داعش گروهي فرصتطلب است
هرميداس باوند
اگرچه داعش مدعي است كه حملات تروريستي در فرانسه، كويت و تونس را انجام داده كه اين پيشدستي داعش به دليل اهداف خاص است، اما بايد گفت درباره دست داشتن داعش در حادثه فرانسه كماكان ترديدهايي وجود دارد و هنوز مشخص نيست اين كار جنبشهاي داخلي فرانسه بوده يا كار يكي از شاخههاي داعش. اروپا در حال حاضر با جنبشهاي مخالف مهاجران آفريقايي و آسيايي روبهرو است زيرا در آلمان ما شاهد حضور مهاجران ترك، در فرانسه مهاجران آفريقاييتبار، بهخصوص الجزايري هستيم و در انگليس نيز مهاجران هندي و آفريقايي حضور دارند. اكنون حتي در كشورهاي اسكانديناوي كه در گذشته بسيار محترمانه با مهاجران برخورد ميشد ديگر اين ديد وجود ندارد. از همين رو هنوز مشخص نيست كه حمله در فرانسه واكنشي است نسبت به جنبشهاي ضد مهاجران در فرانسه يا يك شاخه كوچكي از داعش يا القاعده در فرانسه كه در كشورهاي اروپايي فعاليت ميكنند.
اما داعش به دليل اهداف خاص با بهرهبرداري از وقوع چنين حوادثي به سرعت مسووليت آنها را بر عهده ميگيرد. با نگاهي به تاريخ ميبينيم كه گروههاي تروريستي القاعده و سپس طالبان پس از به وجود آمدن تبديل به يك شبكه بينالمللي شدند. اما القاعده هيچگاه سرزمين خاصي براي خود نداشت، هرچند شعباتي از جمله شباب و بوكوحرام را در آفريقا ايجاد كرد. اما داعش عراق و شام را به عنوان سرزميني براي خود تعيين كرده و وارد يك مبارزه گسترده شده و از حداكثر كارهاي تروريستي براي رسيدن به اهداف خود استفاده ميكند. بنابراين حتي اگر اقدامي را به صورت سازمان يافته انجام ندهد، ميتواند مسووليت آن را بپذيرد.
داعش واكنشي افراطگرايانه است كه تجلياش به ارزشهاي سلفيگرايانه برميگردد كه تحت عنوان اسلام فعاليت ميكنند. ما حتي آثار زيان بار اين تفكر را در كشورهاي اسلامي نيز مشاهده ميكنيم كه از جمله آن ميتوان در عراق، مصر، ليبي، پاكستان و افغانستان اشاره كرد و اخيرا نيز شاهد آن در كويت و تونس بوديم. اين پديده همچنين موجب خيزش اسلام هراسي شده است.
در چنين شرايطي و ضمن حمايتهاي خارجي از جمله از سوي تركيه، داعش توانايي بسيار بالايي براي احياي خود دارد. در همين حال داعش ظرفيت جذب نيروي منفي از سراسر جهان را دارد. آنها هيچ ارزش حقوق بشري را رعايت نميكنند و ضد فرهنگ عمل ميكنند. به هيچ يك از آثار تاريخي رحم نميكنند و بيرحمانه به هر منطقهاي كه وارد ميشوند عمل ميكنند. در نتيجه ميبينيم بيشتر افرادي كه از اروپا به اين گروه پيوستهاند و به پوچگرايي رسيدهاند، از قساوت بيشتري برخوردارند. اين پديده تازهاي در تاريخ نيست. حتي در دورهاي پس از جنگ جهاني دوم جواناني كه در آلمان به
پوچگرايي ميرسيدند به لژيونهاي فرانسوي ميپيوستند و براي فرانسه ميجنگيدند. البته در داعش برخي ديگر دنبال ماجراجويي هستند. برخي ديگر نيز مسلمانهايي هستند كه در اروپا احساس شهروند درجه دو و سه بودن ميكنند و به يك از خود بيگانگي رسيدهاند و وارد معركه داعش شدهاند و به راحتي ارزشهاي آنها را ميپذيرند.
با اين حال چنين شرايطي تبديل به يك معما شده است و بايد اين موضوع حل شود. بوكوحرام، شباب و داعش، هر كدام به نحوي تبديل به ارزشهاي نيروهاي تروريستي شدهاند. عربستان هم كه توانسته آنها را تا حدودي مهار كند به دليل اين بوده كه داراي نفت فراوان است و توانسته عاملهاي افراطي را به كشورهاي ديگر از جمله افغانستان، عراق و سوريه منتقل كند و همين فرآيند نيز باعث به وجود آمدن داعش شد و اكنون نيز اين گروه تروريستي به عنوان يك شبكه در گستره جهاني فعاليت ميكند و با اين روند ما به زودي ميتوانيم در سينكيانگ و حتي تبت نيز شاهد حضور داعش باشيم.