تقليل معاونت امور جوانان به دفتر ازدواج و طلاق در دولت يازدهم
محمدرضا قاسمي / بار ديگر با نزديك شدن به هفته جوان زمزمههايي از مسايل جوانان در رسانهها شنيده ميشود و جوانان شاهد اهميت شعاري خود از زبان مسوولان مرتبط و غيرمرتبط خود هستند.
جوانان كه با موضوعات بسيار دست و پنجه نرم ميكنند تا كولهباري پرتوشه براي آينده خويش گردآورند، حيرتزده و نگران از عوامزدگي و تخفيف مسائلشان در دولت يازدهم و به خصوص وزارت ورزش و جوانان به سر ميبرند.
جوانان كه در برابر موضوعات مهمي همچون هويت فردي، اجتماعي و ملي با چالشهاي فراواني مواجهند و از سرگشتگي و سرگرداني تحصيلات بيهدف و بيثمر دچار يأس و نااميدي شدهاند و از بحران اشتغال و اقتصاد رنج وافر ميبرند و با معضل مسكن به مثابه يك درام دردناك روزگار سپري ميكنند، و بر فضاي فرهنگ و هنر مرسوم كشور نقد و نظر دارند و از نداشتن برنامهها و الگوهاي فراغتي و تفريحي لذتبخش و سالم دردمندند و خود را از فضاي واقعي زندگي دور كرده و به فضاي مجازي پناه بردهاند تا شايد احساسي از زندگي را دريابند و... امروز ميبينند كه در دو سال گذشته كه دولت تدبير و اميد بر سر كار آمده است، تنها و تنها موضوعي كه توسط معاون كهنسال امور جوانان وزارت ورزش و جوانان بيان ميشود موضوع ازدواج و طلاق است.
جوانان با خود ميانديشند آيا نشانه تدبير در اين دولت اين است كه آخرين اولويت جوانان كه ازدواج است به عنوان تنهاترين و مهمترين اولويت جوانان توسط مسوول مستقيم امورجوانان مطرح شود و در اين رابطه نيز غير از شعار و برنامههاي نمايشي و جشنواره و مصاحبههاي تكراري، اقدامي صورت نگيرد.
آيا دولت انتظار دارد جوانان به چنين بيتدبيري و ناتواني مديرانش اميدوار باشند؟ آيا جوانان فقط ابزار رايآوري و به قدرت رسيدن دولت هستند؟ آيا وزير ورزش و جوانان كه در زمان اخذ راي از مجلس برنامههاي بلندبالايي را براي امور جوانان ارايه كرد، تعهداتش به جوانان را فراموش كرده است؟ آيا دولت انتظار حمايت جوانان از برنامهها و فعاليتهاي آينده خود را دارد؟
متاسفانه در دو سال گذشته شاهد اين بودهايم كه دو بهانه مهم اما بيپايه و اساس براي ضعف عملكرد حوزه جوانان توسط وزارت ورزش و جوانان مطرح شده است.
بهانه اول: تلفيق اشتباه جوانان با ورزش ميباشد كه وزير ورزش و جوانان مكرر اعلام كرده است كه ما تلاش ميكنيم حوزه جوانان مستقل شود و به همين بهانه ازجدي گرفتن تعهدات و برنامههاي خويش عدول كرده است. معاون وي نيز با تكرار همين موضوع از پيگيري مسائل اساسي جوانان بازمانده است. در حالي كه وزير محترم در زمان رايگيري از مجلس به خوبي شرايط ادغام را ميدانسته كه بر اساس آن برنامههاي جوانان را تقديم مجلس كرده است.
بهانه دوم: كمبود اعتبار و منابع مالي اعلام شده است. در حالي كه همگان ميدانند كه سازمان ملي جوانان يا معاونت امور جوانان قرار نيست داراي اعتبار مستقل بزرگي باشد بلكه بايد به مديريت و ساماندهي تمامي منابع دولتي، عمومي و خصوصي كه در تمامي دستگاهها و سازمانها قرار دارد، بپردازد. بايد بدانيم كه دولت منابع فراواني براي امور جوانان در بخشهاي مختلف اختصاص داده است اما ضعف مديريت در هماهنگي و سياستگذاري و ساماندهي اين منابع باعث هدررفت يا غيرمنسجم بودن برنامهها و آثار آنها شده است.
لذا بايد پذيرفت كه مساله جوانان بيش از هر چيزي به درك درست مديريتي از موضوع و منابع رسمي و غيررسمي آن دارد تا با اشراف و آگاهي نسبت به آنها ساماندهي منابع به نفع اولويتهاي اساسي جوانان انجام گيرد.
جامعه جوان ايران از آقاي روحاني انتظار دارد تا نسبت به مسائل اساسي جوانان حساسيت داشته باشند و نسبت به اصلاح وضع نامطلوب دو سال گذشته حوزه جوانان اقدام فوري كنند و جوانان اميدوار به برخورد مدبرانه دولت يازدهم را از ادامه چنين روند غيرمسوولانهاي نااميد نسازند.