گروه سياسي| اينبار علي اكبر ولايتي از مذاكرات هستهاي و توافق حاصل شده ميگويد. درست يك هفته پس از آنكه توافق ميان ايران و شش كشور حاصل شد او با عنوان مشاور مقام معظم رهبري در امور بينالملل با پايگاه اطلاعرساني مقام معظم رهبري مصاحبه كرده و از نقاط قوت و ضعف توافق هستهاي گفته است؛ توافقي كه از نگاه علي اكبر ولايتي كه رييس مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخصي مصلحت نظام هم هست خالي از ايراد نيست. با اين همه او از سياست ايران در مقابل امريكا هم ميگويد كه قرار نيست تغيير كند. او صراحتا ميگويد كه «سياستهاي ايران به هيچوجه تغييري نميكند. حمايت جمهوري اسلامي ايران از مبارزان منطقه با محور خط مقاومت همان است كه بوده، بلكه تقويت هم ميشود. جمهوري اسلامي ايران مصمم است كه به دولت و مردم عراق در مبارزه با تروريسم، چه تروريستهاي افراطي و چه تروريستهاي ميانه (به تعبير امريكاييها) كمك كند.» او اما در مقطعي ديگر از سوءاستفادههاي احتمالي در آينده هشدار ميدهد و ميگويد: « سوءاستفاده ديگري كه ممكن است بكنند اينكه بگويند باب مذاكرات ايران با امريكا باز شده است، در حالي كه از همان ابتدا رهبر انقلاب در ديدارهاي علني يا جلسات خصوصي با مسوولان دولتي فرمودند كه اين مذاكرات صرفا در موضوع هستهاي است و لاغير. كمااينكه پيش از اين هم بنا به ضرورت، مذاكرات موردي انجام دادهايم. »به گزارش پايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار آيتالله العظمي خامنهاي، جملههاي كليدي اظهارات علياكبر ولايتي به شرح زير است:
به نظرم از همان ابتدا هم ميشد حدس زد كه طرف غربي و مخصوصا امريكاييها مانند هميشه به دنبال سوءاستفاده از فضا و متن مذاكرات هستند. يكي از آن موارد اين است كه اين طور تبليغ بكنند كه بالاخره اين فشارها در حوزه اقتصادي موثر واقع شد و ايران به پاي ميز مذاكره آمد. البته خودشان هم ميدانند كه اين حرف دروغ است براي اينكه بعد از انقلاب اسلامي، ايران همواره مورد تحريم واقع شده است. از همان ابتدا امريكاييها از حربه تحريم براي حصر اقتصادي ايران استفاده كردند. شايد ذكر اين نكته هم مهم است كه اين تحريمها اگرچه سختيهايي براي ما داشته و منكرش نميشويم، اما در عين حال، تمريني بوده براي اعتمادبهنفس بيشتر و تلاش در جهت خودكفايي و كم كردن وابستگي به خارج.
مشخص است اين گزاره كه تحريمها موجب شد ايران پاي ميز مذاكره بيايد، لافي بيش نيست. اگر فشار آنها تاثير داشت، امروز ايران نبايد حتي يك سانتريفيوژ ميداشت در حالي كه ميبينيم براي نخستين بار در شوراي امنيت سازمان ملل تصويب ميشود كه يك كشوري مانند ايران، پنج، شش هزار سانتريفيوژ فعال داشته باشد و فرآيند غنيسازي را انجام بدهد. اين البته آن حد مورد انتظار و ايدهآل ما نيست ولي همينقدر كه توليد مواد راديواكتيو غنيسازي شده براي ما از سوي سازمان ملل به رسميت شناخته ميشود، نفس اين امر يك دستاورد مهمي است و اين جز در سايه مقاومت به دست نيامده است. براي همين است كه پاي ميز مذاكرات با قدرت و نه از سر ترس يا وادادگي حاضر شديم، كمااينكه رهبر انقلاب هم تعبير شجاع و غيور را براي تيم هستهاي ايران به كار بردند.
