پيام جشنواره فيلم غزه براي اسراييليها
به ياد فلسطينيهاييكه سينما نداشتند
«آوي بلچرمن٭» / مترجم: بهاره سرلک / درحاليكه در هفته گذشته گزارشگران رسانههاي رژيم صهيونيستی مشغول پوشش خبري جشنواره فيلم مستند DocAviv در تلآويو بودند در چند کیلومتری این شهر، جشنواره فيلمي كه به نمايش فيلمهايي با موضوع حقوق بشر اختصاص داشت، در محله شجاعيه نوار غزه به اختتاميه خود
نزديك ميشد.
شجاعيه، محلهاي است كه تابستان گذشته در جنگ غزه شاهد سقوط بمبها و ريخته شدن سقف خانهها توسط رژيم صهيونيستي بود. بيستم جولاي 2014 حدود صد فلسطيني كه اكثر آنها را كودكان و زنان تشكيل ميدادند، در این محله كام مرگ را بوسيدند. مصاحبه زير با سازماندهنده اين جشنواره«صعود ابورمضان»، روزنامهنگار و ساكن غزه انجام شده است.
صعود! لطفا كمي درباره اين جشنواره توضيح بده.
اين جشنواره، اولين جشنواره فيلمي است كه در غزه برگزار ميشود. گروهي از فيلمسازان و روزنامهنگاران در غزه كه هيچ وابستگي به سازمانهاي سياسي در جشنواره غيرعادي ندارند، با اين عقيده كه هر فردي شايسته ذرهاي احترام و آرامش است اين جشنواره را برگزار كردند.
مدير اين جشنواره فيلمساز فلسطيني «خليل المزين» و جشنواره فيلم اردني «كارما» حامي ما است. آثار شركتكننده از سوريه، عراق، مصر، اردن، روسيه و ديگر كشورها بود. كميته حرفهاي سينمايي از ميان 180 فيلم، 28 فيلم را براي نمايش در سه روز برگزاري اين جشنواره انتخاب كردند.
واكنش ساكنان شهر در مواجهه با اين رويداد چه بود؟
ببينيد، بخشي از واقعيت پيچيده اين است كه از زمان انتفاضه اول در غزه حتي يك سالن سينما هم وجود ندارد. افرادي كه در دهه دوم زندگيشان هستند، مثل فرزندان خودم، تا به حال به سينما نرفتهاند. زندگي ما دستخوش مبارزه و درگيري است و تحت محاصره هستيم، زندگي سختي است. زنده ماندن، پيدا كردن كار و تهيه غذا و محافظت از خانواده و فرزندان در زمان جنگ از دلمشغوليهاي مردم غزه است.
وقتي دنبال مكاني براي نمايش فيلمها بوديم به محله شجاعيه در شرق نوار غزه رسيديم. جايي كه از خانهها فقط پارههاي آجر برجاي مانده بود. كنار مسجد ويرانشدهاي كه در احاطه خانههاي با خاك يكسان شده بود، ايستاديم و متوجه شديم كه اين مكان مناسبترين محل براي برگزاري جشنواره فيلمي است كه تمركزش بر حقوق بشر است.
فكر ميكنيد اين جشنواره پيام خود را به دنيا فرستاده؟
مطمئنا. اين جشنواره يادآوری برای سراسر دنيا است. بيش از هشت سال است كه مردم غزه تحت محاصره و حمله بمبهايي قرار دارند كه نياز به پايان آن است. همچنين ما قصد داريم به دنيا صحبتهايي كه درباره فرستادن كمك براي ساخت دوباره غزه بود را يادآوري كنيم. اگر اين وعدهها جدي بودند، بدانيد كه وقت عمل فرارسيده است.
مردم اينجا در واقعيتي ناممكن زندگي ميكنند. ميدانيد چيست؟ اين جشنواره پيامي هم براي حماس و فتح فرستاد با اين مضمون كه درگيريهاي داخلي بين آنها زندگي ما، مردم غزه را از هم پاشيده است.
اما پيام مهمتر اين است كه آنطور كه رسانهها قصد تصوير كردن غزه را به صورت يك شهر با خاك يكسان شده، فقير با معترضاني كه به اسراييل موشك پرتاب ميكنند، نيست. غزه شهري نيست كه مردمش براي مرگ زندگي كنند. براي ما اهميت دارد كه دنيا با چشم خود ببيند تصوير رسانهها از غزه، درست نيست. مردم غزه انسان هستند، زندگي را دوست دارند، به دنبال صلح و آشتي هستند، دوست دارند سينما بروند و زندگي عادي خودشان را داشته باشند.
چطور بدون هيچ پيشزمينهاي، برنامهريزي مراسمي را در محلهاي ويرانشده انجام داديد؟
برگزاري اين مراسم بدون كمك ساكنان محله امكانپذير نبود. آنها بخشي جدانشدني از عواملي بودند كه اين جشنواره را برگزار كردند. از آنها پرسيديم كه كسي مايل به كمك كردن هست و سپس همه اعلام آمادگي كردند. بچه و زن و مرد و جوان و پير اعلام كردند در برگزاري اين مراسم سهيم خواهند شد. همه به كمك آمدند تا پارهآجرها را جمع و فضا را آماده كنيم؛ يكي آب آورد، يكي قهوه. آنها به ساخت صحنه، نصب تابلوها، نصب پرده نمايش بزرگ كه به اندازه صفحهنمايش يك سالن سينما بود و روي ديوار يك خانه ويرانشده قرار گرفت، كمك
كردند.
تصوير فرش قرمزي كه از ميان خانههاي ويران ميگذرد، تن آدم را مورمور ميكند. چه كسي روي آن قدم گذاشت؟
خب، بدون فرش قرمز جشنواره، جشنواره نميشود. ما از نماد فرش قرمز طوري استفاده كرديم كه واقعيت خودمان را در غزه به نمايش بگذاريم. وقتي خونهاي مردم در تابستان روي زمين ميريخت، قرمز اولين رنگي بود كه ديده ميشد، رنگ خونهاي قرمز كودكان و زنان و مردان.
خانوادهاي در شجاعيه بود كه 11 نفر، كه بيشتر آنها كودك و زن بودند را در بمباران از دست داده بودند. رسم بر اين است كه افراد خيلي مهم (VIP) روي فرش قرمز قدم ميگذارند. اينجا فرش قرمز هفتاد متري را در يكي از خيابانهاي اصلي كه به محل نمايش فيلمها ميرسيد، خياباني كه چيزي غير از خانههاي ويرانشده نداشت، پهن كرديم. ساكنان محل را دعوت كرديم تا روي فرش قرمز گام بردارند تا به محل نمايش برسند. از اين طريق اعلام كرديم تكتك شما، مردم غزه، براي ما مهم هستيد.
مردم در مواجهه با اين جشنواره چه برخوردي داشتند؟
شب افتتاحيه صدها نفر از ساكنان اين محله و ديگر محلههاي غزه به جشنواره آمدند. شبي پر از شادي و جشن و سرور بود كه سخنراني و اجراي موسيقي و سرودخواني كودكان بخشي از آن بود. آن شب دو فيلم نمايش داديم: يك فيلم از فيلمساز غزهاي و يكي هم از فيلمساز اردني كه هر دو درباره حقوق بشر بودند.
ساعت 9:30 محل نمايش فيلم پر از نور شد. بايد بدانيد كه شجاعيه در هشت ماه گذشته، تاريكي را زندگي كرده. شالوده خانهها از بين رفته. مردم با نور شمع زندگي ميكنند. اين جشنواره لحظهاي امنيت و آسايش را به اين شهر بازگرداند. نور روشن را مهمان كرد. مردم به من ميگفتند: «صعود، اولين بار است كه احساس ميكنيم در غزه زندگي نميكنيم. ما به سينما آمديم، عالي است! اگر از من بپرسي، چنين چيزي از غذا هم مهمتر است و قطعا از سياستهاي به كار برده شده در مورد اين شهر هم با اهميتتر است.»
پيامي براي خوانندگان اسراييلی هم داريد؟
ميدانيد كه 28 سالي است روزنامهنگارم و براي نشريات بينالمللي مينويسم. با خبرگزاريها و نشريههاي اسراييلي مصاحبه كردهام و دوستان زيادي آنجا دارم. شرمآور است كه نشريات و خبرگزاريهاي اسراييلي چنين رويدادهايي را ناديده ميگيرند و آنها را براي مردم اسراييل علني نميكنند. همين هفته در تلآويو جشنواره فيلم برگزار شد. ما هم در غزه جشنواره فيلمي برگزار كرديم. اين رويدادها از يكديگر
جدا نيستند.
آرزو دارم بالاخره روزي صلح از راه برسد و ما بتوانيم در جشنوارههاي گوناگون شركت كنيم. همه ما انسان هستيم. مايه شرمساري است كه روزها و سالهاي ما سرشار از درد و رنج شده. به عنوان يكي از ساكنان غزه تاسف خود را از همه اين خشونتها و جنگها اعلام ميدارم. همه ما انسان هستيم و شايستگي لذت از زندگي را داريم و نبايد نفسي را بميرانيم و كشته شويم.
٭ «آوي بلچرمن» فعال اجتماعي و روزنامهنگار است. اين مصاحبه اولين بار در وبلاگ لوكال كال منتشر شد.