شنود در دوران پسا توافق
شهرام شهيدي
بعد از توافق هستهاي ما در تاريكخانه از هرچه ميخواهيم بنويسيم باز فيلمان ياد هندوستان هستهاي را ميكند و دلمان غنج ميرود ببينيم كي پشت سر توافق هستهاي غيبت و كي دولا پهنا حسابش ميكند. اين شد كه با خردجمعي و به ويژه مشورت با موسيو شيطان كه ختم شياطين ورپريده جهان است تصميم گرفتيم كمي دنيا را شنود كنيم ببينيم در دنيا چه ميگذرد:
نخستوزير چپگراي يونان: الكسيس. اوه هاني شنيدي ايران با غرب توافق كرد؟ معلومه چپ غرب خاليه عزيزم و با ما هم كنار مياد. نياد هم فوقش دوتا گروگان ملس ميگيريم و باهاش بدهيها را صاف ميكنيم.
نتانياهو: الو... الو... چرا صدات نميرسه؟ الو؟ سناتور مك كين؟ من را نپيچان ناقلا. الكي ميگي آنتن نميده؟ آنتن نميده ديگه؟ نه؟ الان كجايي؟ تو يك جلسه مهم كنگره؟ زپلشك. نالوطي من الان پشت سرت نشستم تو ورزشگاه. اومدي تنيس تماشا ميكني خير سرت؟ بعد به من دروغ ميگي نالوطي؟ اين بود قول و قرارت؟ نگفتي تفاهم و توافق و اينها يعني كشك؟ بعد با اين دل خجسته ات مياي ورزشگاه مسابقه تنيس ببيني؟ ما را باش رو كي حساب كرديم.
جان كري: بيدارم نكن زن. چندماهه نخوابيدم. آخيش... خور... پف... خور... پـف. واي. ظريف ترسيدم توي خواب هم دست از سر ما بر نميداري؟ بابا قبول. هرچي تو ميگي.
پوتين: لاوروف جان از تو يكي انتظار نداشتم. يك روس هر جا ميره بايد يك چيزي به كشورش الصاق كنه. اون وقت تو عنر عنر بلند شدي دو سال آزگار هي رفتي مذاكره اومدي آخرش هيچي به هيچي؟ سهم ما كو سرگئي؟ كو؟ نشانم بده ديگه. سرزمين جديدي... دستاورد نقدي و غير نقدياي... زهرماري... چيزي... از چشمم افتادي ديگه.
كوچك زاده: ما به دلايلي اصلا نميتوانيم ايشان را شنود كنيم يعني بتوانيم هم چون قابليت پخش نداريم از خيرش ميگذريم.
اولاند: چون ايشان كلا مشغول مذاكرات دايم و يكريز با كساني هستند كه ما نميتوانيم نام ببريم و اينجا خانواده نشسته شنود ايشان درجا در كنار اسناد برلسكوني بايگاني ميشود.