سوءاستفاده ديگري كه ممكن است بكنند اينكه بگويند باب مذاكرات ايران با امريكا باز شده است، در حالي كه از همان ابتدا رهبر انقلاب در ديدارهاي علني يا جلسات خصوصي با مسوولان دولتي فرمودند كه اين مذاكرات صرفا در موضوع هستهاي است و لاغير. كمااينكه پيش از اين هم بنا به ضرورت، مذاكرات موردي انجام دادهايم. نمونهاش مذاكره ايران و امريكا در زير چتر سازمان ملل متحد در رابطه با موضوع افغانستان و مساله طالبان بود يا مذاكرات ما درباره مساله عراق كه باز هم تحت پوشش سازمان ملل متحد انجام شد. اخيرا نيز امريكاييها به دليل احتياجي كه به كمك ايران دارند، تمايل دارند در بعضي از موضوعات منطقهاي مثل سوريه يا يمن با ايران وارد مذاكره شوند اما هيچكس از مقامات رسمي ايران ماذون نيست از سوي مقام معظم رهبري (مدظله العالي) در رابطه با مسائل منطقهاي يا مسائل دوجانبه با امريكاييها صحبتي بكند. زيرا نشان دادهاند كه نميشود به آنان اطمينان كرد پس يقينا مذاكره با امريكا براي ايران محلي از اعراب ندارد.
با صراحت عرض ميكنم كه جمهوري اسلامي ايران به هيچوجه در مواضع دفاعي خودش كوتاه نخواهد آمد و هر نوع موشكي كه صلاح بداند (غير از موشكهايي كه كلاهك هستهاي ميتواند حمل بكند) چه با سوخت مايع و چه با سوخت جامد؛ چه با برد كوتاه و چه با برد بلند ميسازد.
در اين زمينه سياست فرماندهي كل قوا، مقام معظم رهبري همان طور كه بارها اعلام كردهاند اين است كه در حوزه دفاعي اجازه دخالت به هيچ كس داده نميشود كه براي ما تعيين بكند كه چه چيزي داشته باشيم و چه چيزي نداشته باشيم. مثل آنچه در ديتون به بوسنيها تحميل كردند. در قرارداد ديتون كه در زمان كلينتون تصويب شد، مشخص كردند كه حكومت بوسني ميتواند چند كاميون نظامي، چند تا توپ و خمپارهانداز، و چند تا تفنگ و فشنگ و چقدر مهمات داشته باشد. يعني كاملا برايش مشخص كردند. اما ايران چون به لحاظ تسليحاتي و نظامي خودكفاست، به طور مستقل تصميم ميگيرد و كسي نميتواند برايش ديكته بكند كه شما چه سلاحي داشته باشيد و چه چيزي نداشته باشيد. هرچه اقتضائات دفاعي جمهوري اسلامي ايران باشد، همان را تصميم ميگيرد و ميسازد؛ چه ساخت موشك، چه ساخت هواپيماي جنگنده، چه ضدهوايي و تانك و ابزار زرهي ديگر.
بنابراين در حوزه دفاعي و موشكي ولو اينكه آنها اظهاراتي را داشتهاند، اما به هيچوجه ايران نه اجازه ميدهد كه آنها از مراكز نظامي ما بازديد بكنند و نه اجازه ميدهد در اينكه چه نوع سلاح دفاعي ايران داشته باشد، دخالت كنند. ايران غير از ساخت سلاح هستهاي كه بنا به فتواي مقام معظم رهبري (مدظله العالي) حرام دانسته شده است و غير از سلاحهاي كشتار جمعي كه هيچوقت ايران به كار نبرده مثل بمبهاي شيميايي، در ساخت مابقي آنها ترديدي به خودش راه نميدهد. موشكهايي مانند شهاب و سجيل و... هم هيچگاه براي حمل كلاهك هستهاي ساخته نشدهاند و بنابراين شامل بندهاي توافقي پيشنويس وين نميشوند.
