قاسم محبعلي در گفتوگو با «اعتماد»:
حمايت ايران از سوريه فقط به خاطر جبهه مقاومت نيست
گروه ديپلماسي| هفته گذشته وزير كشور جمهوري عربي سوريه به تهران سفري داشت و با برخي مقامات كشورمان ديدار كرد. در ديداري كه ميان وزراي كشور ايران و سوريه صورت گرفت، وزراي كشور ضمن امضاي يادداشت تفاهم همكاري از برگزاري نشستي سهجانبه ميان وزراي كشور ايران، عراق و سوريه در روزهاي آينده در بغداد خبر دادند. در اين ميان، علياكبر ولايتي، وزير اسبق امور خارجه كشورمان و رييس كنوني مركز تحقيقات استراتژيك از وقوع يك تحول عظيم در روابط ايران و سوريه در هفته كنوني سخن گفت. همزمان با اين تحولات، محمد بن سلمان، وزير دفاع و مرد همه كاره عربستان سفري را به مسكو داشت و طي اين سفر قراردادهاي متعدد همكاريهاي هستهاي و خريد تسليحات نظامي ميان روسيه و عربستان امضا شد. اين سفر و اين همكاريها موجب شد تا برخي تحليلگران مسائل منطقهاي از پشت پرده سفر محمد بن سلمان در خصوص رايزني عربستان با روسيه براي متقاعد كردن مسكو براي دست كشيدن از حمايت دولت كنوني سوريه سخن بگويند. در همين رابطه با قاسم محبعلي، مديركل پيشين خاورميانه و مديركل غرب آسياي وزارت امور خارجه گفتوگويي داشتيم كه در ادامه ميآيد.
سياست كشورمان در خصوص سوريه بر چه اساسي استوار است؟
همپيماني و نزديكي روابط جمهوري اسلامي ايران و جمهوري عربي سوريه مربوط به سالهاي اخير نيست. در واقع، تهران و دمشق از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي با يكديگر روابط خوب و مبتني بر روابط سازنده كه مقاومت و مبارزه با رژيم صهيونيستي سرلوحهاش بود، برقرار كردند. در زمان جنگ تحميلي نيز كه حافظ اسد رياستجمهوري سوريه را برعهده داشت، اين كشور برخلاف ساير كشورهاي عربي از جمهوري اسلامي ايران حمايت كرد. به عبارت ديگر، نزديكي و همپيماني ايران و سوريه به چند دهه قبل بازميگردد. پس از رخ دادن بهار عربي در منطقه و وقوع تحولات سوريه نيز مشاهده كرديم كه كشورمان از دولت بشار اسد حمايت كرد.
دليل اين حمايت از دولت بشار اسد چيست؟
يكي از مهمترين دلايل حمايت ايران از دولت كنوني سوريه، حمايت و همراهي اين كشور در محور مقاومت است. به هر حال سوريه در منطقهاي قرار دارد كه براي خيلي از كشورها مهم است. اين كشور در يك نقطه ژئوپولتيك قرار دارد و همچنين براي محور مقاومت مهم محسوب ميشود. سوريه تنها كشوري بود كه با اسراييل هممرز بود و با آن سازش نكرد و اين در حالي است كه بسياري از كشورهاي عربي به شكل غيررسمي در حالتي سازشگونه و غيررسمي با اسراييل روابط دارند و با رژيم تلآويو راه آمدهاند. اما بايد دانست كه حمايت ايران از سوريه فقط به خاطر جبهه مقاومت نيست. بشار اسد، علوي است و رابطه خوبي با عراق و حزبالله لبنان دارد و همه اين دلايل ميتواند موجب حمايت ايران از دولت سوريه شود. رقابتهاي منطقهاي نيز در اين حمايت بيدليل نميتواند باشد.
بسياري از كشورهاي عربي ايران را متهم به امور داخلي سوريه و حمايت از بشار اسد ميكنند. دليل اين اتهامزنيها چيست؟
نميتوان اتهام را به ايران وارد دانست. دليل اين حرف نيز اين است كه سازمان ملل متحد هماينك دولت كنوني بشار اسد را به عنوان تنها نهاد و دولت مشروع در سوريه ميداند و اين دولت هماينك نمايندهاي در سازمان ملل متحد دارد. روابط تهران و دمشق نيز از قالب روابط ميان دولتها صورت ميگيرد و روابط دو دولت در قالب رسمي را نميتوان دخالت در امور كشوري دانست. با اين حال بايد به نكاتي نيز اشاره كرد و آن، اين است كه دولت بشار اسد هماينك فقط حدود20 تا 30 درصد خاك اين كشور را تحت كنترل خود دارد و گروههايي نظير داعش، جيشالاسلام، جبههالنصره، ارتش آزاد و... بر بخشهاي زيادي از اين كشور مسلط هستند. خيليها نيز اعتقاد دارند كه اگر حمايتهاي ايران و روسيه از دولت كنوني سوريه نبود، اين دولت فرو ريخته بود. در مجموع بايد بگويم كه اين حمايت در قالب رسمي است و همكاريهاي موجود ميان تهران و دمشق نيز همكاريهايي هستند كه خيلي از كشورها با يكديگر دارند.
به حمايتهاي روسيه از سوريه اشاره كرديد. در روزهاي اخير به موازات سفر محمد بن سلمان وزير دفاع و فرزند پادشاه عربستان به مسكو، شاهد انتشار اخباري بوديم كه روسيه سياستهايش را نسبت به سوريه تغيير داده و ديگر نميخواهد از اين كشور حمايت كند. اساس سياست روسيه در حمايت از سوريه چيست؟
بسياري از كشورهاي عربي و به خصوص كشورهايي نظير الجزاير، ليبي و سوريه به شكل سنتي از حاميان روسيه بودند كه البته شكل حكومتي در آن زمان، اتحاد جماهير شوروي سابق بود. عموم اين كشورها چه در سيستم سياسي و چه در سيستم نظامي از روسيه پيروي ميكردند. با توجه به تغيير نظام و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي باز مشاهده ميكنيم كه اين نوع حمايتها و همراهي ميان سوريه و روسيه از زمان قبل باقي است و در واقع روسيه از سوريه حمايت ميكند.
آيا احتمال تغيير در سياستهاي روسيه نسبت به دولت بشار اسد وجود دارد؟
بايد يادآور بشوم كه هماينك سياستي كه از سوي دولت روسيه در منطقه دنبال ميشود، سياستي پراگماتيستي است يعني به دنبال اين است كه ببيند كجا منافعش تامين ميشود و بر اساس اين منافع سياستش را دنبال ميكند. به عبارت ديگر، به نظر ميرسد برخلاف كشور ما كه حمايتش از سوريه غيرمادي و مبتني بر ارزش و جبهه مقاومت است، سياست روسيه بيشتر حاكي از نگاه مادي است و احتمال تغيير در اين باره وجود دارد.
پس ميتوان گفت كه تغييري صورت گرفته؟
قضاوت در اين باره بسيار زود است و بايد منتظر زمان بود ولي در روزهاي اخير مقامهاي ارشد كشور ما از رويكرد واحد تهران و مسكو در مبارزه با تروريسم تكفيري سخن گفتند.
در هفته گذشته برخي مسوولان كشور همزمان با سفر وزير كشور سوريه به تهران، از ايجاد يك تحول در روابط ايران و سوريه سخن گفتند. اين تحول چه ميتواند باشد؟
من نميدانم كه قرار است چه تحولي در روابط ايران و سوريه رخ بدهد. اساسا يك سوالي كه ايجاد ميشود اين است كه آيا امكان ايجاد زمينههاي اين تحول از سوي طرف مقابل وجود دارد؟ البته در سفري كه وزير كشور سوريه به تهران در هفته گذشته صورت گرفت، قرار شد تا وزراي كشور جمهوري اسلامي ايران، سوريه و عراق نشست مشتركي با يكديگر در بغداد در امر مبارزه با تروريسم داشته باشند اما بايد به ياد داشته باشيم كه سوريه و عراق از وضعيت مشابهي برخوردار هستند و آن، اينكه مورد تهاجم گروههاي تروريستي قرار گرفته و بخش اعظمي از خاك دو كشور در اختيار تروريستهاست. من بعيد ميدانم كه با توجه به اين شرايط اتفاق به خصوصي در روابط ايران و سوريه رخ بدهد.
زمينههاي همكاري ايران و سوريه يا ايران، سوريه و عراق براي مبارزه با تروريسم چقدر فراهم است؟
شرايط سوريه و عراق بسيار پيچيده است. همانطور كه بيان كردم بخش اعظمي از اين دو كشور در اختيار گروههاي تروريستي است. از سويي، اين جوامع، ساختاري چند بعدي دارند و ما شاهد حضور قوميتها، اقليتها، مذاهب و... هستيم كه اينها با يكديگر اختلافاتي دارند و براي مبارزه با تروريسم به نظرم بايد ميان اين گروهها ابتدا يك مفاهمه و توافقي سياسي صورت بگيرد و به يك راهحل سياسي دست يافت، سپس ميتوان راهكاري مفيد و نتيجهبخش براي مبارزه با تروريسم را انتظار داشت.