هنري براي ادبيات مبارزه
عبدالجبار كاكايي
مسووليت و تعهد، هنر و هنرمند را متمايز و برجسته ميكند. فرآوردههاي ادبي جهان كه روايت زندگي جمعي آنهاست، در طول تاريخ بستر فرهنگسازي و كانون اميدواري به زندگي بوده است. هنرمند به پاس سرشت انساني و مسووليت اجتماعي براي آرامش در زندگي همنوعان خود آرمانهاي بلند را نشانه ميگيرد و از جوهر جان خود در كالبد رنگ و كلمه و صدا ميدمد تا با هنري برجسته و ناب، حس همزيستي مسالمتآميز را به همگان منتقل كند. هنگامي كه بلاي خانمانسوز جنگها بر جوامع بشري حكمفرما ميشود، قلم شاعر و نويسنده و هنر هنرمندان ديگر به خلق آرمانهاي ملي ميپردازد و مفاهيمي چون كشته شدن كه رعبآور و ترساننده است در سايه نگارگري هنرمندان و بهره بردن از چشمه اعتقاد درونيشان، استحاله شده و مفهوم قدسي شهادت از آن زبانه ميكشد. جدا از جنگها كه تاريخساز و مسووليتآفرين است، مقابله با بديها و پلشتيهايي كه دامنه زندگي بشر را آلوده ميكند، مسووليت هنرمندان متعهد است و ادبيات و هنر اجتماعي بر اساس همين مبارزه شكل ميگيرد. انسان و مبارزه براي شرايط بهتر بقا در سياره كهنه زمين بهوجودآورنده هنر و ادبياتي است كه به شكل عام، هنرو ادبيات مبارزه و زندگي به آن اطلاق ميشود. البته اگر موضوع آفرينشهاي ادبي تنها جنگهاي سازمان يافته باشد، مفاهيمي چون هنر جنگ، «هنر پايداري» و «هنر مقاومت و دفاع» برجسته ميشود، اما اگر مفهوم ستيز انسان با دشواريها و سختيها به آن اضافه شود و موضوع پايداري و دفاع به مفاهيمي گستردهتر تعميم يابد شايد بهتر باشد به آن «هنر و ادبيات مبارزه و زندگي» يا به صورتي خلاصهتر «هنر تلاش» و تكاپو اطلاق كنيم.