• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3119 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۸ آذر

ادامه از صفحه اول

سقوط ناپلئون و ظهور روسيه

ارتش بزرگ ناپلئون – كه حالا از طريق سربازگيري كه شامل قلمروهاي الحاقي هم مي‌شد- با دارايي‌هايي كه از ارتش شكست خورده به دست آورده بود، جمعيت آنجا و همچنين از «خراج» بزرگ مالي كه مي‌گرفت، تامين و نگه داشته مي‌شد. نتيجه، افزايشي بي‌حد و حصر در اندازه ارتش و استيلا بر كل مناطق بود. طولي نكشيد كه ناپلئون در مقابل اين وسوسه تسليم شد كه وارد قلمروهايي بشود – اسپانيا و روسيه - كه منابع داخلي آنها براي حمايت ارتش عظيمش كافي نبود. كاري كه او را با شكست مواجه كرد، اول از همه با رساندن خودش به روسيه در سال 1812 [اين اشتباه را تكرار كرد] و پس از آن مابقي اروپا در دفاع ديرهنگام از اصول وستفاليا عليه او متحد شدند. در نبرد «ملل» در لايپزيگ در سال 1813، ارتش مشترك دولت‌هاي مابقي اروپايي نخستين شكست مهم و نهايتا قطعي را بر ناپلئون وارد كردند. (شكست در روسيه فرسايشي بود.) بعد از نبرد ملل، ناپلئون مصالحه‌يي را كه به او اين امكان را مي‌داد تا برخي از فتوحاتش را نگه دارد، رد كرد. او مي‌ترسيد كه قبول رسمي هر محدوديتي، تنها ادعاي مشروعيتش را نابود كند. بدين‌ترتيب فقدان اعتماد به همان اندازه اصول وستفاليا در سرنگوني او نقش داشت. قوي‌ترين فاتح اروپا از زمان شارلمان نه تنها با نظم بين‌المللي بلكه توسط خودش شكست خورد. در دوره ناپلئوني بيش از حد از عصر روشنگري ستايش شده بود. متفكران آن با الهام از نمونه‌هاي يوناني و رومي، روشنگري را با قدرت خرد كه دلالت بر ريزش اقتدار از كليسا و رفتن آن به اليت سكولار بود، معادل مي‌دانستند. حالا اين آرزوها جمع و در يك رهبري كه بيانگر قدرت جهاني است متمركز شده بود. تصويري از ناپلئون هست كه او را يك روز پيش از «نبرد ينا» كه ارتش پروس را قاطعانه شكست داد، يعني 13 اكتبر سال 1806، نشان مي‌دهد. همچنانكه او همراه با ژنرال خود براي بازديد از ميدان جنگ مي‌رود، جورج ويلهلم فردريش هگل كه در آن زمان استاد دانشگاه بود (او بعدا كتاب فلسفه تاريخ را نوشت كه الهام بخش دكترين ماركس شد) صحنه را اين گونه مدح مي‌كند كه صداي سُم‌هاي اسبان را روي قلوه سنگ‌ها مي‌شنود: «من امپراتو- روح جهاني - را ديدم كه سواره به خارج از شهر براي شناسايي رفته بود. به درستي ديدن چنين فردي كه در يك نقطه، سوار بر اسب بر دنيا دست يافته و ارباب آن است حس شگفت‌آوري است.»اما در انتها، اين روح جهاني به درون قدرت تازه بيكران اروپايي كه سه چهارم قلمرو وسيع آن در آسيا بود كشيده شد، يعني امپراتوري روسيه كه ارتش آن به تعقيب نيروهاي ناپلئون كه با تلفات زياد در سراسر قاره به عقب كشيده بودند پرداختند و در پايان جنگ در حال اشغال پاريس بودند. قوت آن [روسيه] اصل بنيادين را براي توازن قوا در اروپا بالا برد و آرزوهاي تهديد‌كننده [روسيه]، بازگشت به تعادل پيش از انقلاب را غيرممكن ساخته بود. (پايان فصل اول)مترجم: منصور بيطرف

 

يك پرسش ساده از وزارت بهداشت و درمان

 ولي دولت به هر دليلي نتواند اين منابع را تامين كند و اين فشار مالي بر بيمارستان‌هاي دولتي و كاركنان آن بيايد. در اين صورت آنان دچار ورشكستگي خواهند شد زيرا از يك سو مجبورند كه خدمات را نسبت به گذشته ارزان‌تر و با كيفيت‌تر در اختيار مردم قرار دهند و از سوي ديگر منابع لازم به آنها تعلق نخواهد گرفت. در اين مرحله يا بايد خدمات را گران كرد كه برگشت به وضع گذشته است، يا بايد كيفيت آن را پايين آورد كه بدتر از گذشته خواهد شد، يا آنكه بيمارستان دولتي را خصوصي كرد كه در نتيجه دسترسي مردم به خدمات درماني دولتي كم شده و براي استفاده از آن بايد در نوبت‌هاي طولاني قرار بگيرند، و عطاي بيمارستان دولتي را به لقاي آن ببخشند و راهي بيمارستان خصوصي شوند كه چند برابر هزينه‌اش بيشتر خواهد بود، و بخش عمومي بهداشت و درمان كم‌كم تبديل به خصوصي شود و بيمه‌هاي موجود نيز بدون بيمه تكميلي، كارآيي نداشته باشند. و در اين صورت گسترش كنوني بيمه‌هاي سلامت بدون معنا و مفهوم شود، و دفترچه‌هاي درماني به كاغذهايي بي‌خاصيت تبديل شوند. هم‌اكنون گفته مي‌شود كه نظام بيمه‌يي كشورها ارقام بسيار سنگيني را به وزارت بهداشت بدهكار است و با اضافه شدن اين بدهي‌ها وضعيت نظام درماني به كجا خواهد رسيد؟بنابراين ضمن حمايت از سياست‌هاي خوب وزارت بهداشت و درمان در توسعه خدمات بهداشتي و درماني و بهبود كيفيت آن و نيز دسترسي آسان‌تر و ارزان‌تر به آن، بايد نگران اين نكته بود كه آيا منابع مالي لازم براي تداوم اين سياست‌ها نيز فراهم مي‌شود يا آنكه در ميانه راه با وضع ديگري مواجه خواهيم شد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون