منافع ملي كه فداي منافع سياسي و اقتصادي ميشود
علي محمدحاضري
بر كسي پوشيده نيست چند سالي است كه فاصله ميان جناحها و جريانهاي سياسي كشور زياد شده است. همين مساله سر منشأ هزينههاي بالايي براي كشور و همچنين مردم بوده است. بعد از انتخابات سال 92 و شركت همه جناحهاي سياسي در آن، فضاي سياسي كشور آماده و مهيا بود براي اينكه اين فاصله موجود كم شود و همه جريانها و جناحها براي حفظ و دستيابي به منافع ملي كشور راه تعامل را برگزينند. اين مهم در اين روزهاي سرنوشتساز مذاكرات هستهاي بيش از پيش مورد توجه قرار ميگيرد و خلأ ناشي از آن بيش از پيش احساس ميشود. بدون ترديد گذشتن موفقيتآميز از مذاكرات هستهاي و حمايت از تيم مذاكرهكننده كشورمان جزو منافع ملي كشورمان شمرده ميشود. اما در كمال ناباوري شاهد هستيم در اين شرايطي كه كشور بيشتر از هميشه به انسجام و اتحاد نياز دارد عدهاي همچنان بر طبل تفرقه ميكوبند و اين اتحاد و انسجام را خدشهدار ميكنند. اين افراد دو گروه هستند. گروه اول كساني هستند كه منافع اقتصادي خود را در خطر ميبينند. شرايط تحريم و فضاي غيرشفاف ناشي از آن براي اينها يك شرايط ايدهآل است و در چنين فضايي به راحتي ميتوانند به منافع نامشروع اقتصادي خود دست يابند و اگر در سايه مذاكرات با لغو تحريمها روبهرو شويم و فضاي شفاف اقتصادي جاي فضاي غيرشفاف كنوني را بگيرد، براي اين گروه حكم فرصتي از دست رفته براي به دست آوردن منابع ملي بيشتر است. گروه و طيف دوم كساني هستند كه منافع سياسي خود را در خطر ميبينند. اينها همان كساني هستند كه تا لحظه آخر از دولت قبل دفاع كردهاند و حاضر به پذيرش نقطه ضعفهاي فاحش دولت متبوعشان نشدند و حالا براي فرار از شرايط ورشكستگي تلاش ميكنند بر خلاف جريان حركت كنند. اينها به خوبي ميدانند پيروزي و موفقيت دولت فعلي در هر يك از برنامهها و هدفهايش به معني اين است كه ضعف آنها در مديريت و از دست دادن فرصتها براي هموار كردن راه پيشرفت كشور بيشتر از گذشته براي جامعه پديدار خواهد شد. به همين دليل اين گروه امروز توان خود را عليه برنامههاي دولت در مسير مذاكرات هستهاي بسيج كردهاند و ميخواهند عدم توفيق دولت در مذاكرات هستهاي را ضامن پيروزي خود در انتخاباتهاي آينده قرار دهند و غافل از اينكه شكست مذاكرات، شكست دولت نيست بلكه شكست كشور زير بار تحريمها و از دست رفتن فرصتهاي توسعه و پيشرفت است.