• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3253 -
  • ۱۳۹۴ سه شنبه ۵ خرداد

جامعه از مسوولان الگو مي‌گيرد

صادق زيباكلام٭

در هر كشور الگوهايي وجود دارد كه تا حدي به رفتار افراد جامعه جهت مي‌دهد. مسوولان هر كشور نيز به عنوان يكي از گروه‌هاي مرجع در شمار اين الگوها به حساب مي‌آيند كه رفتار آنها در زمينه‌هاي مختلف براي افراد جامعه ملاك و ميزان خواهد بود. براي تعيين موضوعي با عنوان نقدناپذيري جامعه ايراني بايد حتما اين نكته را در نظر گرفت كه در كشور ما تا چه حد مسوولان نقدپذير هستند. با كمال تاسف بايد گفت جامعه ما نقدناپذير است چرا كه اين الگوي رفتاري را از مسوولان خود فراگرفته است. با اندكي دقت متوجه خواهيد شد كه مسوولان ما جزو نقدناپذيرترين افراد هستند. اغلب مسوولان ما اگر مورد انتقاد قرار بگيرند يا كسي يا گروهي سخنان، سياست‌ها و تفكرات‌شان را نقد كند آن را نخواهند پذيرفت و با آوردن عذر و بهانه سعي در مخدوش كردن نقد وارد شده دارند و حتي گاه پس از بيان كلامي كاملا اشتباه، وقتي بازخورد رفتار خود را مي‌بينند ادعا مي‌كنند كه مقصود آنها از سوي مطبوعات، سايت‌ها يا خبرگزاري‌ها تحريف شده است. به طور مثال يكي از ائمه جمعه در يكي از شهرهاي بزرگ و پرجمعيت عبارتي را به كار برد كه توهين به يكي از اقوام به حساب مي‌آمد و وقتي از سوي جامعه مورد انتقاد قرار گرفت كه شما نبايد راوي چنين سخناني باشيد گفت رسانه‌ها حرف‌هاي مرا تحريف كرده‌اند، مقصود من پادشاه عربستان بوده است. در حالي كه حتي اگر منظور ايشان پادشاه عربستان هم بوده باشد به كار بردن چنين الفاظي شايسته نيست. صرف داشتن اختلاف‌نظر سياسي، دليلي براي توهين كردن به رهبران ساير كشورها نخواهد بود. اين كمترين مصداق براي نقدناپذيري است.
در واقع مشكل اينجاست كه در جامعه ما رهبران سياسي، حزبي، دولتي و... هيچ كدام نقد را نمي‌پذيرند، بنابراين جامعه در چنين زمينه‌هايي از چه كساني بايد الگو بگيرد؟ طبيعي است، جامعه از مسوولان خود الگو مي‌گيرد و متناسب با آن نسبت به وقايع پيرامون خود واكنش نشان مي‌دهد. غرض اين نيست كه بگوييم نقدناپذيري جزو فرهنگ جامعه ايراني است اما مي‌توان گفت كه يك روش اجتماعي شده است. من معتقدم اين روش اجتماعي يا نقدناپذيري از آغاز در خون و ژن ايرانيان وجود نداشته بلكه به طور مستقيم برآمده از عملكرد مسوولان و رهبران اجتماعي است.
گروه‌هاي اجتماعي نيز از اين قاعده در نقدناپذيري مستثني نيستند. آنها نيز پيوسته الگوهاي خود را از مسوولان مراتب بالاتر مي‌گيرند. به طور مثال پزشكان ما نيز در جامعه ايراني زندگي مي‌كنند؛ جامعه‌اي كه مسوولان آن نقدپذير نيستند. اگر در سريال «در حاشيه» كه توسط آقاي مديري ساخته شده است به جاي پزشكان و وكلا، دانشگاهيان يا رانندگان يا هر حرفه ديگري نقد مي‌شدند، در اصل ماجرا تفاوتي ايجاد نمي‌شد. در آن صورت شكي وجود ندارد كه به طور مثال شركت واحد شكايت مي‌كرد كه به ما توهين شده است؛ مشابه حرف‌هايي كه امروز سازمان نظام پزشكي عنوان مي‌كند. در حالي كه بسياري از مسائلي كه در اين سريال مطرح شده درست است و مردم با آن همراهي مي‌كنند. مردم ما مشابه اين تجربيات را وقتي به بيمارستان‌ها و مراكز درماني مراجعه كرده‌اند پيدا كرده‌اند و در واقع بارها با چنين رفتارهايي از سوي پزشكان مواجه شده‌اند اما مورد نقد و بررسي قرار گرفتن از سوي جامعه، براي افراد و مسوولان در كشورهاي توسعه يافته امري پذيرفته شده است. مثالي ساده مي‌زنم؛ همه ما ايراني‌ها بارها و بارها روي صفحه تلويزيون ديده‌ايم كه در امريكا مردم با تجمع جلوي كاخ سفيد به دخالت‌هاي نظامي اوباما يا جرج بوش در خاورميانه اعتراض كرده‌اند يعني در حالي كه سربازهاي امريكايي در عراق كشته مي‌شدند عده‌اي عليه حضور سربازان امريكايي در عراق راهپيمايي كرده‌اند. اين نشان‌دهنده وجود ظرفيت بالاي نقدپذيري در اين جوامع است در حالي كه در جوامع در حال توسعه مثل جامعه ما چنين ظرفيتي هنوز به وجود نيامده است.
براي نقد تقسيم‌بندي‌هايي در نظر مي‌گيرند اما بايد گفت چيزي به نام نقد منصفانه و نقد غيرمنصفانه يا نقد واقع‌بينانه و نقد مغرضانه وجود ندارد. نقد، نقد است اما ابتدا بايد اجازه ظهور بيابد و بعد كسي كه مورد نقد قرار گرفته درمورد اينكه نقد منصفانه بوده يا خير قضاوت كند. درباره اين موضوع افراد، مطبوعات و جامعه بايد قضاوت كرده و نظرشان را بگويند. اول بايد فرصت نقد كردن را به افراد داد، پس از آن جامعه است كه مي‌گويد نقد او منصفانه بوده يا غيرمنصفانه. در حقيقت مسوولان ما همه نقدها را غيرمنصفانه تلقي مي‌كنند چراكه نمي‌خواهند پاسخگوي آنها باشند اما در جوامع پيشرفته هرگز لفظ نقد غيرمنصفانه يا انتقاد غيرسازنده را به كار نمي‌برند و نقد را به انواع آن تقسيم‌بندي نمي‌كنند، در واقع اين مرزبندي مختص جوامع در حال توسعه از جمله جامعه ما است.
٭استاد علوم سياسي دانشگاه تهران

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون