• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3289 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۲۰ تير

هديه‌اش چند؟

سيد علي ميرفتاح

يكي از خبرگزاري‌هاي رسمي، از شب‌هاي احياي تهران، عكس‌هايي منتشر كرده كه جالب توجه و قابل تاملند. در عكس‌ها تعدادي دختر و پسر آلامد،قرآن به سر گرفته‌اند و دارند گريه مي‌كنند و «الغوث الغوث، خلصنا من النار يا رب» مي‌گويند و عجيب است كه اين عكس‌هاي صامت صداي آنها را واضح‌تر از تصاويرشان منتقل مي‌كند. ترسيدم بد تعبير شود وگرنه به جاي روده‌درازي، چند تا از عكس‌ها را خواهش مي‌كردم در اين ستون بگنجانند تا ببينيد با چه پارادوكسيكال غريبي روبه‌رو هستيم. از يك طرف تصور مسوولان امر اين است كه بدحجاب‌ها با دين و نظام سياسي ديني ميانه ندارند و قصد مسخره كردن و دست انداختن و تحقير كردن مسوولان امر و بسياري مسائل جانبي را دارند (من خودم بارها شنيده‌ام از مسوولان امر كه با اشاره به بدحجاب‌ها و بي‌حجاب‌ها گفته‌اند كه «اجازه نمي‌دهيم احساسات و اعتقادات ما را دست بيندازيد») از طرف ديگر شب احيا اگر توي تهران چرخ مي‌زديد، مي‌فهميديد كه احساسات و اعتقادات كسي را نه‌تنها دست نمي‌اندازند بلكه در بعضي ا‌ز آنها با بقيه ملت شريكند و بخصوص در شب‌هاي احيا يا ايام محرم و از اين قبيل آنها هم همان اعمالي را انجام مي‌دهند كه بقيه. البته فهم اين موضوع سخت و پيجيده است و نمي‌شود از همه توقع كرد كه درك كنند آدميزاد موجود پيچيده‌اي است و به راحتي و از روي ظاهر نمي‌شود قضاوت كرد. اتفاقا تجربه اين 36 سال هم مويد همين عرض بنده است كه مسائل – بخصوص مسائل انساني – پيچيده‌اند و نبايد سهل‌انگارانه با آنها مواجهه پيدا كرد. بخصوص آدم‌هاي ساده و بسيط بايد سكوت كنند و معركه‌گردان نشوند. شما الان به خانمي آلامدكه دارد به پهناي صورت اشك مي‌ريزد و قرآن روي سر مي‌گيرد چه مي‌خواهيد بگوييد؟ مي‌خواهيد از مجلس روضه اخراجش كنيد و البته مگر بعضي مجلس‌گردان‌ها اين كار را نمي‌كنند؟ مي‌خواهيد كناري بكشيدش و نصيحتش كنيد؟ هر چقدر نصايح‌تان در اين سال‌ها موثر افتاده، من‌بعد هم موثر مي‌افتد. مي‌خواهيد به روي خودتان نياوريد خودتان را بزنيد به كوچه علي چپ؟ آيا بدحجاب توي خيابان قصدش دست انداختن شماست اما در احيا توبه و انابه؟ يك بار بعد از ارتحال امام خميني - يكي دو هفته بعد از آن - يادم هست رفته بودم به فروشگاهي در ميدان انقلاب كه عكس‌هاي آن امام فقيد را مي‌فروخت يادم هست يك خانمي هم وارد مغازه شد كه ظاهرش و مدل آرايشش با فرم و محتواي فروشگاه هيچ مناسبت نداشت. دست‌اندركاران فروشگاه كه ريش داشتند و پيراهن مشكي روي شلوار سربازي انداخته بودند دو به شك بودند كه به مشتري موردنظر تذكر بدهند يا عذرش را بخواهند اما مشتري عكسي از عكس‌هاي امام خميني برداشت و دم صندوق برد و گفت: «هديه‌ اين چند است؟» و با اين حرف آبي ريخت روي آتش بقيه... حالا من هروقت خانم‌ها و آقايان آلامد را در جاهايي اينچنيني مي‌بينم ياد همان «هديه‌ اين چند است» مي‌افتم؛ به كار بردن لفظ هديه نشان از ادب و متانت و احترامي داشت كه در خيلي‌ها ديده نشد و نمي‌شود.حالا سوال جدي واقعا همين است كه به اين جوانان چه بايد گفت؟ تذكرشان داد؟ امر به معروف‌شان بايد كرد؟ از منكرشان نهي كرد؟ كاري به كارشان نداشت؟ البته من با اين آخري موافق‌ترم ضمن اينكه شما همه راه‌ها را امتحان كرده‌ايد و جواب نگرفته‌ايد. چند وقتي هم كار به كارشان نداشته باشيد شايد از باقي روش‌ها بيشتر جواب دهد. كسي كه اينقدر قلبش صاف است كه اين طور گريه مي‌كند يقين كنيد كه از هدايت بي‌بهره نمي‌ماند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون