگزاري اين جشن كمكمان ميكنند. هنوز نشده است كه ما اين جشن را نهم بگيريم و اين تنها دغدغه من است ولي كمي اين ور و آن ور جشن تولدشان را ما ميگيريم.
برگزاري همين جشن باعث شد كه من به فكر آكادمي سمندريان بيفتم. در حال حاضر داريم كارهاي اداري آكادمي را انجام ميدهيم و خب پروسه سختي است. اين آكادمي را ميخواهم به اين نيت برگزار كنم كه ما بتوانيم استعدادهاي جوان را پرورش بدهيم، صحنه داشته باشيم كه جوانها بيايند و اجراهايشان را برگزار بكنند و يك تئاتر نمونه به وجود بياوريم. چون ما در حال حاضر متاسفانه تئاتر نمونه نداريم. تئاتر نمونه آن چيزي است كه هميشه سمندريان دنبالش بود تا جوانها بدانند چه چيزي تئاتر نمونه است و چه تئاتري درست است. در حال حاضر يكي بهتر، يكي يك خرده بدتر كار ميكند، بعضي وقتها هم تئاتر خوب ميبينيم ولي نميتوانند در يك سيستم تعريف شوند. ما ميخواهيم اين سيستم را به وجود بياوريم كه پرورش بدهيم كارگردانهاي نمونهاي را كه بتوانند تئاتر نمونه را در سطح عالي ارايه بدهند. تئاتري نمونه تئاتري فاخر و درست است كه ما را به سمت جلو ببرد نه اينكه درجا بزنيم. درجا زدن را سمندريان دوست نداشت، دوست داشت استعدادهاي جوان پرورش پيدا كنند و آنها تئاتر نمونه را به پيش ببرند.
اين قصد من است ضمن اينكه ما در آن آكادمي بايد پژوهش درباره تئاتر داشته باشيم يعني آدمها بيايند آنجا و كار كنند براي تئاترمان و خودمان هم بتوانيم درآمدزايي داشته باشيم تا سيستمي كه برايتان دربارهاش توضيح دادم را بتوانيم بچرخانيم و روي پا نگه داريم.
اين كار، كار بسيار مشكلي است. من سعي خودم را براي به پا كردنش ميكنم. اين جشن هم در همين راستا برگزار ميشود. ما جايزههاي زيادي نميدهيم، نميخواهيم شبيه جشنوارههايي كه نميخواهند
هيچ كس را برنجانند باشيم. ما واقعا سعي ميكنيم به كساني اين جايزه را بدهيم؛ حالا دو نفر يا يك گروه كه با اين تعاريف همخوان باشند. ما هر سال دو جايزه ميدهيم و اين دو هر رشته از تئاتر ميتواند باشد، هر كاري كه براي تئاتر مفيد بوده؛ ميتواند يك نمايش باشد، يك بازي درخشان باشد يا پژوهش و هرچيزي كه براي ادامه و روي تئاترمان تاثيرگذار بوده باشد.
چقدر فكر ميكنيد طول ميكشد تا اين اتفاق با تعاريفي كه گفتيد، رخ بدهد؟
من عجول هستم و آن طور كه بچهها ميگويند بسيار پشتكار دارم. ما سه سال است كه به هر حال اين مراسم را برگزار كردهايم. كار سادهاي نيست، چون ما مثل تمام آكادميهاي حرفهاي دنيا تلاش ميكنيم كه اين مراسم را برگزار كنيم؛ چون دلم ميخواهد به تئاتر احترام گذاشته بشود. يادم هست جشن اولي كه بعد از رفتن حميد برگزار كرديم بچهها با حالت دلنشيني آمده بودند و ميگفتند خوشحاليم كه به ما احترام گذاشته شده است، مثل اسكار است و اين حس براي من بسيار خوشايند بود.
فكر ميكنيد چه زماني آكادمي سمندريان در زمينه آموزش و پژوهش و مواردي كه گفتيد اتفاق بيفتد؟
من با وزير ديدار كردم، برخورد مثبتي با اين موضوع داشت. چون هم به سمندريان احترام ميگذاشت و هم به من و هم اينكه اين رويكرد را پسنديده بود. حالا اما بايد روند حقوقي ماجرا طي بشود.
چه كمكي بايد براي رخ دادن اين ماجرا بشود؟
ما بايد جايي را داشته باشيم كه براي آكادمي باشد، متعلق به آكادمي كه جابهجايي برايش رخ ندهد. من آن بودجهاي كه بايد را براي خريدن آن جاي مورد نياز ندارم. اجارهاي نميشود، بايد اسپانسري پيدا بشود كه اينجا را در اختيار ما بگذارد حالا به اجاره و شرايطي كه ما بتوانيم از درآمدي كه براي آكادمي و چرخاندن چرخش ميتوانيم تهيه كنيم به آن بپردازيم. نميخواهيم اين كمك از سمت دولت يا نهادهاي دولتي باشد، روي استقلال اين آكادمي تاكيد داريم. ما دلمان ميخواهد يك بخش خصوصي اين كمك را به ما بكند. اين نخستين نكتهاي است كه براي راهاندازي آكادمي سمندريان نياز داريم. ما
در حال حاضر آموزشگاه سمندريان را از زمان آقاي سمندريان داريم ولي جاي كوچكي است براي اين برنامهاي كه براي آكادمي داريم. ما هدفمان اين است كه اين آكادمي بشود نخستين آكادمي خصوصي تئاتر در ايران تا تئاتر را پيش ببريم. ما نميخواهيم آكادمي برايمان درآمدزا باشد، هر برنامهاي هم كه از منظر مالي برايش تعريف بشود تنها براي چرخيدن چرخ آكادمي است و پرداخت به كساني كه قرار است براي آكادمي وقت بگذارند و كار كنند آن هم براي اينكه چرخ زندگيشان بچرخد، در همين حد ما را كفايت ميكند و دنبال بيشتر از اين نيستيم چون هدفمان چنين نيست و اهدافي وراي اينها داريم و بزرگتر براي تئاترمان. در همين حد من راضي هستم چون باور دارم كه هميشه سرمايه به كار هنري و فرهنگي ضرر ميرساند تا اينكه برايش سود داشته باشد. اگر بچهها ذوق كنند از اينكه ميتوانند زندگي شان را از آنجا بگذارنند، كفايت ميكند.