سياستهاي ايران به هيچوجه تغييري نميكند. حمايت جمهوري اسلامي ايران از مبارزان منطقه با محور خط مقاومت همان هست كه بوده، بلكه تقويت هم ميشود. جمهوري اسلامي ايران مصمم است كه به دولت و مردم عراق در مبارزه با تروريسم، چه تروريستهاي افراطي و چه تروريستهاي ميانه (به تعبير امريكاييها) كمك كند.
ايران در مقابل توسعه پديده تروريسم در منطقه كه توسعهاش به ضرر همه كشورها از جمله ايران و حتي كشورهاي غربي است (منتها خودشان متوجه نيستند) و براي كمك به مردم عراق، سوريه و لبنان و يمن از هيچ كمكي دريغ نميكند.
اعتقاد ما بر اين است كه اين يك وظيفه انساني و اسلامي است. مضافا اينكه مقابله با تروريسم در خارج از مرزها، در حقيقت به نوعي دفاع از تماميت ارضي و حيات سياسي جمهوري اسلامي ايران نيز به شمار ميآيد. شما نميتوانيد در رابطه با آنچه در كشورهاي همسايه و اطراف شما ميگذرد بيتفاوت باشيد و بنشينيد تا دشمن به سراغتان بيايد. ما بايد جلوتر حركت كنيم و در يك كار و هدف مشترك منطقهاي، مبارزه با تروريسم، مبارزه با دخالت امريكا و بيگانگان در امور منطقه را به پيش ببريم. اين جزو وظايف و اقدامات استراتژيك جمهوري اسلامي ايران است.
توافق بد يك امري است كه هيچ شخص و مسوول عاقلي زير بار آن نخواهد رفت. چندي پيش مقام معظم رهبري (مدظله العالي) هم اعلام كردند اين حرف امريكاييها كه دنبال توافق خوب هستند، حرف درستي است و ما هم همين را قبول داريم. منتها آنها دنبال مقاصد توسعهطلبانه خودشان هستند و ما دنبال حفظ منافع ملي خودمان. آنها گفتند زير توافق بد نميروند؛ از نظر آنها بد يك تعريفي دارد و از نظر ما بد تعريف ديگري. در اين كلمه به ظاهر مشترك هستيم اما هر كدام يك چيزي را قصد ميكنيم. ما ميگوييم توافق بد توافقي است كه اولا هستهاي را از ما بگيرد، دوم: ما را در توسعه و تحقيق يعنيR&D محدود كند، سوم: در امكانات دفاعي ما تاثير سوء بگذارد، چهارم: ما را از اينكه تبادلات آزاد اقتصادي و مالي با دنيا داشته باشيم محروم نمايد، پنجم: ما را محروم بكند از ارتباطات علمي، تكنولوژيكي و فناوري با جاهاي ديگر دنيا و ديگر آنكه در رابطه با آينده ايران كه يك آينده رو به جلو و پيشرفت است مانع ايجاد بكند. توافق بد يك چنين مشخصاتي را دارد.
اعضاي تيم هستهاي و آقاي دكتر ظريف را بنده سيوچند سال است كه ميشناسم. ايشان با آن صلاحيتهاي خودش هم به لحاظ تدين، هم پايبندي به نظام جمهوري اسلامي ايران و هم به لحاظ كارايي، در طول سالهاي بعد از انقلاب رشد داشته است. در بسياري از مقاطع حساس كشور از جمله مذاكرات 598 و مذاكراتي كه در رابطه با كشورهاي منطقه داشتيم، جزو همكاران ما بوده است. اعضاي تيم مذاكرهكننده هم سالهاي طولاني در وزارت امور خارجه فعال بودهاند و جزو مجربترين نيروهاي بينالمللي كشور بوده و هستند و هر كار و تلاشي را كه ميتوانستند بكنند انجام دادهاند. اگر كاري هم محقق نشده، يقينا بيش از اين نميتوانستند انجام بدهند و بنده كه در اين حوزه سالهاي طولاني فعاليت داشته و دارم تيم ديپلماتيك ديگري هم نميشناسم كه از اينها قويتر باشند و در انتخاب اين گروه، انتخاب اصلح صورت گرفته است.
بدون ترديد عملكرد اين تيم داراي نقاط قوت و ضعف هم هست ضمن آنكه خود آنها هم مدعي نيستند كه متني كه توافق كردهاند، ايدهآل و بدون اشكال است. خود مذاكرات و توافق نيز همينگونه است. توافق اين گونه نيست كه ما برويم يك چيزي را به طرف مقابل بگوييم و آنها هم قبول بكنند. بايد بنشينيم، بحث بكنيم، چانه بزنيم و به يك حد وسط برسيم تا دو طرف به نوعي از آن رضايت داشته باشند.اي بسا به يك جايي ميرسيم كه آن طرف يك چيزي به مصلحتش هست و ما يك چيز ديگر، اما بايد طوري به تفاهم برسيم كه مرضيالطرفين باشد.
اين متن اخير را هم كه من بررسي اوليه كردم، بدون اشكال نيست، نقطهضعفهايي دارد اما در اين ترديدي ندارم كه آنها همه سعي و تلاش خودشان را براي احقاق حقوق و منافع ملي ايران به كار بردهاند.
بعضي از اينها همان طرحهاي شيطاني خودشان را دارند يعني از رسانه به عنوان يك اسلحه عليه رقبا و مخالفان خودشان بهره ميبرند. خود رسانه يا جنگ رسانهاي يك بخشي از امكاناتي است كه دشمن براي مقابله با ما در اختيار دارد. آنها امكانات رسانهايشان از ما بيشتر است فلذا گاهي حرفهايي هم در رسانههاي آنها زده يا نوشته ميشود كه مورد اعتراض طرف ايراني قرار ميگيرد. يعني اين را به عنوان ابزار استفاده ميكنند و بيش از اينكه هدفشان اين باشد كه يك مطلب عادلانه و حقي را ترويج كنند دنبال اين هستند كه از اين ابزار در جهت منافع خودشان استفاده كنند.
جمهوري اسلامي ايران بدون ترديد كارايياش در صحنه بينالمللي كارايي بالايي است و كمتر از بعضي از اعضاي 1+5 نيست. در منطقه كه هيچ كدام از كشورهاي 1+5 اقتدار جمهوري اسلامي ايران را ندارند و جمهوري اسلامي ايران نقطه قوتهاي فراوان و بيشماري را در اختيار دارد. جمهوري اسلامي ايران ميتواند تصميم بگيرد كه اين موافقتنامه را تاييد يا رد بكند يعني آنهايي كه مشورت ميكنند اگر به اين نتيجه رسيدند كه اين مصلحت نيست، ردش ميكنند و اين اقتدار را دارند كه رد كنند. اگر هم ديدند به مصلحت ملي است تاييدش ميكنند. بنابراين فعالان رسانهاي يادشان نرود كه جمهوري اسلامي ايران يك كشور مقتدر و تاثيرگذار در صحنه بينالمللي است كه حرف اول را در منطقه ميزند. در تاريخ معاصر سابقه ندارد كه يك كشوري در حد و اندازه جمهوري اسلامي ايران (كه البته از نظر ما ظرفيت جمهوري اسلامي ايران خيلي بالاتر از اين است كه تا به حال نشان داده شده)، در يك طرف ميز مذاكره باشند و شش كشور قوي كه قويترين كشورهاي دنيا هستند در طرف ديگر باشند. در عين حال، ايران هيچگونه احساس كمبود يا هراسي از مذاكره با اين قدرتها نداشته باشد.
يقينا اين موضوع و قدرت و توانايي نيز ملهم از تفكر انقلاب اسلامي و ايجاد روحيه خودباوري و عزت نفس است كه با رهبري حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي (مدظلهالعالي) و با اقتدار و درايت در حال حركت و توسعه است و بر اقتدار جمهوري اسلامي ايران روز به روز افزوده ميشود.